| کد مطلب: ۱۰۳۷۱۰۴
لینک کوتاه کپی شد

سیدمحمد غرضی در گفت‌وگو با «آرمان ملی»:

د‌ولت بر ای موفقیت د‌ر برجام باید جامعه را همر اه کند

آرمان ملی- احسان انصاری: دولت بر سر یک دو راهی سخت قرار گرفته است. از یک طرف مطالبه اصلی مردم حل مشکلات اقتصادی و معیشتی است و از طرف دیگر قدرت‌های جهانی در مسیر برجام و لغو تحریم‌ها موانع زیادی قرار داده‌اند. به همین دلیل دولت در وضعیتی قرار گرفته که عبور از آن نیازمند یک تدبیر جدی و دوراندیشانه است. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی این وضعیت با سیدمحمد غرضی، وزیر سابق نفت گفت‌وگو کرده است. غرضی معتقد است: «هنگامی‌که پشتوانه داخلی وجود نداشته باشد شرایط مذاکره سخت می‌شود. اگر تیم مذاکره‌کننده ایران با پشتوانه قوی در داخل کشور مواجه باشد و شرایط اقتصادی جامعه به شکلی نباشد که کشورهای غربی بتوانند از آن ‌سوءاستفاده کنند امکان مذاکره منطقی و منصفانه فراهم خواهد شد. هیچ‌کدام از دولت‌ها مشکلات ساختاری و بنیادی کشور را مورد تحلیل و بررسی قرار نداده و برای آن راه‌حل عمیق و علمی پیدا نکرده است.» در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.

چرا در حالي که انتظار مي‌رفت برجام در دولت رئيسي به نتيجه برسد اما در شرايط کنوني و با قطعنامه‌اي که شوراي حکام عليه ايران صادر کرد نمي‌توان چشم انداز روشني را براي برجام متصور بود؟

چند دليل مهم براي اينکه برجام به نتيجه نمي‌رسد وجود دارد. نخست اينکه برخي قدرت‌ها نمي‌خواهند برجام به نتيجه برسد و اين نکته‌اي است که در ماه‌هاي اخير براي همه اثبات شده است. از سوي ديگر کشورهايي مانند آمريکا، اسرائيل و عربستان نيز به دنبال اين هستند که برجام به نتيجه نرسد. اين کشورها از همه ظرفيت‌هاي خود استفاده مي‌کنند که ايران با کشورهاي غربي در مورد پرونده هسته‌اي به توافق نرسد. ممکن است دولت به دنبال اين باشد که برجام را به نتيجه برساند و پس از آن بتواند برخي از مشکلات داخلي را حل کند. با اين وجود قدرت‌هاي جهاني همگي به دنبال اين هستند که برجام به نتيجه نرسد و گمان مي‌کنند سود آنها در اين است که برجام به نتيجه نرسد. برخي در داخل عنوان مي‌کنند که چاره‌اي به جز پذيرش خواسته‌ها طرف مقابل براي رسيدن به برجام نداريم. اين در حالي است که قدرت‌هاي بزرگ تمايلي به توافق ندارند و به همين دليل نيز در مسير برجام سنگ‌اندازي مي‌کنند. بدون ترديد اگر دولت مي‌خواهد در عرصه بين‌المللي به موفقيت برسد بايد قاعده جامعه را با خود همراه‌تر کند.

آمريکا و قدرت‌هاي اروپايي همواره از ايران مي‌خواهند در زمينه مذاکرات در خواسته‌هاي خود تجديد نظر کند و همکاري خود با آژانس را بيشتر کند و عنوان مي‌کنند تنها راه در اين زمينه مذاکره و ديپلماسي است. در چنين شرايطي چرا معتقديد قدرت‌هاي جهاني تمايلي براي توافق در زمينه برجام را ندارند؟

در شرايط کنوني يک بشکه نفت در حدود صد دلار است. اين در حالي است که همه مصرف کنندگان بشکه‌هاي نفت ايران را با تخفيف مي‌خرند. به همين دليل به سود اين کشورهاست که برجام انجام نشود. کشورهاي غربي به اين نکته آگاهي دارند که اگر برجام امضا نشود بايد پول بيشتري براي خريد نفت به ايران بپردازند. به همين دليل ترجيح مي‌دهند اين اتفاق رخ ندهد. قدرت‌هاي جهاني به دنبال رانت‌خواري هستند و اين وضعيت شامل همه کشورهاي مذاکره‌کننده مي‌شود. از سوي ديگر ما با رانت‌خواران اقتصادي در کشور مواجه هستيم که به‌صورت امتيازخواهي بر دولت‌ها تسلط پيدا مي‌کنند. اين در حالي است که هنوز هم نشانه‌هايي از اينکه با اين دو نوع رانت‌خواري مبارزه جدي شود وجود ندارد. هنگامي‌که پشتوانه داخلي محکم وجود نداشته باشد شرايط مذاکره سخت مي‌شود. اگر تيم مذاکره‌کننده ايران با پشتوانه قوي در داخل کشور مواجه باشد و شرايط اقتصادي جامعه به شکلي نباشد که کشورهاي غربي بتوانند از آن ‌سوءاستفاده کنند امکان مذاکره منطقي و منصفانه فراهم خواهد شد. هيچ‌کدام از دولت‌ها مشکلات ساختاري و بنيادي کشور را مورد تحليل و بررسي قرار نداده و براي آن راه‌حل عميق و علمي پيدا نکرده است. نکته ديگر اينکه دولت نبايد با مصوبه‌هاي از بالا به پايين و دستوري مشکلات را حل کند، بلکه رويکرد مديريتي دولت بايد به سمتي باشد که ارتباط مستقيم با بدنه مياني و پاييني جامعه داشته باشد تا بتوان به‌صورت عميق مشکلات را مورد بررسي قرار بدهد. همکاري و خدمت به مردم زماني حاصل مي‌شود که قلوب به همديگر نزديک باشد. از سوي ديگر همکاري بايد به‌صورت متقابل بين همه نهادهاي قدرت شکل بگيرد و هر نهادي وظايف خود را به‌خوبي در پيشبرد اهداف نظام سياسي انجام بدهد. بسياري از روساي جمهور گذشته در مبارزات انتخاباتي خود شعارها و وعده‌هايي را به مردم داده‌اند که پس ‌از اينکه به رياست‌جمهوري رسيده‌اند رويکرد ديگري در پيش‌گرفته‌اند. در چنين شرايطي مردم به اين نتيجه رسيده‌اند که بازي‌ها و زدوخوردهاي سياسي هيچ نتيجه‌اي براي آنها به‌همراه ندارد. بنده معتقدم خط‌‌‌ کشي‌ها و باندبازي‌ها بايد جاي خود را به تعامل و همکاري بين جريان‌هاي سياسي بدهد. همه جريان‌هاي سياسي بايد اين نکته را در نظر داشته باشند که منافع عوام بر منافع خواص ارجح است. حق مردم بر صاحبان قدرت ترجيح دارد. اين در حالي است که برخي حق صاحبان ثروت و قدرت را بر حق مردم ترجيح مي‌دهند که برخلاف فرمايش صريح حضرت امام(ره) و مسير انقلاب اسلامي است.

پس از اينکه شوراي حکام عليه ايران قطعنامه صادر کرد برخي در داخل کشور واکنش‌هاي تندي نشان دادند و عنوان کردند اگر اين رويکرد کشورهاي غربي ادامه پيدا کند احتمال اينکه ايران از ان پي تي خارج شود وجود دارد. ديدگاه شما در اين زمينه چيست؟

حضور يا خروج ايران از ان پي تي در شرايط کنوني تأثيري در روند آينده نخواهد داشت. من معتقدم حتي اگر ايران از ان پي تي نيز خارج شود ممکن است شرايط براي ايران سخت‌تر شود. مردم ايران با دو دشمن داخلي و خارجي مواجه هستند. قدرت‌هاي جهاني به دنبال رانت‌خواري سياسي از ايران هستند و اين وضعيت شامل همه کشورهاي مذاکره‌کننده مي‌شود. از سوي ديگر ما با رانت خواران اقتصادي در کشور مواجه هستيم که به‌صورت امتيازخواهي بر دولت‌ها تسلط پيدا مي‌کنند. اين در حالي است که هنوز هم نشانه‌هايي از اينکه با اين دو نوع رانت‌خواري مبارزه جدي شود وجود ندارد. اگر تيم مذاکره‌کننده ايران با پشتوانه قوي در داخل کشور مواجه باشد و شرايط اقتصادي جامعه به شکلي نباشد که کشورهاي غربي بتوانند از آن ‌سوءاستفاده کنند امکان مذاکره منطقي و منصفانه فراهم خواهد شد. هيچ‌کدام از دولت‌ها مشکلات ساختاري و بنيادي کشور را مورد تحليل و بررسي قرار نداده و براي آن راه‌حل عميق و علمي پيدا نکرده است.

