محسن روحی صفت در گفتوگو با «آرمان ملی»:
تعامل اقتصادی میتواند روابط سیاسی پایدار ایجاد کند
آرمان ملی- علیرضا پورحسین: جغرافیای ژئوپلیتیک مناطق، نقش ویژهای در کسب و تامین منافع و امنیت ملی کشورها ایفا میکنند و ایران نیز از این مساله مستثنی نیست. در همین زمینه، یکی از مهمترین این مناطق، جنوب آسیا یا همان شبه قاره هند است که میتواند جایگاهی ویژه با توجه به ظرفیتهای عظیمش داشته باشد. این منطقه در مجاورت آبهای اقیانوس هند قرار گرفته و با سه منطقه ژئوپلیتیک شرق و جنوب شرقی آسیا، آسیای مرکزی و غرب آسیا تلاقی دارد. در رابطه با ایران نیز، این منطقه از مهمترین مناطق ژئوپلیتیک مجاور این کشور، به شمار میرود. امروزه ایران با کشورهای این منطقه دارای اشتراکات عمیق فرهنگی و تاریخی از یکسو و منافع اقتصادی و امنیتی از سوی دیگر است. درنتیجه، آنچه در جنوب آسیا رخ میدهد بر منافع و امنیت ملی ایران مؤثر است. به همین علت بررسی چالشهای اساسی ژئوپلیتیک این منطقه با تمرکز بر سیاست خارجی ایران باید مورد توجه قرار گیرد. منطقهای که در قله آن هندوستان قرار دارد که پس از وقوع جنگ اوکراین روابط نسبتا خوبی با روسیه دارد و حجم مراودات خود را با این کشور دوچندان کرده است. اتفاقی که ایران دقیقا در میانه آن قرار دارد و باید از این فرصت ایجاد شده به بهترین شکل ممکن استفاده کند. فرصتی که حتی طالبان نیز بر آن است تا از آن استفاده کند و در همین راستا در روزهای اخیر، بیش از هر زمان دیگری خود را به دولت هندوستان نزدیک کردهاند. در راستای بررسی این مساله و آخرین تحولات میان ایران و هندوستان، «آرمان ملی» گفتوگویی با محسن روحی صفت، دیپلمات پیشین ایران داشته است که در ادامه میخوانید.
در برههاي از زمان که گفته ميشود، معادلات عرصه بينالملل تغيير کرده است، هندوستان چه سياستي در پيش گرفته است؟
توازن قواي جديدي در عرصه بينالملل بهوجود آمده است و در همين راستا تمامي کشورها تلاش ميکنند تا خود را با وضعيت جديد وفق دهند و بيشترين استفاده ممکن را داشته باشند. هندوستان در اين ميان همواره نسبت به قدرتهاي بزرگ يک سياست احتياطي را در پيش گرفته و موازنه را حفظ کرده و تلاش کرده است تا از اين طريق بيشترين منافع ممکن را کسب کند. در برههاي از زمان که شرق زير فشار شديد غرب قرار گرفته است، هند با اتخاذ يک سياست تلاش کرده تا در مقابل خواستههاي صد درصدي غرب مقاومت کند تا همچنان روابط خوبي با شرق و غرب داشته باشد که اين روند مورد انتقاد غربيها قرار گرفته است اما هند براي کسب منافع بيشتر اين مسير ميانه را طي ميکند. در اين ميان بازيگران ديگري نيز وجود داشتند که ميخواستند همين مسير هندوستان را طي کنند و توازن خود را در خصوص ارتباط گيري با شرق و غرب حفظ کنند اما در اين مسير ناموفق بودند که مهمترين آنها دولت پاکستان به رياست عمران خان بود که تلاشهاي او بيفايده بود و حتي منجر به سقوط دولتش نيز شد. به همين علت بسياري روي کارآمدن شهباز شريف را به فشارهاي غرب عليه عمران خان منتسب ميکنند. اين به معناي اين نيست که پاکستان منافع خود را در شرق ناديده خواهد گرفت بلکه مشخصا تلاش ميکند، متناسب با شرايط هم از منافع خود در غرب و هم در شرق دفاع کند. آنها نيز به دنبال توازن هستند و در اين مسير گام برميدارند تا بيشترين منافع را براي کشور خود بهدست آورند و در تنگنا قرار نگيرند.
آيا ايران نيز ميتواند از اين تغييرات عرصه بينالمللي همچون هندوستان به نفع خود استفاده کند؟
از زماني که جنگ در اوکراين شروع شد، بسياري بر اين باور بودند که اين بهترين فرصت براي ايران خواهد بود، تا وضعيت خود را سامان بخشد. ايران ميتوانست در اين برهه زماني يک توازن براي خود ميان غرب و روسيه ايجاد کند و فضا را به سمتي سوق دهد که ديگر در تنگناي سياسي و اقتصادي گرفتار نباشد اما متأسفانه از اين فرصت پيش آمده برخلاف تمامي کشورها، استفادهاي نکرده است. ايران در اين مقطع فرصت بهبود روابط خود با اروپا را از دست داد در حالي که ميتوانست در اين عرصه امتيازات قابل توجهي بهدست آورد. بايد توجه داشت که هنوز نيز فرصت باقي است و ايران ميتواند با اقدامات تعيين کننده، به سمتي حرکت کند که امتيازات زيادي بهدست آورد. در گذشته يک فضاي منعطف وجود داشت و ايران ميتوانست به راحتي امتياز کسب کند اما امروز فضا در عرصه بينالمللي سخت شده است و هر يک از طرفين شرق و غرب سعي ميکنند، متحداني براي خود جلب کنند و اين ديوار را ايجاد ميکنند تا متحدانشان با طرف مقابل رابطه کمتري داشته باشند. ايران ميتوانست با يک بازي هدفمند در اين عرصه به منافع خود برسد، اما ايران ريسک نکرد. اين در هندوستان، پاکستان و حتي کشورهاي عربي وارد اين بازي شدهاند. افغانستان تلاش ميکند تا هم رضايت آمريکا را جلب کند و هم همکاريهايي با روسيه داشته باشد. اين بازي طالبان تا جايي خوب پيش رفته است که روسيه گفته است احتمالا در آينده طالبان را به رسميت بشناسد. طالبان نيز در اين عرصه فعال عمل کرد و به دنبال کسب منافعي براي خود است. ما به يک ديپلماسي فعالتر نياز داريم تا از فرصتهاي ايجاد شده در عرصه بينالمللي به بهترين شکل استفاده کنيم. امروز بايد از تمامي فرصتهاي ايجاد شده به بهترين شکل استفاده کرد تا از سختيها عبور کنيم.
ارتباطگيري طالبان با برخي کشورها با چه اهدافي آغاز شده است؟
تعامل طالبان با آمريکا از چندين جهت قابل بررسي است. بايد توجه داشت که در برههاي از زمان ايالات متحده آمريکا شخص حقاني را تروريست ناميده بودو براي سر او جايزه تعيين کرد اما سياستهاي آمريکا مشخص شد که با توجه به منافعشان تغيير ميکند و امروز با همين شخص تعامل دارند. آمريکا حقوق بشر را متناسب با منافع خود تعريف ميکند و بر همان اساس پيش ميرود. طالبان بر همين اساس امروز ميگويد که ميخواهد رابطه خوبي با آمريکا داشته باشد و آمريکا را دشمن خود نميداند. امروز مبالغ زيادي از دارايي افغانستان در آمريکا بلوکه شده و در همين راستا نميخواهند اين داراييها را از دست دهد. به صورت طبيعي طالبان زماني که به اين نتيجه رسيده تا منافع خود را تامين کند، به همين علت سياستهايي را انتخاب ميکند که در همين مسير باشد. امروز در همين راستا آنها مذاکرات خود را با هندوستان نيز آغاز کردهاند. هندوستان در سالهاي اخير سرمايهگذاريهاي زيادي در افغانستان کرده است و به همين تلاش ميکند تا ارتباط خود را با افغانستان حفظ کند. از سوي ديگر در راستاي برقراري تعادل در منطقه و رقابت با پاکستان نميخواهد تا افغانستان به منطقهاي تحت نفوذ پاکستان بدل شود. بايد توجه داشت که افغانستانيها در عرصه سياسي خوب بازي ميکنند. در زمان سوسياليستها، کمونيستها، مجاهدين و حتي حکومت قبلي به خوبي بازي کردهاند و ميتوانند از تمامي طرفها امتياز بگيرند. مجاهدين بيشترين کمکها را از پاکستان گرفتند اما پس از رسيدن به موفقيت ارتباط خود را با هندوستان نيز تقويت کردند اين در حالي است که در آن زمان هندوستان متحد شوروي و در مقابل مجاهدين ايستاده بود. امروز نيز پاکستان از طالبان حمايت کرد تا به قدرت برسند اما باز هم شاهد بوديم که طالبان به سمت رقيب پاکستان حرکت کرده و نميخواهد اين فرصت را از دست بدهد. هندوستان نيز مشخصا روابط خود را با طالبان ادامه ميدهد. هندوستان يک کشور بزرگ و مستعد است و ميتواند براي هر کشوري مفيد باشد و در همين راستا طالبان نيز از روابط با هندوستان مشخصا استقبال ميکند. طالبان در حدود 1371 شکل گرفت. زماني که جنگهاي داخلي در افغانستان گسترده شده بود و مردم بهشدت از جنگهاي داخلي خسته شده بودند. در آن دوره مجاهدين نتوانستند يک حکومت باثبات در کابل برقرار بکنند. پاکستان سهم عمدهاي در مبارزه مجاهدين با اتحاد جماهير شوري و ارتش سرخ در افغانستان داشت. يعني معبر عبور کمکهاي بينالمللي بود و همه کشورهاي دنيا که ميخواستند به نوعي با کمونيسم مقابله کنند، از معبر پاکستان وارد افغانستان ميشدند. در واقع پاکستان در اين زمينه توانست مقادير زيادي به نفع خودش کمک در افغانستان هزينه کند. معمولا سياست پاکستان اينگونه است که از اين فرصتها به نفع خودش خوب استفاده ميکند. پاکستان هم از حکومت مجاهدين که در کابل روي کار بود ناراضي بود. چون قصد داشت يک حزبي مثل حزب اسلامي حکمتيار که به پاکستان علاقه مند بود در کابل حکومت کند اما موفق نشده بود. در آنجا شروع کرد به جمع آوري يکسري نيرو که تحت عنوان نيروي صلح ناميده شدند. با چنين تاريخچهاي اما باز هم شاهد هستيم که هر يک از طرفين سعي ميکنند موازنه ايجاد کنند و منافع خود را از منطقه بهدست آورند.
آيا کريدور شمال جنوب نيز امروز ميتواند سبب شود تا بار ديگر روابط ايران و هندوستان در عرصه اقتصادي و سياسي بهبود يابد؟
بايد توجه داشت که ايران هنوز در حوزه حمل و نقل، گمرک و زيرساختها کمبودهايي دارد که روند کريدور شمال جنوب را مختل ميکند. قطعا امروز اقتصاد ميتواند روابط نزديک و پايدار سياسي را به ارمغان آورد. صرف روابط سياسي نميتواند پايدار باشد و يک حادثه ميتواند روابط سياسي دو کشور را از بين ببرد. به همين علت کريدور شمال جنوب يک عامل مهم براي ماندگاري روابط سياسي ايران با هندوستان و روسيه ميتواند باشد. هندوستان يک پتانسيل عظيم دارد و از نظر فرهنگي نيز به ايران نزديک است و مشکل خاصي نيز بين دو کشور وجود ندارد و صرفا عامل تحريم است که امروز اجازه نميدهد تا روابط اقتصادي و سياسي دو کشور توسعه پيدا کند. ما هم تحت فشار تحريمهاي آمريکا نميتوانيم رابطه خوبي با هندوستان داشته باشيم و هم به علت اينکه نتوانستهايم در حوزه نرم افزاري زيرساختهاي خود را توسعه دهيم. امروز اگر تحريمها وجود نداشت ايران ميتوانست مبادلات تجاري خود با هندوستان را به 30 ميليارد دلار در سال و مبادلات تجاري خود با پاکستان را به 15 ميليارد دلار در سال برساند. در برههاي از زمان ايران بهراحتي مبادلات 14 ميليارد دلاري با هندوستان داشت اما امروز اين رقم به زير 1 ميليارد دلار رسيده است. تحريمها مانع همکاري ايران و هندوستان شده است. بايد به سمتي حرکت کرد تابدون مشکل بتوانيم با کشورهاي جنوب آسيا که جمعيت عظيمي دارند روابط داشته باشيم.
ارسال نظر