| کد مطلب: ۱۰۳۶۸۷۷
لینک کوتاه کپی شد

دکتر مجید ابهری در گفت‌وگو با «آرمان ملی»:

تحمل ها پايين، بی برنامگی بالا؛ فجايع، نبايد عادی بشوند!

آرمان ملی- احسان انصاری: در کمتر از یک ماه سه اتفاق تلخ یعنی حادثه متروپل، حادثه قطار طبس به یزد و سرقت از بانک ملی رخ داد. در چنین شرایطی این سوال مطرح است که آیا جامعه ایران حادثه‌خیز شده است؟ چه عواملی در این حوادث نقش داشته‌اند؟ «آرمان ملی» برای پاسخ به این سوال با دکتر مجید ابهری جامعه‌شناس و رفتارشناس اجتماعی گفت‌وگو کرده است. دکتر ابهری معتقد است: « گرانی و رشد بی‌قاعده قیمت‌ها مردم مخصوصا اقشار کم درآمد را دچار عصبانیت نموده و بر اساس منطق رفتارهای انسانی و اجتماعی در این شرایط کاهش آستانه تحمل و افزایش دامنه تحریک هر حرکت خارج از مدار مدارا، را ممکن می‌سازد. در این میان رفتارهای آزار دهنده بعضی از سلبریتی‌ها که در حرف و گفتار حامی و طرفدار مردم اما در عمل و واقعیت کاملا برعکس موازین اخلاقی و اجتماعی حرکت می‌کنند نفتی بر آتش این عصبانیت است. رفتن به عروسی یک دوست و همکار چندان مغایرتی با معیارهای انسانی و اجتماعی ندارد اما برگزاری این مراسم در کشوری دیگر و انعکاس حضور و اجزای رفتاری در سرتاسر فضای مجازی نوعی دهن کجی به جوانان جامعه و دیگران است که توانایی مالی سفر به شهرهای داخلی و حتی یک استخر و سینما را ندارند و در نتیحه اسباب پرخاشگری آنها می‌شود.» در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.

در يک ماه اخير سه اتفاق تلخ رخ داد که در بين افکار عمومي جامعه بازتاب زيادي پيدا کرد. فاجعه متروپل، حادثه برخورد قطار طبس- يزد و سرقت از بانک ملي در تهران سه اتفاقي بود که در يک مقطع زماني کوتاه رخ داد و واکنش‌هاي زيادي به‌همراه داشت. اين اتفاقات چه پيامدهاي اجتماعي در سطح جامعه خواهد داشت؟

در وقايع اخير يعني فاجعه متروپل آبادان که به ازدست دادن بيش از 50تن از هموطنان ما منجر شد؛ چرا عوامل آشکار و نهان اين سانحه ملي تا امروز به مردم معرفي نشدند؟ کساني که برخلاف قواعد مهندسي بار مازاد بر تحمل بر اين ساختار نهادند کجا هستند؟ اگر مراجع ارشد عوامل و افراد مقصر در اين فاجعه در هر مقام و مسند و موقعيت را دستگير و در يک محکمه عادلانه محاکمه و مجازات مي‌کردند؛ همه افراد اعم از مصيبت ديدگان و يا ديگران دعاگوي دست اندر کاران مي‌شدند. هنوز داغ سوزان از دست رفتگان بر سينه‌ها بود؛ ناگهان قطار مسافربري طبس مشهد در کوير با يکدستگاه بيل مکانيکي تصادف کرده و موجب مرگ و جراحات سنگين بخشي از مسافران گرديد. چرا اين قطار با سرعت غيرمجاز حرکت مي‌کرد؟ در آن ساعت صبح بيل مکانيکي وسط کوير و روي ريل‌ها چه مي‌کرد؟ البته فرسودگي قطارها و دشواري تامين قطعات يدکي به‌خاطر تحريم‌هاي ناجوانمردانه و غيرانساني استکباريون در اين فاجعه بي‌تاثير نبوده است. متأسفانه افکار عمومي در شوک اين دو حادثه بود که حادثه سوم اتفاق افتاد. بين اين حوادث چند حادثه تلخ جاده‌اي ؛ و سوانح از دست دادن چند تن از فرزندان خدمتگزار کشور نيز مزيد بر علت شدند. آنقدر جامعه در تب و تاب حوادث ريز و درشت بود؛ که کشف اقلام مسروقه از صندوق امانات بانک‌ اصلا به نظر نيامد. وقتي در مترو و اتوبوس گوش به گفت‌وگوهاي مردم با يکديگر مي‌سپاري؛ حرف‌هايي مي‌شنوي که کم مي‌ماند از سر انسان از تعجب به جاي مو اسفناج سبز شود.

چرا جامعه حادثه خيز شده است؟ مسائل اقتصادي به چه ميزان در اين زمينه نقش داشته است؟

گراني و رشد بي‌قاعده قيمت‌ها، مردم مخصوصا اقشار کم درآمد را دچار عصبانيت کرده و بر اساس منطق رفتارهاي انساني و اجتماعي در اين شرايط کاهش آستانه تحمل و افزايش دامنه تحريک هر حرکت خارج از مدار مدارا، را ممکن مي‌سازد. در اين ميان رفتارهاي آزار دهنده بعضي از سلبريتي‌ها که در حرف و گفتار حامي و طرفدار مردم اما در عمل و واقعيت کاملا برعکس موازين اخلاقي و اجتماعي حرکت مي‌کنند نفتي بر آتش اين عصبانيت است. رفتن به عروسي يک دوست وهمکار چندان مغايرتي با معيارهاي انساني و اجتماعي ندارد اما برگزاري اين مراسم در کشوري ديگر و انعکاس حضور و اجزاي رفتاري در سرتاسر فضاي مجازي نوعي دهن‌کجي به جوانان جامعه و ديگران است که توانايي مالي سفر به شهرهاي داخلي و حتي يک استخر و سينما را ندارند و در نتيحه اسباب ناراحتي و سرخوردگي آنها مي‌شود. زخم‌هاي ناشي از تبعيض‌هاي تلخ و آزاردهنده از سوي نسل‌هاي دوم و سوم و حتي چهارم رانتخواران در زندگي در ينگه دنيا و انعکاس تفضيلات بيمارگونه زندگي روزانه و شبانه‌شان در پلتفرم‌هاي مجازي و شبکه‌هاي اجتماعي موجب تحقير همسالان در وطن مانده‌شان شده و آنها را به چالش‌هاي رفتاري مي‌کشاند. سلبريتي‌هايي که به‌مدد حمايت‌هاي همين جوانان به سکوهاي مالي و معروفيت رسيده‌اند در حرف‌ها و رفتارهايشان کنش‌هايي را به ظهور مي‌رسانند که افسردگي و نوميدي از ساده‌ترين نتايج آنها است. هيچ‌کس مخالف بوسيدن محارم از جمله همسر نيست اما براساس فرهنگ و ضوابط ديني و اجتماعي و عرفي ما از ديرباز تاکنون به‌خاطر احترام به افکار عمومي بايد از بعضي از حرکات خودداري کنيم. حتي در مورد همسر و خانواده خود؛ هيچيک از اين رفتارها دليلي بر امروزي بودن و حتي عشق و عاطفه نيست. هيچ يک از سلبريتي‌ها روي فرش قرمز کلامي در مورد ظلم به مردم افغان بر زبان نراندند و اما در مورد برخي از کاستي‌هاي جامعه ايران سخن پراکني‌ها نمودند، گويا اصلا ماموريتي داشتند که سياه‌نمايي‌هاي ديگران در مورد وطنمان را غليظ‌تر نمايند؛ هيچ انسان عاقل و دلسوزي کاستي‌هاي خانه و کاشانه خود را نزد بيگانگان و دشمنان آشکار نمي‌کند.

به نظر مي‌رسد در شرايط کنوني جامعه ايران با انباشت چالش‌هاي اجتماعي مواجه شده است؟ چرا چالش‌ها در زمان خود حل نشده که امروز به صورت انباشته خود را نشان مي‌دهد؟

در مورد ظهور يا افزايش روزمره چالـــــش‌هاي اجتماعي و سبب شناسـي آنها بايد گفت ضعـــــف سيستماتيک مديريـــت از يک سو و عدم انسجام برنامه‌ريزي‌ها و نظارت‌ها؛ از سوي ديگر ارکان بروز تنش‌هاي اجتماعي است. وجود و حضور عناصــر اجرايي دولت‌هاي قبلي در دولت رئيسي و عــدم تمايل سياسي آنهـــا به توفيق دولت سيزدهم در تحقق برخي از وعده‌هاي انتخاباتي از عوامل اصلي در بروز بعضي از رفتارهاي نامتعارف و غير همگون است. اجراي بعضي از سياست‌هاي اقتصادي بدون آماده‌سازي بسترهاي فکري واجتماعي؛ ريل‌گذاري مناسبي براي ناراضي تراشي و تشديد فشارهاي اقتصادي ازسوي افرادي که درآمدهاي نجومي حاصل از ارزهاي رانتي ‌برايشان قطع شده است اوضاع پيچيده و ناموزوني را خلق کرد که بعضي از تنش‌هاي سياسي جامعه يا حداقل تشديد آنها ناشي از وضعيت ياد شده است. درست است که حافظه عمومي جامعه خيلي زود برخي از رويدادها را به دست فراموشي مي‌سپارد اما باتعجب بسيار بايد گفت که عوامل متروپل و بانيان آن خيلي سريع‌تر و زودتر از حافظه جامعه پاک شد که همه نخبگان و دلسوزان اميدوار به پيگيري‌هاي شخص رئيس‌جمهور محترم هستند. افرادي که شرايط حاضر جامعه را در کلاب هاوس و سايت‌هاي مشابه عبور از براندازي قلمداد مي‌کنند بد نيست بدانند که مردم ديگر عنان تفکرات و رفتار سياسي خود را به‌دست خارج نشينان و باعث و باني اصلي شرايط حاضر نخواهند داد. واقعيت اين است که در زمان حاکميت غارتگران و همفکران گلوباليست و نئوليبراليست آنها اوضاع جامعه آش دهن سوزي نبود. دولت اگر با سرعتي خلاق و متفکرانه به ترميم و پانسمان جراحي‌هاي اقتصادي نپردازد؛ گرگ‌هاي در کمين نشسته در حمله به شاکله سياسي و اقتصادي کشور ترديدي به خود راه نخواهند داد.

چرا معتقديد رسيدگي به حوادث اخير به خصوص متروپل فراموش شده است؟

در وقوع رويدادهاي يک ماه جاري سهل‌انگاري اجرايي بر اهل خردورزي و تفکر پوشيده نيست؛ و توجيه و پوشش‌هاي توجيهي تنها باعث کاهش اعتماد به دولت و دستگاه‌هاي دولتي خواهد شد. جواناني که در50 سال قبل يا هنوز به‌دنيا نيامده بودند يا در آن عهد خردسال بود کينه‌هاي کشورهاي همسايه را نسبت به وطن عزيز ما نمي‌شناسند؛ همان‌ها که مترصد حمايت از مهاجمان به ايران و يا برنامه ريزان مربوطه هستند تا انتقام برتري‌هاي نظامي، سياسي و جغرافيايي ما را با حداکثر توان جبران نمايند. صادقانه بايد گفت که غفلت از دشواري‌هاي پيش رو چه در ابعاد اقتصادي و چه در مسيرهاي سياسي و ژئوپليتيکي عوارض سختي را در مقابل ما قرار خواهد داد. بدون ترديد دعوت از دلسوزان و نخبگان بدون تفکيک‌هاي سليقه‌اي و درخواست برنامه‌هاي تفضيلي آنها براي چاره جويي براي مشکلات پيش روي اولين حرکت در مسير برنامه‌ريزي‌هاي مقدور و منطقي خواهد بود. عرضه شفاف وقايع اخير ومجازات واقعي عوامل واسباب رويدادهاي جاري مرهمي بر جراحت‌ها خواهند بود. قطعا بعضي از فجايع وحوادث اخير بدون حمايت وپشتوانه‌هاي قدرتمند مقدور و ميسور نبوده و امروز نيز مستظهر به اين حاميان برخي خود را معاف از پاسخگويي قلمداد مي‌نمايند. گراني افسار گسيخته، اقشار زير خط فقر مطلق را از آستانه تاب آوري به مرز بي‌تابي رسانده است. يارانه‌هاي نقدي که آن هم به‌طور ناقص به افراد پرداخت مي‌گردد جوابگوي افزايش قيمت‌ها نبوده و کمک چنداني به اقشار آسيب پذير نکرده است. عقلاي قوم به‌دور از سهم خواهي‌هاي سياسي بايد خرد عمومي را چراغ راه خود نموده و به چاره جويي بنشينند.

ما نه از شعارهاي حمله به سر هشت پا و نه بلوف‌هاي مشابه آن ترسي نداريم، بلکه وحشت ما از اختاپوس‌هاي داخلي و ايادي آنهاست و در موقع خود به آنها همدلي و وحدت ملي را نشان خواهيم داد؛ اما تا آن وقت بايد ساده ‌انديشي و زود باوري و اعتماد به بيگانگان را به‌طور امانت به موزه بسپاريم.

دولت چگونه مي‌تواند در شرايط کنوني سرمايه اجتماعي را تقويت کند؟

اعتماد اجتماعي بزرگ‌ترين پشتوانه هر نظام براي رشد و ايجاد دوام در ارکان آن است. درست است که گراني لجام گسيخته و کاهش ارزش پول ملي و کاهش تاسف‌بار ارزش ريال موجب آزار اقتصادي مردم مخصوصا اکثريت کم درآمد و بازنشسته و بيکار در جامعه است اما به نظر من درد دشوارتر از عوامل يادشده احساس دوري مردم از دولت است. از نگاه علم سياست آنچه که يک نظام را در مقابل حوادث و مشکلات قدرتمند نموده و به آن توان مقاومت و ايستادگي مي‌دهد؛ يکرنگي و محرم دانستن مردم در مورد وقايع ريز و درشت جاري است. با شهامت عرض مي‌کنم هيچ ملت و هيچ دولت و کشوري در جهان به اندازه ايران ما مورد هجوم دوست و دشمن نيست. بيش از 400شبکه ماهواره‌اي فارسي زبان به‌طور شبانه روزي به سخن پراکني از راست و دروغ مشغولند. 2000 نفر در تمام مدت روزو شب در مجاري و پلت‌فرم‌هاي متعدد در فضاي مجازي به فعاليت‌هاي بسيار جدي مشغول و عليه دولت و مردم انواع دروغ‌ها را نشر مي‌دهند. کسي هم از اين دلسوزان بشريت نمي‌پرسد بودجه‌هاي کلان اداره آنها از کجا تامين مي‌شوند و چرا؟ در اين شرايط ملتهب برخي از رسانه‌هاي داخلي ودر راس آنها صدا وسيما به‌عنوان تنها مرجع قانوني و مجاز خبري و تحليلي چرا با تاخيرهاي آزار دهنده به نشر اخبار مشغول هستند. مردم و مخصوصا نخبگان فرهنگي و اجتماعي اگر نکات تحليلي و خبري مورد نياز خود را از رسانه اصلي کشور کسب نمايند چه نيازي به پيگيري و کسب خبر از رسانه‌هاي معاند دارند؟

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار