| کد مطلب: ۱۰۳۰۸۲۹
لینک کوتاه کپی شد

هویت سیاسی و هویت ملی

کوروش الماسی محقق و پژوهشگر

هویت به معنای عام و کلی معطـــوف به انواع ویـــژگی‌ها و خصوصیات یک فرد، یک گروه و یک ملت است که مبنای تمایز فرد، گروه و ملت از دیگر افراد، گروها و ملت‌ها می‌باشند. فرایند پدیدار شدن هویت محصول فعل و انفعالات اجتماعی یک ملت در طول قرنها در یک جغرافیا مشخص و محدود است. به تعبیری در تعاملات اجتماعی انسانها ملزم به انجام رفتار متناسب با مقتضیات پیرامونی می‌شوند. اینکه همین ملزومات و مقتضیات رفتاری بستر انوع آرزوها، اهداف، احساسات، خاطرات، تجربیات و... مشترک فرهنگ و ملی است. به‌طور کلی می‌توان سه نوع هویت(طبیعی، اکتسابی و تحمیلی) را در نظر گرفت. «هویت طبیعی» معطوف به ویژگی‌هایی است که افراد، گروه‌ها و ملت‌ها نقشی در پدیدار شدن آنها ندارند. به عنوان مثال، من فرزند آقا و خانم ایکس هستم. ما متعلق به یک گروه یا قوم خاص هستیم. ما ایرانی هستیم و... به عبارتی، ما والدین، گروه یا ملتی که به آن تعلق داریم، انتخاب نمی‌کنیم. بنابراین، فامیل من، گروه و ملت ما ویژگی‌های هویتی هستند که نه تنها قابل تغییر نیستند بلکه منشاء بسیاری از ویژگی‌های روانشناختی افراد، گروه‌ها و ملت‌ها نیز می‌باشند. «هویت اکتسابی» معطوف به آن دسته از ویژگی‌ها است که افراد، گروه‌ها و... در تعاملات اجتماعی آنها را به ضرورت یا آگاهانه کسب(انتخاب) می‌کنند. مثلا، ویژگی‌های شغلی، تحصیلی، ورزشی، انتخاب همسر و برخی دوستان و... به عنوان مثال برخی افراد و گروه‌ها با هویت دکتر، معلم، خواننده، هنرپیشه، فوتبالیست، املاکی، آخوند، دلال ماشین و... شناخته می‌شوند. «هویت تحمیلی» که تمایزی ذاتی با هویت‌های طبیعی و اکتسابی دارد، معطوف به ویژگی‌های سیاسی، اعتقادی و... است. افراد، گروها و ملت «باید» ایدئولوزی، اعتقادات و... رسمی را بپذیرند. به عنوان مثال، کمونیست بودن در آمریکا مقبول و پذیرفته نیست. در روسیه دموکرات و آزادی خواه بودن، پذیرفته نیست. مسلمان بودن در چین امری نامطلوب تلقی می‌شود. به گواه شواهد تاریخی همه هویت‌های سیاسی تا زمانی کارکرد و مشروعیت دارند که انواع نیازها، اهداف، آرزوها، اعتقادات و... شهروندان را محقق کنند. یا به عبارتی، هویت‌های تحمیلی تاریخ مصرف دارند. هویت طبیعی به دلیل اینکه بخشی از هستی یا ویژگی ساختار شخصیتی(روانشناختی) و غیر قابل کنترل افراد و ملت‌ها می‌باشند، برخلاف تحولات اجتماعی در طول زمان، پایدار می‌ماند. اما هویت‌های اکتسابی و تحمیلی پیرو تحولات اجتماعی و متغیر هستند. مثلا، بعد از تحولات سیاسی و اجتماعی در شوروی سابق بیشتر شهروندان از اندیشه‌ها، طرح‌ها و اعتقادات کمونیستی فاصله گرفتند، چراکه غیرکاربردی بودن هویت تحمیلی کمونیستی در طول دهه‌ها برای شهروندان شوروی سابق ثابت شده بودند. نکته حائز اهمیت اینکه، هویت طبیعی، بستر انسجام اجتماعی و ملی و انسجام ملی پیش نیاز توسعه ملی است. اما بنا به شواهد تاریخی بی‌شمار، هویت تحمیلی دافع انسجام ملی و مانعی بسیار جدی بر سر راه توسعه ملی است. بنابراین، تلاش برای محدود یا حذف هویت ملی حاکی از اهداف ضد ملی برخی سیاست ورزان و صاحب منصبان است. هویت طبیعی همان هویت ملی است که بستر ویژگی‌هایی با ریشه‌های بسیار عمیق و مانای روانشناختی هستند. اما هویت سیاسی ویژگی برخی راهکار‌ها، راهبردها، آرمان‌ها، اهداف، منافع و... سیاسی است. آیا فردی می‌تواند ادعا کند که راهکارها، آرمان‌ها، اهداف و... سیاسی، صرف نظر از زمان و مکان در همه دورها پابرجا و کاربردی هستند؟ آیا سراسر تاریخ گواه این حقیقت نیست که آرمان‌ها، اهداف، راهکارها و... سیاسی متناسب با انواع نیازهای انسان‌ها و جامعه پیوسته متحول و بروز‌رسانی شده، می‌شوند و خواهند شد؟... بنابراین، تلاش برخی عوامل سیاسی دارای منافع خاص برای تضعیف هویت ملی اثر معکوس داشته، دارد و خواهد داشت. قاعده و نظمی که دلیل تحول امور و پدیده‌های اجتماعی و انسانی است بسیار قوی‌تر از اراده برخی سیاست ورزان، صاحب منصبان و منافع است. بنابراین، تلاش برای جایگزین کردن آثار باستانی و شخصیت‌های تاریخی و ملی(هویت طبیعی) با آثار و شخصیت‌های تاریخی و فرهنگی غیر بومی تنها روند تضعیف هویت تحمیلی را تسریع می‌کند.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار