تورم پرسنلی از ابتدا تا انتهای بهشت
آرمان ملی- منیره چگینی: موضوع چابکسازی و کاهش پرسنل شهرداریها، نهتنها طی سالهای اخیر به فراموشی سپرده شده بلکه این روزها مسئولان واحدهای نیروی انسانی شهرداریها بیش از هر زمان دیگری برای انتصابها و جایگزین کردن نیروهای سابق و با تجربه، وقت کم میآورند و حسابی سرشان شلوغ است. شاید تعطیلی شهرداری شهرستان زاغه لرستان به دلیل عدم ناتوانی در پرداخت حقوق پرسنل خود، زنگ خطر را برای شهرداریهای کلانشهرهای کشور بهصدا درآورده که با توجه به کاهش درآمد عمومی در دوران سه ساله شیوع کرونا و بازهم قادر نیستند که به وظایف ذاتی خود بهدرستی عمل نمایند. در شرایطی که بودجه امسال شهرداری تهران، بیش از هر زمان دیگری مورد انتقاد اعضای شورای شهر پایتخت قرار داشت و آنها این بودجه را برای اداره پایتخت ایران در حد «شوخی» قلمداد میکردند.
بر کسي پوشيده نيست که تهران مشکلات جدي و حادي مانند کمبود اتوبوسهاي شهري و خطوط بيآرتي دارد که به يکي از معضلات جدي شهروندان تهراني تبديل شده است. در شرايطي که چشم شوراي شهر و شهردار تهران به کمکهاي دولتي و مصوبه هيات وزيران در سال 1385 براي تخصيص اتوبوس است که تاکنون محقق نشده، شهرداري با افزايشهاي ساليانه درآمدهاي عمومي خود مانند بليت مترو و اتوبوس، کيوسکهاي مطبوعاتي و عوارض ساليانه و... قادر نيست که چند صد اتوبوس به کلانشهر 13.5 ميليون نفري تهران اصافه نمايد، بيش از 85 درصد از بودجه ساليانه شهرداري تهران صرف پرداخت حقوق و دستمزد کارمند پرشمار و در برخي از مواقع مازاد اين نهاد شهري ميشود؛ امري که به اعتقاد کارشناسان در هيچ دوره ششگانه شوراي شهر تهران، هيچ شهرداري قادر يا جرات تعديل و کاهش نيروهاي مازاد اين نهاد را نداشته و هر ساله طبق يک قانون نانوشته تعداد زيادي از پرسنل يا به خدمت گرفته يا استخدام رسمي کردهاند، بهنحوي که اين روزها شهرداري قادر به پرداخت حقوق و دستمزد آنها نيست و تعدادي از آنها را به شرکتهاي خصوصي واگذار کرده است. آبان ماه سال 99 بود که طرح «الزام شهرداري تهران به ادغام و کاهش حوزههاي معاونت شهرداري از 9 سطح به حداکثر 6 سطح سازماني و حذف پستهاي قائممقام و يا جانشين و مشاور در کليه واحدهاي ستادي، مناطق، سازمانها و شرکتهاي تابعه» با 16 امضا تقديم هيات رئيسه شوراي شهر تهران در دوره پنجم شد. بر اساس اين طرح مديريت شهري تهران بايد امکانسنجي ادغام مناطق 22 گانه و تجميع معاونتهاي 9 گانه شهرداري را با دو هدف تقويت حوزه عمل مديران محله و سبکسازي ساختار بزرگ شهرداري، انجام ميداد. اما با گذشت 2سال از اين لايحه و عضو شدن نمايندگان مردم در شوراي شهر، هنوز دو شهردار تهران طرح مذکور را عملياتي نکرده و همين امر موجب اعتراض برخي از نمايندگان شورا شد تا جايي که سيدحسن رسولي، نايبرئيس سابق کميسيون برنامه و بودجه شوراي شهر تهران گفته بود: «قصور آقاي شهردار در تاخير ارسال لايحه اصلاح ساختار سازماني و کاهش حوزههاي معاونت شهرداري و سازمانها و شرکتهاي تابعه شهرداري تهران پذيرفتي نيست.»
شهرداري يا آموزشگاه تجربهاندوزي؟
اين در حالــــــي است که در سال 96، 6هزارميليارد تومان و در سال 97، هفت هزار ميلياردتومان و حالا اين هزينههاي جاري به حدي رسيده که امکان اقدامات عمراني را از شهرداري ميگيرد و هرچه اين سازمان درآمد دارد بايد در اين حوزه صرف کند و امکان ادامه فعاليت را با اين شرايط از شهرداري گرفته است. اما موضوعي که در اين دوره شهرداري بيش از همه مد نظر و مورد انتقاد کارشناسان است، در اين دوران در شهرداري تهران، تعداد پرسنل کاهش پيدا نکرده است، بلکه بيش از 90 درصد پرسنل شهرداري عوض شدهاند. امري که مجيد ابهري، آسيبشناس نيز به آن اذعان دارد و در رابطه با اين موضوع به «آرمان ملي» ميگويد: «براساس يک سنت غلط با جابهجايي مديران در کشور همکاران با ايشان، معاونان و دستياران آنها نيز تغيير مييابند. البته انتخاب بعضي از مديران ردههاي نزديک به راس سازمان براساس ديدگاهها و سليقههاي اجرايي قابل پذيرش و يک اصل سازماني است؛ اما تغيير در بعضي از سطوح و از بين بردن تجارب اجرايي و سوابق اداري بوده و در سالهاي گذشته اين حرکت سازمانها را به آزمايشگاه و آموزشگاه تجربه تبديل کرده است. اينکه نگراني از تزلزل اداري و از دست دادن شغل و پايگاه اجرايي چه زيانهاي بعضا غيرقابل جبران به سازمان اداري واجرايي کشور وارد مينمايد، خود نياز به بررسي ديگر و مفصلي دارد.
پولهايي که دور ريخته ميشود
وي در ادامه صحبتهايش به شايسته سالاري در نهادهاي دولتي و غيردولتي اشاره دارد و ميافزايد: بسياري از نخبگان و سرمايههاي ملي، اين روزها بهخاطر نياز کشور و يک سازمان به آنها، دعوت شده و بعد از تغيير مدير ارشد عذر آنها نيز خواسته ميشود، درحاليکه تجارب و تخصص اينگونه افراد مبناي دعوتشان در دورههاي قبل بوده و براي تجارب اين روزهاي آنها، چند صد ميليون تومان در قالب حقوق ماهيانه، هزينه صرف شده است. غير از انگشت شماري از اطرافيان و نزديکان مديران ارشد، بقيه در حضور خود تابع هيچ وابستگي و رابطهاي جز تخصص خود نبودند. در زمان حضور دکتر قاليباف تعداد قابل توجهي از اساتيد و ذخاير علمي به شهرداري دعوت شدند و طرحهاي ساماندهي معتادين متجاهر، درمان و اشتغالزايي براي آنها مستلزم هزينههاي قابل توجهي از جيب مردم تهران شد و نتايج قابل توجهي نيز عايد گرديد. ساماندهي کودکان کار و خياباني، زنان معتاد و بيخانمان در کنار ساير فعاليتهاي مرتبط، گامهاي سودمندي در اين زمينه بود که بنده نيز در آن زمان در اين تيم به فعاليت پرداختم. تجارب و ذخاير فرهنگي و اجتماعي ناشي از حضور نخبگان دانشگاهي و تشکيل گروههاي انديشه محور در فرهنگسراهاي تخصصي، نتايج کم سابقهاي در جامعه ايجاد نمود. اما با روي کار آمدن شوراي شهر پنجم، همه آن تجارب و دستاوردها به محاق رفت و از آن تيم تخصصي هيچ کدام بر سر کار نماندند. موضوع دردآور اينجاست که آن دستاوردهاي ارزشمند به فراموشي و بايگاني سپرده شد و در کنار اتلاف زمان و هزينههاي بسيار زياد، دوباره اين چرخه از نو و با افراد جديد از صفر آغاز شد!.
ابهري با اشاره به اينکه در زمان تصدي آقاي زاکاني بر شوراي شهر نيز، اين چرخه همچنان ادامه دارد، خاطر نشان ميکند: امروزه بر شبانه روزي کردن بهشت زهرا تاکيد دارند و اين طرح ايشان در کنار محاسن و امتيازات، عوارض و آسيبهايي دارد که کاش قبل از علني شدن آن با روانشناسان و جامعه شناسان گفتوگو ميشد و نکات مثبت آن براي مردم تهران بيان ميگرديد. مثلا از دير باز تاکنون گورستانها شبها اماکني شناخته ميشدند که عبور و مرور و حضور در آنها چندان پذيرفته نميشد، چون تدفين در شب صورت نميگرفت و زيارت اهل قبور نيز معمولا روزها صورت ميگرفت، شبها اين اماکن به محل تجمع معتادان تبديل ميشد، کاش سبب و وجوه مثبت اين اقدام براي افکار عمــــومي توجيه ميشد. براساس چهل سال سابقه نظري و ميداني اجرايي از جنابعالي درخواســـت مينمايم اجازه ندهيد صاحبان دانش و بينش از دايره کارشناسان خارج شوند. متاسفانه در دوران مديريت اين مدير انقلابي و پاکدست، بازهم شاهد انتصابات بسيار زياد در حوزههاي مديريتي و طبق سنت گذشته هستيم که باعث شده از شهردار مناطق تا آبدارچيهاي ساختمانها عوض شوند و بهکار گماردن کارشناسان و مشاوران کمتجربه باعث اينگونه طرحها شده است. اين در حالي است که امروزه تقريبا اکثريت آحاد جامعه، دردها را ميشناسند و آنچه مغفول و مشکل راهکارهاي عملي و کاربردي هستند، افراد درد آشنا و با تجربه است. اين آسيبشناس معتقد است که از کريم آقا بوذر جمهري تا جنابعالي، دهها و صدها شهردار در تهران مسئوليت خدمت به مردم را برعهده گرفتهاند. از تهران بدون آب لوله کشي و با خيابانهاي خاکي و سنگفرش تا تهران داراي دهها بزرگراه و پارک و بوستان فاصلهاي طولاني سپري شدهاند. اما تا شهري با امکانات و اماکن ممتاز مانند توکيو، پکن و استانبول فاصله زيادي دارد و تا رسيدن تهران به الگوي کلانشهر جهان اسلام، با اين حجم از مديران نوپا که در زمان شما به خدمت گمارده شدهاند، فاصله زيادي است.
ارسال نظر