از آن شب شاد 77 تا سکوت 1400 شادی در خیابان گم شد
وحید استرون روزنامهنگار
تیم فوتبال ایران در شرایطی پنج شنبه، مجوز حضور در جامجهانی 2022 قطر را کسب کرد که برخلاف چند دهه قبل، حضور این دوره بدونه یا با کمترین جشن خیابانی در کشور مواجه شد. اولین جشن خیابانی در ایران همزمان با حضور در جامجهانی 1978 آرژانتین، (1356) همراه بود، اما آن روز رویایی در هشتم آذر ۱۳۷۶ را هیچکسی فراموش نکرده است، که حدود ساعت سه و 40 دقیقه عصر، وزن 70 میلیون جمعیت از روی کره زمین کم شد، چون در آن لحظه و وقتی توپ خداداد عزیزی از نگاه مارک بوسنیچ (دروازهبان استرالیا) عبور کرد و به خط دروازه این کشور رسید، 70 میلیون نفر به هوا پریدند و ساعتی بعد پیر و جوان و زن و مرد به خیابانها هجوم آوردند و تا پاسی از شب به پایکوبی و شادمانی برای حضور در جامجهانی 98 فرانسه پرداختند. چندی بعد و کمتر کسی که متولد پیش از دهه 70 است، شب 31 خرداد 1377 را از یاد میبرد که ایران توانست با برتری در مقابل آمریکا، تا صبح بیدار بماند و فریاد شادی میلیونها نفر، میزان صدای کره زمین را افزایش داد. این رویه ادامه داشت و حتی باخت ایران مقابل بحرین در مسابقات مقدماتی جامجهانی 2002، نیز مردم خشمگین را به خیابانها کشانید و اینبار آنها بهجای شادی به تخریب مغازهها و امکان عمومی پرداختند، آنهم به دلیل اعتراض از عدم صعود به جامجهانی!. در آخرین بار این اتفاق و درست چهارسال پیش، تیمملی وقتی به جامجهانی روسیه 2018 صعود کرد، مردم سر از پا نمیشناختند و در میادین اصلی شهرها، جای سوزن انداختن نبود. پیروزی مقابل مراکش و تساوی در مقابل پرتغال با وجود حذف تیم ایران از جامجهانی روسیه، نیز دلیلی برای شادی ملی، مردمی بود که شاید در طول سال یکبار نیز فوتبال تماشا نمیکردند. اما چه اتفاقی در این 4 سال رخ داده که پنج شنبه شب پس از پیروزی ایران مقابل عراق، کمترین حضور مردم در خیابانها و شادی آنها را تجربه کردیم و بیشتر غم در خیابانها موج میزد تا شادی و پایکوبی مردمی که برای ششمین بار تیمملی کشورشان در مهمترین رویداد فوتبالی شرکت میکند. برخی میگفتند که بهدلیل احتیاط آنها از شیوع ویروس اُمیکرون بوده، و حتی در همین صفحه هشدار دادیم که با وجود شیوع ویروس کرونا و اُمیکرون، ممکن است با هجوم بیش از 50 میلیون نفر به خیابانها، شاهد پیک ششم و انفجار آمار کرونا باشیم، اما نگارنده همانند بسیاری دیگر از کارشناسان، از این همه بیتوجهی مردم در تعجب بود. هنوز از یادمان نرفته در ۱۳ مهر ۱۳۹۹ و شب فینالیست شدن تیم پرسپولیس در مسابقات جام باشگاههای آسیا و با وجود پیک چهارم کرونا، هزاران و شاید میلیونها نفر در سراسر کشور به خیابانها هجوم آوردند و به تنها چیزی که فکر نمیکردند ویروس کرونا بود. اما چه بر سر مردم آمده که دیگر رمقی برای شادی کردن و حضور در خیابانها برای آنها باقی نمانده. آنچه از صعود ایران به جامجهانی قطر به یادگار مانده عکس زنان در استادیوم آزادی با پرچم ایران و شادی 10 هزار نفر در زیر باران و در استادیوم آزادی است و شاید بتوان به ابتکار سازمان زیباسازی نیز اشاره کرد که با نصب بنرهایی، جمله بیمزه (ایران به سفر قطر کرد) را منتشر نمود اشارهای داشت، در حالیکه چند کیلومتر آنطرفتر از استادیوم آزادی و در میعادگاه عاشقان فوتبال برای جشن و پایکوبی (میدان ولیعصر تهران) فقط 50 نفر مشغول شادی بودند و خودروها با بیتفاوتی از کنار آنها عبور میکردند. عدم شادی مردم و فراموشی یک جشن ملی، میتواند زنگ خطری برای افزایش میزان افسردگی و فرو رفتن مردم در مشکلاتی باشد که حتی شادی کردن و نشاط را به بهانههای مختلف از یاد بردهاند. آنچه که از نظر جامعه شناسان مطرح میشود: «بین شادی و نشاط تفاوت باید قائل بود؛ نشاط یک حس مستمر است، اما شادی احساساتی است که در کوتاه مدت قلیان پیدا کرده و به صورت محرکهای بیرونی مانند پیروزی تیم ورزشی و... خود را نشان میدهد. متاسفانه مردم خشم زیادی دارند تمام این موارد نشان میدهد باید جامعه را با شادی از خشم عمومی دور کنیم اگر برنامه ریزی برای نشاط عمومی صورت گیرد به جامعه کمک میکند و آسیبهای اجتماعی را کاهش میدهد. اما آنچه که این روزها شاهد آن هستیم، نه شادی است و نشاط اجتماعی آن هم در کاهش اعتماد عمومی، تحریمها و زندگی قسطی و کاهش درآمد مردم. آنچه که از خرداد 77 تا بهمن 1400 گذشت، نمونه بارزی از افزایش مشکلات جامعه و کاهش نشاط و شور مردمی است که با کرونا و بیکرونا یا مشکلات همیشگی تحریم و اقتصادی، جشنهای ملی را فراموش نکرده بودند؛ اما سکوت دیشب اکثر شهرها و خلوتی میادین اصلی پایتخت، جای تامل یا هشدار جدی به مسئولان دارد، که این سکوت نشان از افزایش افسردگی در جامعه است.
ارسال نظر