سیاست فشار حداکثری بر ایران کاملا شکست خورده است
جعفر قناد باشی تحلیلگر مسائل بینالملل
وضعيتي که اکنون در آن هستيم، وضعيتي جديد است؛ به اين معني که بينتيجه بودن راهبردهاي گذشته براي افکار عمومي به اثبات رسيده؛ در گذشته در مقاطعي به غربيها اعتماد بيش از حد داشتيم و در مقاطعي هم تعهداتمان را کاهش داديم. در هر دو صورت غربيها به تعهداتشان پايبند نماندند. اکنون من باور دارم که در اميدبخشترين مقطع براي رسيدن به نتيجهاي مبتني بر منافع مليمان در مذاکرات هستيم، زيرا راهبرد تازهاي يعني ايستادگي بر مواضعمان را اتخاذ کردهايم و نشان دادهايم که از اين مواضع عقبنشيني نخواهيم کرد ولذا اينک شاهديم که طرفهاي غربي يکي پس از ديگري، نشانههايي از انفعال و علاقهمندي به بازگشت به مذاکرات را نشان ميدهند. دو ماه پيش مقامات آمريکايي به صراحت از اشتباهبودن سياست فشار حداکثري بر ايران سخن گفتند و حتي اين سياست را اشتباهي فاحش دانستند. اين موضعگيري در همان دوماه پيش هم نشان داد که آنها به انتهاي راه رسيدهاند و ديگر اميدي به تحقق خواستههاي نامعقولشان از طريق فشارهاي اقتصادي ندارند؛ به همين دليل هم هست که رژيم صهيونيستي بيش ازهميشه تلاش ميکند تا درادامه اعمال فشارها عليه ايران، بسيار بيشتر از گذشته نقشآفرين باشد وازاين طريق، سستي و انفعال کشورهاي غربي را جبران کند. ائتلاف عبري، عربي وغربي بهطور کلي دچارضعفهاي بيسابقهاي در منطقه غرب آسيا شده که شاهد آن، شکست انواع توطئههاي سياسي تبليغاتي اين ائتلاف (اسرائيليها، ارتجاع منطقه و دولتهاي غربي) درانتخابات اخير لبنان است؛ آنها ميخواستند از طريق اين انتخابات حزبا... را از صحنه سياسي اين کشور حذف کنند؛ اما ديديم که بر اساس نتايج اين انتخابات، اتفاقا جايگاه حزبا... مستحکمتر شد. همين يک مثال کافي است که بگوييم قدرت تاثيرگذاري غربيها ومتحدينشان در منطقه ازهميشه ضعيف ترشده است، اگرچه مصوبه اخير مجلس عراق مبني بر ممنوعيت عادي سازي روابط با رژيم صهيونيستي هم مثال روشن ديگري بر تحقق رويدادي است که اين ائتلاف با جديت خواستار عدم تحقق آن بود. همانطور که در ابتداي سخن اشاره کردم، من باور دارم ما نبايد تعهداتمان را کاهش دهيم و در عين حال بايد بر سر مواضعمان ايستادگي کنيم؛ و اين سياستي است که غربيها را کاملا در بنبست قرار ميدهد و چارهاي جز پذيرش خواستههاي بحق ايران را پيش رويشان قرار نميدهد. با اين وصف به نظرم نبايد از عضويت آژانس صرف نظر کنيم زيرا آژانس بينالمللي انرژي اتمي گرچه اکنون تحت تأثير غربيها و صهيونيستها موضع ميگيرد، اما بسترمناسبي است براي آنکه ايران در آينده نه چندان دور ازطريق همين آژانس، کشورهاي داراي بمب هستهاي را تحت فشار قرار دهد؛ همانطور که کشورهاي مستقل و انقلابي بهتدريج مجمع عمومي سازمان ملل را به محملي ضد آمريکايي- صهيونيستي تبديل کردند و ميبينيم که درجلسات سالانه اين مجمع، چه تعداد کشورها در محکوميت آمريکا و رژيم صهيونيستي موضع ميگيرند.
ارسال نظر