برخي از کشورها از جمله قطر و عمان به دنبال ميانجي گري بين ايران و قدرت‌هاي جهاني هستند. با توجه به شرايط موجود اين کشورها به چه ميزان مي‌توانند در اين روند موفق باشند؟

واقعيت اين است که کشورهايي بايد در اين زمينه نقش ميانجي را برعهده بگيرند که داراي وزن سياسي کافي باشند. اين در حالي است که کشورهاي مانند قطر و عمان از وزن سياسي کافي براي ميانجي گري در اين زمينه برخوردار نيستند. به همين دليل نمي‌توان زياد روي ميانجي گري اين کشورها حساب کرد. البته اقداماتي که اين کشورها انجام مي‌دهند مثبت است و بايد آن را به فال نيک گرفت. با اين وجود اينکه از اين اقدامات انتظار نتيجه داشته باشيم کمي دور از انتظار خواهد بود.

دولت عنوان مي‌کند براي حل مشکلات اقتصادي و داخلي برنامه‌هاي خود را به برجام گره نخواهد زد. در چنين شرايطي دولت چگونه مي‌تواند مشکلات و چالش‌هاي کنوني جامعه را حل کند؟

مشکلات اقتصادي کشور يک‌شبه به وجود نيامده که بتوان يک‌شبه آن را از بين برد. کساني نيز که عنوان مي‌کنند مشکلات کشور را مي‌توانند در کوتاه‌مدت از بين ببرند به‌صورت کارشناسي به موضوع نگاه نمي‌کنند. پايه پولي کشور پس از دهه60 ضعيف شد و اين وضعيت تا امروز و در دهه‌هاي مختلف وجود داشته است. پشتوانه اسکناس در کشور که روزي67 ريال بود به‌مرور زمان به300هزار ريال رسيد. دليل اصلي اين موضوع نيز اين بود که برخي قوانين و تصميماتي که در دولت‌ها گرفته مي‌شد درنهايت به رانت و رانت‌خواري منجر مي‌شد. متأسفانه در برخي مقاطع به شکلي عمل شد و تصميماتي گرفته شد که رانت‌خواري به‌صورت قانوني در کشور درآمد. در همه کشورهاي جهان پايه پولي به‌قاعده جامعه کمک مي‌کند و اجازه نمي‌دهد آسيب ببيند. اين در حالي است که رانت‌خواري قانوني که در کشور شکل گرفت باعث شد پايه پولي به‌قاعده جامعه آسيب بزند. واقعيت اين است که اگر دولت آقاي رئيسي قصد دارد وضعيت اقتصادي کشور را بهبود ببخشد و اقداماتي انجام بدهد که اقتصاد کشور در مسير صحيح قرار بگيرد بايد رانت‌خواري قانوني را در کشور از بين ببرد و ادامه ندهد اين وضعيت ادامه داشته باشد. اقداماتي مانند دادن يارانه به اقشار ضعيف جامعه اگرچه اقدامات مثبتي است اما پاسخگوي نيازهاي مردم جامعه نيست. تنها راه بهبود وضعيت مردم اين است که رانت‌خواري قانوني که در کشور شکل‌گرفته توسط دولت از بين برود و دولت عزم جدي داشته باشد تا اين رانت‌خواري‌ها را در کشور ريشه‌کن کند. نکته حائز اهميت ديگر اينکه ميزان قاچاق در کشور افزايش پيداکرده به شکلي است که حتي ميوه و سبزيجات نيز قاچاق مي‌شود. اين در حالي است که فرآورده‌هاي نفتي در کشور قاچاق مي‌شود. فرآورده‌هايي مانند بنزين، گازوئيل و قير ازجمله فرآورده‌هايي است که از جيب مردم خارج مي‌شود و در اختيار رانت‌خواران قرار مي‌گيرد. در شرايط کنوني دولت مجلس و نهادهاي حاکميتي در يک مشي فکري قرار دارند و اين مي‌تواند به‌مثابه يک فرصت قلمداد شود تا مجموعه حاکميت با اقدامات مؤثر رانت‌خواري را در کشور از بين ببرند. در کمتر دولتي چنين وضعيتي وجود داشته که دولت و مجلس و نهادهاي حاکميتي همفکر باشند. در اغلب دولت‌هاي گذشته دولت و مجلس از دو جريان سياسي متفاوت بودند و به همين دليل تصميم‌گيري در برخي مسائل مهم و کليدي کشور سخت بود. اين در حالي است که اين وضعيت در دولت آقاي رئيسي وجود ندارد و همه قوا به يک جريان سياسي تعلق دارند. درنتيجه ما اميدواريم اين اتفاق در کشور رخ بدهد و با اقداماتي که دولت در اين زمينه انجام مي‌دهد وضعيت اقتصادي و معيشتي زندگي مردم بهبود پيدا کند.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار