| کد مطلب: ۱۰۳۷۵۲۹
لینک کوتاه کپی شد

مستاجران بی‌پناه

مجید ابهری آسیب‌شناس

 

 

 

از ديرباز در ضرب المثل‌ها گفته مي‌شود: «اجاره نشيني، خوش نشيني» و براساس اين باور فرهنگي و اجتماعي مستاجران هر سال در جايي مسکن گزيده و سال بعد روز از نو روزي از نو. بعضي از صاحبخانه‌ها با سختگيري‌هاي آزاردهنده حتي در تعداد فرزندان، سن و جنس آنها نيز دخالت کرده و اين معيارها را مباني تعيين اجاره‌بها قرار مي‌دادند. رشد بي‌ضابطه و دلخواه اجاره‌بها از يک‌‌سو و تورم و گراني‌هاي ترمز بريده از سوي ديگر باعث شد که يکي از وارونگي‌هاي اجتماعي در کشور ما رخ دهد. بسياري از خانواده‌هاي اجتماعي، به‌دليل رشد بي‌ضابطه اجاره مسکن از آنجاکه مناطق مورد نظر آنها اجاره بهاي غيرمعقول يافته بودند، مجبور به «مهاجرت جبري» به حاشيه شهرها و محلات اقماري و خارج از مناطق مرکزي شدند. زندگي و همزيستي اجباري در کنار اقشار مهاجر از روستاها و شهرهاي کوچک و تقابل فرهنگي خانواده‌هاي به حاشيه رانده شده، آسيب‌ها و عوارض جديدي را به فهرست آسيب‌هاي اجتماعي موجود اضافه کرده است. انتقال خرده فرهنگ‌ها و مبادله مفاهيم گويشي و پوششي منجر به تولد و ظهور پاره فرهنگ‌هاي جديدي گرديده‌اند که خانواده‌هاي ميزبان ديگر نه روستايي بودند که باور‌هاي بومي خودرا به‌همراه داشته باشند و نه بين طبقات شهري جايي داشتند و فرزندانشان با تمسخر همبازي‌ها و همسايه‌هاي خود روبه‌رو مي‌شدند. براساس اعلام شهرداري تهران 51 درصد از اهالي تهران مستاجر هستند و با قيمت‌هاي موجود مسکن ديگر خريد خانه براي آنها تبديل به رويايي دور از دسترس شده است. اجاره نشيني ديگر خوش نشيني نيست که تبديل به بلانشيني شده است. حقوق و درآمد يک زوج شاغل در صورتي‌که با حداقل‌ها صبح را به شب برسانند، کفاف يک اتاق در تهران را نمي‌دهد. مسکن مهر يا نهضت خانه‌سازي نيز در صورت تحقق کامل همه اهداف و برنامه‌هايش نيز با توجه به رشد جمعيت و سياست‌هاي تشويقي در رابطه با اين برنامه‌ها درصورت تحقق صد درصد، شايد گوشه‌اي از نياز‌هاي مستاجران نوپديد را پوشش دهند. 30 سال پيش در مقاله‌اي خواستار اجراي مهاجرت معکوس شدم. همانجا عرض کردم و باز حالا نيز عرض مي‌کنم، فقط بخشنامه و قانون جوابگو و مجري اين سياست‌ها نيست، بلکه آماده‌سازي زيرساخت‌هاي آموزشي و بهداشتي ودرماني، مهم‌تر از همه کارآفريني و اشتغالزايي اولين مفروضات در تحقق سياست‌هاي مهاجرت معکوس هستند. در اين شرايط اخيرا با خريد و رهن يا اجاره آپارتمان‌هاي مشترک مواجه هستيم، سه يا چهار خانواده به اتفاق هم آپارتماني حداکثر 50 يا 60متري تهيه کرده مشترکا در آنجا زندگي مي‌کنند. البته اکثريت اين همزيستي‌ها بين خواهران و برادران يا اقوام درجه يک صورت مي‌پذيرد. غير از آسيب‌هاي حاشيه نشيني و مهاجرت به روستاها وشهرهاي نزديک به شهرهاي بزرگ، بام‌خوابي نيز از عوارض رشد بي‌حساب وکتاب اجاره‌ها در شهرها و حتي روستاهاي نزديک به شهر‌ها مثل فرحزاد، کَن، شهريار، فرديس، پرديس و... موجب رشد بي‌رويه اينگونه مناطق شده و دشواري‌هاي اياب و ذهاب و تحصيلات فرزندان وعزيمت به محل کار نيز ساده‌ترين فشارهاي وارده بر مستاجران شده است. درخاتمه به‌طور جدي از دولتمردان و سازمان‌هاي متولي در زمينه‌هاي تعيين اجاره بها استدعا دارم، اين يک رويداد را مثل هميشه و سابق برعهده خود مردم بگذارند. تجربه سال‌هاي گذشته به ما آموخته که دولت اگر بخواهد در بعضي از امور دخالت کند، فشارها و آسيب‌هاي بروز مشکلات ناشي از دخالت‌ها موجب گران‌تر شدن نرخ‌ها وقيمت‌هاي اقلام مورد نظر دولت مي‌گردد، درهمين موضوع اجاره‌بها و ساماندهي اين معضل دخالت دولت باعث پيچيده‌تر شدن آن مي‌شود.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار