چرا برخی با فحاشیها شادی میکنند؟
سیدحسن موسوی چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران
اين روزها وقتي فضاي مجازي يا اخباري که بازنشر داده ميشود را نگاه ميکنيم، يک موضوع در کنار گرانيها و موضوعات ديگر که مطرح ميشود، برجسته شده و تعجب خيليها را برانگيخته است و آن موضوع سفر به ترکيه و مردمي است که از ايران براي رفتن به کنسرت يا شو يا هر اسم ديگري که دارد رخت سفر ميبندند. اين درحالي است که اگر همه اشعار خواننده کنسرت را هم گوش کنيد، چيزي از آن درنميآيد و عمدتا رد و بدل شدن فحش و کلماتي است که حتي بيان آن در جمعهاي خصوصي ممکن است نگراني ايجاد کند، اما در جمع مطرح ميشود و حاضران کنسرت تکرار ميکنند و ميخندند! ما وقتي معمولا فحش ميشنويم بايد ناراحت شويم اما فحش ميشنويم و ميخنديم! اين پيام را دارد و آن اينکه ما در حوزههاي تقويت هويت فرهنگي اگر نگوييم بد کار کردهايم اما نتوانستيم خوب کار کنيم. البته فقط اين مورد نيست و گروههاي ديگر هم هستند که برنامههاي زنده ميگذارند و بعضا چند ده هزار نفر ميروند و پاي برنامههايشان مينشينند، گوش ميکنند و به طور زنده دنبال ميکنند. گاهي اوقات اين فحشها حريم خصوصي را هم درمينوردد ولي باز هم حاضران در کنسرت خوشحالند، باز هم ميخندند و باز هم تکرار ميکنند و باز هم اگر آن برنامه تکرار شود، تلاش ميکنند مجدد بروند و در اين برنامهها شرکت کنند. سوال اينجاست که آيا همه ظرفيتهاي فرهنگي ما همين کنسرت است؟ وقتي ما فضاي مطلوبتري براي هنرمندان ايجاد کنيم ميتوانند برنامههاي مختلف اجرا کنند شايد اين هجوم مردم به برنامههاي اين چنيني را شاهد نباشيم. گرچه ممکن است بگوييد همايون شجريان هم کنسرت گذاشته و مردم رفتهاند ولي جمعيتي که برنامههاي اين خواننده را حمايت، پشتيباني و تکرار ميکنند حتي با همايون شجريان هم که الان يکي از بزرگان حوزه موسيقي است، همخواني ندارند. ميخواهم اين را بگويم که ما در حوزههاي فرهنگي براي اينکه افراد احساس تعلق بيشتري را داشته باشند، کارکرد مطلوبي نداشتهايم. اما اينکه از کجا بايد شروع شود، طبيعتا بخشي به سياستگذاريها برميگردد و بخشي به نهادهاي فرهنگي و اجتماعي مرتبط است. من به عنوان يک شهروند ايرادي به مردم نميگيرم وقتي فضاي شادمانه آنگونه که بايد در چارچوب قوانين و مقررات جاري شايد وجود نداشته باشد، من هزينه ميکنم و وارد اين کنسرتها ميشوم. وقتي مانع برگزاري برخي برنامهها که حتي مجوز نيز دارند ميشوند برنامههاي اينگونه و جشنهاي مختلف و غيره زيرزميني رشد ميکند يا علنا مثل اين کنسرت، مردم هزينه ميکنند و چقدر به اقتصاد کشور ديگري کمک ميکند و چه هزينههاي گزافي پرداخت ميکنند تا در برنامهاي شرکت کنند که چيزي در آن ندارد. به نظرم آنچه که در اين مورد دارد اتفاق ميافتد و مردم دارند از خود نشان ميدهند الزاما به منزله عشق به يک خواننده نيست بلکه يک پيام دارد که اميدواريم بهويژه مسئولان مربوطه بشنوند و توجه لازم را به متن پيام داشته باشند. بايد بتوانيم در چارچوب ضوابط و مقررات جاري در کشورمان فضاي شادمانه را ايجاد کنيم، تا مردم راههاي ديگر را براي تامين آن انتخاب نکنند.
ارسال نظر