هنرمند واقعی دنبال مالاندوزی نیست
آرمان ملي: حسين عليزاده، آهنگساز، پژوهشگر و نوازنده شناخته شده موسيقي ايراني و يکي از چهرههاي تحسينشده موسيقي فيلم در ايران بهشمار ميآيد. او تاکنون نامزد دريافت سه جايزه گِرَمي شده است؛ يعني معتبرترين جايزه صنعت ضبط و پخش موسيقي در جهان. عليزاده در گفتوگويي با ايرنا درباره مسائل مختلفي که امروز موسيقي ايران با آن مواجه است، نکاتي را مطرح کرد. برنده سيمرغ بلورين بهترين موسيقي متن جشنواره فيلم فجر به تغيير ذائقه هنري جامعه به موسيقي اظهار کرد: «عقيده دارم در اين سالها سياست اشتباهي وجود داشته که باعث شده فرهنگ در عرصه موسيقي، ادبيات و هنر تغيير يابد و براي تغيير اين وضعيت نياز به افراد دلسوز و متفکري است که مسئول مراکز هنري باشند.»عليزاده با اشاره به مدشدن سبک خاصي از موسيقي گفت: «در هر دوره توجه به موسيقي منحصر به يک سبک بوده، همچنان که پيشتر در دورهاي موسيقي سنتي محور بوده، امروز موسيقي مورد توجه جامعه، صرفاً پاپ است، چرا که سليقه، نگاه، درک و فهم مسئولي که در دورهاي بر مسند قرار گرفته، در اين زمينه حرف اول را ميزند.»او افزود: «امروز هر کنسرتي که در سطح شهر اجرا شود، مساله ميزان درآمد آن مطرح است. فيلمهاي بازاري و بيمحتوا معمولاً ازاينجهت موفق بودهاند که چه ميزان در گيشه فروختهاند و در گيشه فروختن شامل همه هنرها شده است. يعني عامل موفقيت هنري آثار را در ميزان فروش آن ميبينند. در چنين شرايطي نقاشياي مهم است که چند ميليارد فروخته شده يا ميشود و آن نقاشي، ديگر ربطي به مردم ندارد و به دلالان اختصاصيافته است.»نويسنده کتابهاي آموزشي سه تار با تاکيد بر اهميت حمايت دولتي از موسيقي ملي، بيان کرد: «در همه جاي دنيا موسيقي جدي و کلاسيک که نشاندهنده فرهنگ آن مملکت است، مورد حمايت قرار ميگيرد و قرار نيست اين موسيقي با درآمدزايي بقا داشته باشد. امروز مخارج سالنهاي برگزاري کنسرت آنقدر بالا رفته که اجراي کنسرت با هزينههاي بسيار همراه است و به سختي ميتوان مخارج و هزينهها را تامين کرد.»او در پاسخ به اين پرسش که آيا ميتوان شرايط موجود را به مثابه دوره افول موسيقي که در ادامه آن دوراني از اوجگيري رخ ميدهد، در نظر گرفت، ابراز کرد: «اگرهم اين نظر را قبول کنيم، نميتوانيم در افول بمانيم. در تاريخ دنيا اين موضوع وجود دارد که هر جامعهاي در طي پستيوبلنديها و اتفاقاتي که تجربه ميکند در دورهاي ميوه ميدهد؛ البته متأسفانه ممکن است در دورهاي همه اين ميوهها ساقط شوند. چنانچه يکي افسرده شود، ديگري مهاجرت کند يا اتفاقات ديگر. با اين حال جامعه تجربيات مختلف را تجربه ميکند.»عليزاده با تاکيد بر اميدواري به نسل جديد هنرمندان، بيان کرد: «اينکه فکر کنيم امروز ثمرات هنري نداريم، بسيار غلط است. چون در نسل جوان استعدادهايي عالي داريم و صرفاً در بخش برنامهريزي فرهنگي مشکل داريم. اينکه اين هنرمندان آتيهاي ندارند، يعني کارشان ديده نشده است. سوال اين است که آينده کسي که موسيقي ميخواند يا هنرمند ميشود، از منظر اقتصادي چيست؟»اين آهنگساز در ادامه گفت: «وقتي هنرمند جوان وارد جامعه ميشود، با شرايط رقابتي و جنبه صرفاً مادي روبهرو خواهد شد که بايد در اين مسابقه شرکت کند. در اين ميان عدهاي هنرمند با اصالت فکري هستند که ممکن است در فقر باشند اما به اين موضوع تن نميدهند ولي عدهاي ديگر در اين مسابقه شرکت کرده و به مال اندوزي ميپردازند.» او تصريح کرد: «در هيچ جاي دنيا، هنرمند واقعي به دنبال مالاندوزي نيست. چون با حداقلها ميتواند زندگي کند اما وقتي در جامعه شاهد اين هستيد که هدف همه، مسائل مالي است، نتيجه اين ميشود که فلان کنسرت موفق است، چون فلان مقدار فروخته است. اينجاست که بايد تاکيد کرد چيزي که اقبال عمومي دارد لزوماً ارزش هنري ندارد.»اين استاد موسيقي ايراني، در مورد نسل جديد و هنرمندان جوان بيان کرد: «اين نسل، بخشي هستند که کمتر ديده ميشوند اما شرايط خوبي دارند يعني از منظر شناخت موسيقي و تبحر، هنرمندان جواني هستند که در خانوادههايي بزرگ شدهاند و تحصيلکردهاند که هنر را ميشناسند؛ آنان ثروتهاي آينده ما هستند و صرفاً مديريت هنري ميخواهد که اين استعدادها در جامعه کشف شوند و به آنان امکانات داده شود.»عليزاده با نکوهش عدم حمايت جوانان با استعداد و تمرکز بر رقم درآمدزايي و فروش از موسيقي گفت: «وقتي تهيهکنندگان و ساير متوليان در موسيقي صرفاً مسير پول درآوردن در هنر را در پيش ميگيرند افول موسيقي قطعي است.»او افزود: «مشکل ما تغيير مديريت فرهنگي هم هست؛ اگر وزيران در زمينه موسيقي تصميمهاي درستي نيز داشته باشند بعد از چهار سال تغيير ميکنند و دوباره نگاه شخصي دخيل ميشود و تداوم نداشتن تصميمات و برنامههاي هنري، خود يکي از مشکلات است.»اين هنرمند خاطرنشان کرد: «جالب است که در همه جامعه پذيرفته شده که پزشکي، تخصص است اما پذيرفته نشده که موسيقي هم تخصص است؛ باوجود اينکه ما دانشگاه و درس تخصصي براي اين هنر داريم ولي متأسفانه اين پذيرش رخ نداده است. بر اين اساس، ضروري است که هر مسئولي در هر حوزهاي که تصميم گيرنده است، بايد زمينهاي از شناخت آن هنر و رشته و صلاحيت آن را داشته باشد.»عليزاده در پاسخ به اين پرسش که آيا ساز تار، اين روزها ابزار کمرنگي در موسيقي ايراني شده است، گفت: «البته اين گونه نيست و در زمان حاضر ساز تار عموميت دارد. اما مساله اصلي، اين نيست، بلکه نقصانهاي مديريت موسيقي کشور است که بر هنري ملي متمرکز نيست. بسياري از مواقع اگر تلويزيون را روشن کنيد، احساس ميکنيد تلويزيون ترکيه يا کشورهاي عربي را باز کردهايد. چرا که به هنر ملي توجه نميشود.»
ارسال نظر