حل مشکلات کشور در گرو تلاش همه نیروهای سیاسی
آرمان ملي- حميد شجاعي: اعتماد جامعه نسبت به عملکردهاي، دولت و جريانات سياسي خدشهدار شده و اين مساله را ميتوان در نوع اظهار نظرهاي چهرههاي سياسي و مردم عادي ديد. در اين ميان با توجه به برخي نارضايتيها از نوع عملکرد اقتصادي دولت که موجب شد تاثير بسياري بر وضع معيشتي مردم بگذارد و عملکرد منفعلانه مجلس، برخي معتقدند که اصلاحطلبان ميتوانند با گفتوگو با مردم و احياي سرمايه اجتماعي به صحنه جامعه بازگردند. اما به نظر ميرسد که بايد به سمت و سويي حرکت کنيم که نه اصلاحطلبان که همه نيروهاي کارآمد فارغ از جريانهاي سياسي به کار گمارده شوند تا بتوان به نحو مطلوبي از وضعيت موجود به سمت شرايط مطلوب حرکت کنيم.
تلاش براي احياي اعتماد مردم
شرايط موجود در جامعه و نارضايتي مردم از وضعيت موجود، افزايش قيمتها در حوزههاي مختلف و همچنين برخي عملکردهاي اقتصادي نه چندان موفق که تاثير مستقيمي بر معيشت مردم گذاشته باعث شده تا اعتماد جامعه نسبت به برخي عملکردها و رويکردها کاهش يابد و ديگر آنطور که بايد نسبت به تغييرات مثبت در جهت بهبود وضعيت معيشت و رفاه زندگي اميدوار نباشند. اين در حالي است که معمولا همه دولتها در يکي دو سال نخست تلاش دارند تا رضايت جامعه را بهدست آورند اما هنوز يک سال از دولت سيزدهم نگذشته که شاهد چنين شرايطي هستيم. گرچه به اذعان بسياري تاثير تحريمها نيز در بروز چنين شرايطي بيتاثير نبوده و نيست و به قرائت تحليلگران و کارشناسان تلاش دولت نيز ابتدا بايد در جهت حل مسائل بينالمللي به ويژه برجام و برداشتن تحريمها باشد تا بدينوسيله بتواند با برنامههاي مدون اقتصاد کشور و معيشت مردم را نيز سامان بخشد. با اين حال عدهاي بر اين باورند که اصلاحطلبان همچنان ميتوانند با گفتوگوي صادقانه با مردم و اقناع افکار عمومي باز هم شانس خود را در جهت بازگشت به قدرت امتحان کنند. هر چند که به نظر ميرسد بازگشت به قدرت براي اصلاحطلبان چندان هم آسان نيست چرا که قدر مسلم شرايط و موقعيت چه به لحاظ پايگاه اجتماعي تحليل رفته در جامعه و چه به لحاظ نگاه نهادها براي اصلاحطلبان فراهم نيست. چه اينکه برخي از چهرههاي اصلاحطلب نيز به اين موضوع صحه ميگذارند که هنوز شرايط آنطور که بايد و شايد براي حضور اصلاحطلبان مهيا نيست. مهمترين کار اصلاحطلبان در شرايط موجود و حدفاصل حال کنوني تا نزديکترين انتخابات يعني انتخابات مجلس دوازدهم در اسفند سال آينده صحبت صادقانه با مردم و تدوين برنامه اقتصادي مدون و دقيق برپايه چارچوبهاي کارشناسي شده براي حل مشکلات جامعه است تا بتوانند پيش از فرا رسيدن موعد انتخابات؛ اميدي براي تغيير و بهبود وضعيت اقتصادي ايجاد کنند و در نهايت با اقناع افکار عمومي موفقيت ادوار گذشته انتخاباتي را تَکرار کنند. آنچه مسلم است حل مشکلات کشور امروز نه فقط به دست اصلاحطلبان که با حضور همه نيروها و نخبگان فارغ از جريان شناسي سياسي آنها ميسر است.
سرايت بياعتمادي مردم به اصلاحطلبان
يک فعال سياسي اصلاحطلب در خصوص علل به نتيجه نرسيدن موضوع گفتوگوي ملي تا کنون اظهار داشت: مهمترين دليل متوقف شدن طرح گفتوگوي ملي روي کار آمدن آقاي احمدينژاد به عنوان رئيسجمهور و شرايطي است که در آن هشت سال بر کشور ما گذشت. بسياري از يافتههاي آقاي خاتمي که قرار بود به نتيجه برسد، در آن هشت سال پنبه شد، خشونتهاي کلامي ترويج شد و بسياري از افراد صادق خدمتگزار انقلاب در طول آن 8 سال مورد حمله يا انزوا قرار گرفتند. مجموعه اين شرايط به اين ختم شد که درون قدرت منادي جدي براي تز گفتوگوي ملي وجود نداشته باشد. مرتضي الويري در ارتباط با راهکارهاي به نتيجه رسيدن اين طرح گفت: راهش اين است که جريانهاي مختلف سياسي باور کنند فقط رنگين کماني از سليقههاي مختلف سياسي ميتواند کشور را نجات دهد. اين ذهنيت که ديدگاه و تفکري خاص بخواهد همه امور مملکت را در دست بگيرد و تصور کند که يکدستي قوا ميتواند جوابگوي نيازهاي متکثر مردم باشد سرابي بيش نيست. تجربه همين مدت کوتاه از يکدستي قوا اين باور را محکمتر کرد که يکصدايي قدرت آسيبهاي اجتنابناپذيري دارد. رئيس سابق شوراي عالي استانها در مورد چرايي عدم گفتوگوي اصلاحطلبان با مردم بيان کرد: واقعيت اين است که به دليل شکافهاي موجود مردم احساس ميکنند مسئولان صداي آنها را نميشنوند و پاسخ درستي به نيازهاي آنها نميدهند. در ضمن مردم احساس ميکنند اصلاحطلبان براي باقي ماندن در درون قدرت حاضر نيستند در کنار مردم قرار بگيرند و حرف دل مردم را بزنند، از اين رو بياعتمادي مردم به برخي مسئولان، به اصلاحطلبان هم سرايت کرده است. وي در اين رابطه که اصلاحطلبان از چه مسيري ميتوانند اين گفتوگو را با مردم برقرار کنند اظهار کرد: راهي که به نظر بنده ميرسد اين است که اصلاحطلبان دندان طمع حضور داشتن در قدرت را بکشند و بيايند به مشکلات و گرههاي زندگي مردم توجه کنند. الويري در اين خصوص که چه کساني ميتوانند گفتوگوي ملي را رهبري کنند، ابراز داشت: اگر کسي بتواند مسائل مردم را به درستي منعکس کند، بخودي خود رهبري اين موضوع را به دست گرفته است. اما بهطور کلي ما بايد مدافع چندصدايي در سپهر سياسي کشور باشيم. بايد باور داشته باشيم که اين به نفع منافع ملي و پشتوانه محکمي براي مقابله با تهديدهاي خارجي است. اگر اين نگاه درون قدرت وجود داشته باشد، در سطوح پايينتر، مردم راحت در کنار يکديگر قرار ميگيرند و ميتوانند با هم تعامل کنند. اگر بخواهيم سليقه خاصي را بر جامعه تحميل کنيم، اين به ردههاي پايينتر سرايت ميکند. اميدواريم که اين واقعيت را مسئولين به صورت جدي مورد توجه قرار دهند. در چنين حالتي مسئولان خودشان منادي گفتوگوي ملي ميشوند. ديگر خودي و غيرخودي نخواهيم داشت. هر کس که ايران را دوست دارد خودي است. با اين نگاه همه خود را در رفع مشکلات سهيم خواهند دانست.
رئيسي با روساي قواي بعد از انقلاب جلسه بگذارد
بسياري معتقدند که با هم انديشي و خرد جمعي همه نيروها و جريانات سياسي ميتوان راهکارهاي بسيار بهتري را براي برون رفت از شرايط موجود در راستاي عزيمت به وضعيت مطلوب پيدا کرد. از همينرو است که گفته ميشود حتي دولت ميتواند جداي از حاميان با منتقدين نيز جلساتي بگذارد و نظرات آنها را نيز درباب امورات کشور و حل مسائل و مشکلات جويا شود. قدر مسلم رئيسي ميتواند از تجارب روساي جمهور و دولتهاي پيشين حل مسائل اقتصادي کشور بهرهمند گردد. حال اينکه رئيسي و مردانش چه ميزان در اين راه قدم بر خواهند داشت و در تغييرات احتمالي که در دولت به انجام خواهند رساند از نظرات نخبگان سياسي، اقتصادي و... استفاده خواهند کرد مسالهاي است که بايد به انتظار نشست تا در گذر زمان مشخص شود. اما آنچه مشخص است و بسياري از سياسيون همه بدان تاکيد دارند مشکلات کشور با اجماع و وحدت قابل حل خواهد بود نه با يک جناح خاص. در همين راستا يک فعال سياسي اصلاحطلب در اين خصوص اظهار داشت: بسيار جاي تعجب است هنگامي که آقاي رئيسي تا اين حد براي کانديداهاي اين دوره اهميت قائل هستند چگونه با روساي قواي بعد از انقلاب چنين جلسهاي را نميگذارند؟ سيدمحمود ميرلوحي در اين خصوص گفت: مهماني هفته گذشته سيدحسن خميني، سيدمحمد خاتمي و حسن روحاني و معرفي کردن آنان به عنوان بانيان وضع موجود گفت: اين کار يک اقدام بسيار سطحي بود که در گذشته هم سابقه داشته اين حضرات نشست و برخاست داشته باشند. بهطور مثال شاهديم استانداران دورههاي مختلف باهم جلسه دارند و تجاربشان را با يکديگر تبادل نظر ميکنند. وزرا هم چنين کاري ميکنند و نشستهايي را با برخي از وزرا که تجربه دارند و سرشناس برگزار ميکنند. بهخاطر دارم يکي از وزراي دولت کنوني هم اين کار را انجام داد و از وزراي قبل دعوت کرد. شخص آقاي رئيسي هم بعد از انتخابات با کانديداهاي رياستجمهوري جلسه داشتند. وي عنوان کرد: چرا برخيها ترسان و نگران هستند از اينکه مقامات قبلي دور هم بنشينند، با هم گفتوگو کنند و حال و احوال بپرسند.
ارسال نظر