نبايد صورت مساله را پاک کنيم

چند روز پيش بود که استانداري تهران، با ورود به موضوع سقط جنين اعلام کرد که «مراکز سقط جنين» برخورد انتظامي مي‌شود و از نيروي انتظامي خواست که به اين موضوع به‌طوري جدي ورود کند. اين درحالي است که ما نبايد صورت مساله را پاک کنيم و سقط جنين‌هاي غيرقانوني دلايل متعددي دارد که بيشتر آنها از کاهش وسايل بازدارنده از حاملگي و مشکلات اقتصادي زوج‌ها دارد. اگر امروز يک کودک در سطل زباله پيدا مي‌شود، دليلش را بايد در مشکلات اقتصادي دانست، در حالي‌که اين امر بسيار خطرناک براي زنان آسيب‌هاي فراوان جسمي در پي خواهد داشت و نقش فرهنگسازي جاي خود را به بگير و ببند (در طي سال‌هاي گذشته) داده است و اين برخوردهاي سلبي تاثيري نداشته است. از مخاطرات سقط جنين غيرقانوني در مراکز زيرزميني اين است که زوج‌ها و پزشکان به اين امر توجهي ندارند که به‌طور کلي اگر به‌هر دليلي زير 20 هفته ختم بارداري باشد، سقط جنين صورت گرفته است. البته برخي‌ها سه ماه اول را در نظر مي‌گيرند، ولي از نظر قانوني در کشور ما زير 20 هفته سقط محسوب مي‌شود. متأسفانه آمارهايي که در اين رابطه وجود دارد، تخميني و غيرقابل استناد است و مقابله با اين امر را با مشکل روبه‌رو کرده است. برخي سقط‌ها براساس غربالگري‌ها به علت اينکه مادر يا جنين دچار عارضه مي‌شوند قانوني است، اما تعداد زيادي از سقط‌ها به‌دلايل فرهنگي و اينکه شايد قشر وسيعي از جامعه اطلاعاتي از تنظيم خانواده نداشته باشند، ايجاد مي‌شوند. براي مثال جواناني که آگاهي ندارند، موجب سقط جنين مي‌شوند. سقط عوارض دارد. تعداد زيادي از سقط‌هاي غيرعمد به‌صورت غيردرماني توسط افرادي که توانايي علمي ندارند، انجام مي‌شوند. همچنين داروهاي استفاده شده کنترل نشده است و تمامي اين موارد باعث آسيب‌ديدگي و در مواردي موجب مرگ مادر مي‌شوند. البته سقط عوارض ديگري هم دارد و در سال‌هاي بعد فرزندآوري را تهديد مي‌کند. بنا به‌دلايلي اطلاعات زياد به جوانان نمي‌دهيم، در حالي‌که جوانان در کشور‌هاي در حال توسعه مي‌خواهند مانند جوامع پيشرفته عمل کنند، اما آگاهي ندارند. اين موضوع علاوه بر آنکه ضربه به خودشان مي‌زند، به جامعه هم آسيب مي‌رساند. از سوي ديگر، نسل آينده هم جواناني هستند که بسياري از آنها به‌دلايل مختلف مشکلات نازايي و ناباروي دارند و سقط غيرعمد هم اين مساله را تشديد مي‌کند. بايد فرهنگ‌سازي و آموزش از مدارس شروع شود. با توجه به درک نوجوانان بايد آموزش را از اين سنين شروع کرد. افزايش جمعيت با توجه به سياست‌هاي کشور مهم است، بايد آموزش تنظيم خانواده مورد توجه باشد و اگر فردي ناخواسته در اين شرايط قرار گرفت و به هر دليلي خواهان فرزندآوري نبود و مرتکب سقط شد؛ به مشاوره، روانشناس و متخصص زنان ارجاع داده شود. به عبارت ديگر بايد زيرساخت‌ها مهيا باشد، چون فردي که خواهان فرزند نيست خود را به آب و آتش مي‌زند تا جنين را از بين ببرد. سقط جنين تبعاتي دارد که بايد مانع آن شد و تنها راه آموزش جوانان است. امروزه داشتن دانش جنسي به‌حدي حائز اهميت است که نمي‌توان آن را ناديده گرفت، چرا که سقط جنين ثمره اين ناآگاهي است و وضعيت باروري کشور را در حالت هشدار قرار داده است.