| کد مطلب: ۱۰۳۴۴۷۲
لینک کوتاه کپی شد

علی‌اصغر زرگر در گفت‌و‌گو با «آرمان ملی»:

مشكلات سياست خارجي را لاينحل نگذاريم؛ از جمله«برجام»

آرمان ملی - علیرضا پورحسین: مذاکرات احیای برجام وارد دومین ماهی شده است که بلاتکلیف باقی مانده تا در خصوص آن تصمیمات سیاسی گرفته شود تا شاید از بن بست خارج شود و نتایج ملموسی در پی آن برای کشور رقم بخورد و تا حدودی از سختی زندگی مردم کاسته شود و وضعیت معیشت و اقتصاد مردم بهبود یابد. مشخصا هر قدر هم در داخل تولید داشته باشیم، باید تولیدات را با خارج مبادله کرد که ثروت و سرمایه در داخل کشور ایجاد شود و در همین راستا بسیاری از کارشناسان تاکید دارند که باید قبول کرد که مراوده‌ خارجی مهم است. در همین راستا ابزار ایجاد مراوده خارجی هم مهم است و باید تحریم برداشته شود چون در شرایط تحریم، بانک‌‌ها نمی‌توانند کار کنند و در مراوده‌ خارجی‌ مشکل ایجاد می‌شود. اصل این است که ما روی استقلال اقتصادی خودمان کار کنیم و برای استقلال اقتصادی احتیاج به مراوده‌ خارجی هم داریم و برای اینکه مراوده‌ خارجی‌مان شکل گیرد، باید تحریم‌‌ها برداشته شود. گاهی به غلط تصور می‌‌شود که استقلال اقتصادی به این معنی است که ما درهایمان را روی کشورهای دیگر ببندیم و در همین راستا در ماه‌های اخیر شاهد بودیم که مذاکرات در وین به خوبی پیش نرفت. در راستای بررسی این مساله «آرمان‌ملی» گفت‌وگویی با علی اصغر زرگر، تحلیلگر ارشد مسائل بین‌الملل داشته است که در ادامه می‌خوانید.

امروز مهم‌ترين مانع در مسير توسعه سياست خارجي کشور چيست؟

اينکه بسياري از موارد کشور به سياست خارجي گره خورده است يک باور است که حتي در کارآفرينان و سرمايه‌گذاران به وجود آمده است که در راستاي ارتباط بين‌المللي و حفظ يک نوع خوب از آن بايد در سياست خارجي خود در برخي موارد تجديدنظر کرد. اگر اين اتفاق نيفتد همين کارآفرين و سرمايه‌گذاران نيز به مسيري ديگر کشيده مي‌شوند. بنابراين جناح‌هاي مختلف، دولت فعلي و حتي دولت‌هاي آينده يقين دارند که براي بهبود وضع کشور و ايجاد يک ثبات نسبي براي بخش خصوصي بايد در عرصه بين‌الملل و سياست خارجي يک رفتار متفاوت از خود نشان دهند و صحبت‌هاي برخي شخصيت‌هاي شناخته شده در داخل کشور نيز در همين راستاست. اين صرفا مربوط به بيرون از کشور نيست و در داخل نيز بايد برخي نگاه‌ها تغيير کند. نياز است برخي قوانين اقتصادي به گونه‌اي تنظيم شود که جاذب سرمايه‌گذاران باشد و مجلس نيز به عنوان قانونگذار از اين عرصه حمايت کند. هيچ‌کس به دنبال فدا کردن منافع ملي نيست و هيچ‌کس قصد تسليم شدن را ندارد و بايد از مسير ديپلماسي و با يک ديد وسيع‌تري روابط خود را ترسيم کنند تا بتوانيم از آن منافع مورد نظر را کسب کنيم. در اين عرصه بايد هوشمندانه فعاليت کنيم و با ابزارهايي امتيازهايي اخذ کنيم تا به يک برد برد به معناي واقعي دست يابيم و از وضعيت برد و باخت عبور کنيم و در اين مسير بزرگ‌ترين مانع سياسي بازي است.

آيا اين زمينه و اين علاقه در خارج از کشور وجود دارد تا با ايران ارتباط گيري شود؟

اينکه بسياري از مقامات اروپا اعلام مي‌کنند که زمان تنگ است و بايد سريعا برجام احيا شود، اين را نشان مي‌دهد که جهان به جمع بندي براي توافق با ايران رسيده است. آنها امروز صحبت از روزها و ساعت‌ها مي‌کنند و به دنبال اين هستند تا هرچه سريع‌تر برجام را احيا کنند و اين خود يک اميدواري مثبت در اين عرصه است. اين ناشي از هماهنگي نسبي در داخل کشور است و سياست‌هاي صبورانه و هوشمندانه‌اي که در ماه‌هاي اخير اتخاذ شده است و ضرورت دارد تا در اين حوزه تصميمي اساسي گرفته شود تا اين انگيزه براي ارتباط گيري با ايران از بين نرود. بايد در اين عرصه هماهنگي در داخل کشور داشته باشيم و ضرورت دارد تا در ابتدا در داخل به اجماع رسيده و به وسيله ابزارهايي طرف‌هاي مقابل را براي توافق به سمت خود بکشانيم. ما نياز به تجديدنظر داريم و بايد در اين خصوص فکر شود. بايد مسائل يک بار براي هميشه حل شود. عادي سازي روابط کشورهاي عربي با رژيم صهيونيستي يک خطر جدي است و ضرورت دارد تا ايران هرچه سريع‌تر فکري کند تا عرصه بر ايران تنگ نشود. بايد از فرصت ايجاد شده براي بهبود روابط با عربستان بهترين استفاده را کنيم. امروز اشتياق براي گفت‌و‌گو و ارتباط گيري با ايران است و نبايد اين فرصت را از بين ببريم.

ضرورت ارتباط‌گيري با ساير کشورها به صورت عام در چه مواردي است؟

امروز دنيا صرفا جهان گردش اطلاعات نيست و ضرورت دارد تا در تمامي حوزه‌ها ارتباط با خارج از کشور برقرار شود. اقتصاد کشورمان از ابتداي قرن بيستم تا به امروز هر از گاهي با اقتصاد بين‌الملل درگير شده است و به نحوي گره نيز خورده است. ما در صنعت و نوسازي همه جانبه کشور نه تنها از غرب الگوبرداري کرده‌ايم بلکه به نحوي در درون اقتصاد بين‌الملل ترکيب شده‌ايم به گونه‌اي که بدون آن به مشکل برمي خوريم. اين مشکل در تمامي جوانب رسوخ کرده است و به همين علت در اين شکي نيست که تمامي جناح‌ها و شخصيت‌ها ضرورت ارتباط گيري با جهان را درک کرده‌اند و امروز ارتباطات بين‌المللي يک ضرورت فراجناحي شده است و مي‌دانند اگر مي‌خواهند مشکلات را حل کنند ضرورت دارد تا با جهان ارتباط گرفته و در حوزه اقتصاد هم افزايي کنند. امروز توليد داخلي کشور براي توسعه و پيشرفت خود و در راستاي سوددهي بيشتر و ارزآوري براي کشور با جهان ارتباط گيرد و اصل توسعه داخل و اتکا به درون نيز از اين راه امکان پذير باشد. امروز ما توليداتي مازاد بر نياز داخل داريم و اگر ارتباط جهاني وجود نداشته باشد باز هم در اين عرصه مشکل به‌وجود مي‌آيد. مشخصا بدون موفقيت در مذاکرات وين، رفع تحريم‌ها و انجام مبادله بانکي و مالي با جهان، اقتصاد نمي‌تواند چنين مواردي را مديريت کند.

چالش‌هاي سياست خارجي ايران را چه مي‌دانيد؟

سياست خارجي به راس مثلثي مي‌ماند که قاعده آن وضعيت بين‌المللي و داخلي است. اين موارد در تاثيرگذاري بر هم سياست خارجي کشور را به‌وجود مي‌آورند لذا بدون در نظر گرفتن وضعيت داخلي کشور و محدوديت‌هاي خارجي نمي‌توانيم تحليل درستي از سياست خارجي کشور داشته باشيم. وضعيت داخلي در ايران به گونه‌اي است که بر عکس گذشته مقامات هم امروز مشکلات را بيان مي‌کنند. در مورد وضعيت بين‌المللي نيز مي‌بينيم تحريم‌ها برقرار هستند و وضعيت تعاملات بين‌المللي کشور با محدوديت‌هايي روبه‌رو است از اين رو به راحتي نمي‌توان براي نفت بازاريابي کرد و به فروش رساند و صادرات داشت و در عين حال فشارهاي سياسي وجود دارد. اگر سياست خارجي را بر اين مبنا تحليل کنيم مساله برجام موضوعي مهم است و صرفا براي ما جنبه اقتصادي ندارد و داراي جنبه‌هاي مختلف سياسي و اقتصادي و تنش زدايي در منطقه و تعامل با کشورهاست لذا اگر برجام به سرانجام مثبتي برسد و امضا شود مي‌تواند گره‌گشا باشد و نه تنها براي مسائل اقتصادي تا بتوانيم منبع مهم درآمد ارزي کشور يعني نفت و ميعانات گازي را به‌راحتي بفروشيم و ارز حاصل را به داخل بياوريم بلکه در ساير موارد و مشکلات نيز مي‌تواند گره‌گشا باشد. از اين رو به نظر من بيان مشکلات کشور اين‌بار از زبان مسئولان و دولتمردان نشانه آماده کردن زمينه براي توجيه توافق احتمالي برجام است، اگرچه که با دادن امتيازاتي و گرفتن امتيازاتي محدود باشد زيرا برجام را گره گشا مي‌دانند از نظر منطقه‌اي نيز برجام موجب گره گشايي خواهد بود و خواه ناخواه از تنش‌هاي منطقه کم مي‌کند و ارتباطات ما را با کشورهاي همسايه تسهيل مي‌کند و مبادلات تجاري بدون مانع صورت مي‌گيرد و ارز حاصل به آساني و بدون هزينه قابل استفاده خواهد بود. همچنين در درازمدت امنيت خاطري به‌وجود مي‌آيد تا بتوان سرمايه‌هايي را وارد کشور کرد که در کوتاه مدت نمي‌توان چنين پيش بيني‌هايي داشت. لذا نظر من بر اين است که مساله برجام تا اوايل فوريه به توافق مي‌رسد چون زمينه‌هاي داخلي فراهم شدن اين توافق را نشان مي‌دهد. اگر نبايد باج و قلدري قدرت‌ها را نخريد اما بايد تعاملي سازنده را آغاز کرد و احتمالا توجيه اين مساله امروز آسان است.

ارزيابي شما از روابط کشور با کشورهاي عربي و شرق آسيا چيست؟

اين مرحله به ديپلماسي مثبت و فعال کشور بستگي دارد به اين صورت که اگر در بخش‌هايي با کشور چين و روسيه تعامل داريم اين تعامل در کشور مبدا يک جانبه نيست. چين به صورت گسترده‌اي با ساير کشورهاي دنيا از جمله کشورهاي خليج فارس يا ساير کشورهاي خاورميانه و آمريکا و غرب در تعامل است از اين رو تعامل با يک کشور جدا از تعامل با ساير کشور‌ها نيست. لذا در اينجا چنين مساله‌اي مطرح است که کشور را وادار به گسترش تنش‌زدايي در سطوح مختلف مي‌کند. توسعه اقتصادي در دنياي امروز بدون تنش زدايي و بدون ايجاد زمينه‌اي آرام براي سرمايه‌گذاري امکان پذير نيست. از اين رو با شروع مذاکرات با غرب تعاملاتي با عربستان و امارات و کشورهاي همسايه شروع مي‌شود چون خواه ناخواه يک پيوستگي وجود دارد و شما نمي‌توانيد به صورت جداگانه با بلوکي رابطه حسنه خوبي برقرار کنيد. با وجود اينکه آمريکا رو به افول است و چالش‌ها و مسائلي با روسيه و چين دارد و مجبور است توجه خود را از حوزه خليج فارس به آسياي جنوب شرقي شيفت بدهد و تمرکز خود را تغيير دهد ولي در عين حال قدرتي است که از نظر اقتصادي درجه يک است و بسياري از کشورها از سياست‌هاي اين کشور تبعيت مي‌کنند. از اين رو هنوز هم مرکز ثقل تجارت و اقتصاد و نفوذ مالي و… در دنياست. در اين ميان کشورهايي همچون کشور ما در اينگونه موارد مي‌توانند آسيب پذيرتر باشند بنابراين اگر بخواهيم از روابط با چين و روسيه و ساير کشور‌ها بهره کافي ببريم به اجبار بايد تنش زدايي را تا سطوح ديگري گسترش بدهيم. اگر برجام به نتيجه‌اي برسد و فوايد آن نصيب ملت ايران و نظام بشود موجب گسترش دايره تنش زدايي خواهد شد و به اين صورت نيست که برعکس اتفاق بيفتد. در اين شکي نيست که طي دهه‌ها به جاي جذب حداکثري در صحنه بين‌الملل به نوعي دفع داشتيم ولي امروز وضعيت به گونه‌اي است که کشورها بايد با هم همکاري داشته باشند. اين موضوع در بيان مسئولان و مقامات عالي رتبه ايران نيز ديده مي‌شود که مي‌گويند بايد تعاملات با دنيا را گسترش داد. زيرا ادامه دادن وضعيت سابق مي‌تواند به بحران منجر شود.

بسياري عقيده دارند خاورميانه آبستن حوادثي پيش بيني ناپذير است. آيا در صورت درگير شدن هر کدام از اين کشور‌ها پاي ايران هم به ميان کشيده مي‌شود؟ ايران نشان داده که آغازگر هيچ جنگي نبوده آيا اين احتمال وجود دارد که چنين درگيري‌هايي خواه ناخواه ايران را نيز وارد ماجرا کند؟

دخالت کشوري در کشور‌هاي ديگر و در منطقه معمولا به قدرت و نفوذ آن کشور بستگي دارد منظور از قد رت نظامي و اقتصادي است و يا نفوذ فرهنگي مطرح است. از ديرباز انگليسي‌ها اصول کلي در مورد ايران داشتند و جالب است که به نظر مي‌آيد آمريکايي‌ها و غربي‌ها هنوز هم تا حدودي به اين اصول کلي در مورد ايران پايبند هستند. اين اصول تا حدود زيادي تغيير کرده است چون خواه ناخواه مراکز قدرت جهاني تغيير کردند و مراکز نفوذ تغيير کرده است و تغييرات عمده‌اي در موازنه قدرت بين‌المللي رخ داده است ولي اصول کلي در رابطه با ايران به اين صورت بود که غرب معمولا بر اين نظر بود که ايران در محدوده جغرافيايي حفظ شود. با وجود اينکه در زمان‌هاي قديم بخش‌هايي از ايران توسط روسيه گرفته شده و بخش‌هايي به دست عثماني افتاد و در رابطه با هند و افغانستان و … انگليس بخش‌هايي را گرفته است. غرب مايل به حفظ ايران در چارچوب فعلي است چون در منطقه به اين ثبات نياز دارند تا کشوري به اين شکل و با اين قدرت و چارچوب در منطقه حضور داشته باشند. مساله دوم اين است که غرب و آمريکا از دهه‌هاي گذشته بر اين نظر هستند که بايد حکومت قدرتمند و در عين حال دوستانه‌اي در تهران وجود داشته باشد. يعني دولتي دوست در ايران داشته باشند و هر زمان‌که دولتي بر سر کار آمده و به نوعي منافع غرب را به چالش کشيده است از جمله در دوران مرحوم اميرکبير و مرحوم دکتر مصدق و در مورد انقلاب اسلامي 57 که منافع غرب به چالش کشيده شده است سعي کردند تغييراتي ايجاد کنند تا شرايط به نفع منافع غرب تغيير کنند. کودتاهايي که انجام شده است و قتل‌ها و همه به دليل اين موضوع است. از اين رو غرب چيزي بيش از اين از جمهوري اسلامي نمي‌خواهد که حکومتي نه در حد عربستان ولي به شکلي باشد که کاري به کار منافع استراتژيک غرب در منطقه نداشته باشد.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار