تکاپوی زندگی برای افقهای روشن
علی ملک پور جامعه شناس
اغلب شاخصهای معیشت و رفاه در ایران نشان میدهد که روز به روز زندگی برای بسیاری از مردم دشوارتر میشود. این دشواری بهویژه در تهران و سایر کلانشهرها مشهودتر است. بهعنوان مثال یک نماینده مجلس میگوید که «امکان خانهدار شدن سه دهک پایین جمعیت ایران برای تملک یک واحد آپارتمان حدودا ۷۰ متر مربع ۱۲۰ سال طول میکشد.» این برآورد به تنهایی امکان زندگی آرام در مسکن را «سالبه به انتفاء موضوع» تبدیل میکند، زیرا عمر ۱۲۰ ساله خود به خود و بهطور طبیعی برای 98 درصد مردم امکان پذیر نیست. وزیر مسکن و شهرسازی نیز اخیرا گفته که «حدودا ۵۰ تا ۶۰ درصد درآمد خانوارها صرف تامین هزینه اجاره مسکن میشود.» این شاخص نیز موید واقعیت مذکور است. اجاره بهاهایی تا این حد سنگین و غیر قابل توجیه، به توسعه اشکالی از فقر عریان و بیگاری مستاجران برای موجران ختم میشود و در سال ۱۴۰۰ برای اولین بار تعداد مستاجران تهرانی از موجران پیشی گرفته است. اگر به این موارد کاهش شدید سرانه مصرف میوه، لبنیات و گوشت را اضافه کنیم، به فرضیه امتناع تدریجی زندگی در ایران نزدیک میشویم. جامعه بهعنوان یک موجودیت زنده و پویا در چنین وضعیتی به تکاپویی جدید و شدیدتر از شرایط عادی مبادرت کرده و نشانههای حیات مجدد را جستوجو مییابد. آنچه این روزها از جانب برخی اصناف و مشاغل و مطالبهگران شاهد هستیم، چیزی غیر از تلاش برای بازگرداندن امکان زندگی برای شهروند ایرانی نیست. حتی مهاجرت گسترده ایرانیان و بهویژه سرآمدان علمی و فنی را به خارج از کشور باید تلاشی مضاعف در «تکاپوی زندگی» تعریف کرد. تکاپوی زندگی در ایران خود نشانی از امید به آینده و تلاش برای بازسازی یک زندگی انسانی در چارچوب زیست بوم ایرانی است. این تکاپو فعلا ماهیتی کمتر سیاسی و بیشتر مدنی، صنفی و زندگی خواهانه دارد و به همین دلیل میتوان با آن همدلی و تفاهم کرد. هم از این رو است که ساختار سیاسی موجود باید به آن به دیده احترام، حمایت و با رویکردی همدلانه بنگرد. وجود چنین بصیرت و رویکردی در ساختار رسمی خود میتواند، نیمی از راه حل چالشها و بحرانهای فعلی باشد. روشنفکران، اصحاب قلم و رسانه نیز باید بر همین منوال بستری از تفاهم و تمهید گفتوگو بین کارگزاران و شهروندان را در همه اصناف و حلقههای جامعه مدنی فراهم آورند. در «ایران امروز»، یک پنجره فرصت به جانب دولت - ملت گشوده شده است. بهقولی فرصتها همچون ابرها در گذرند، چنین شرایطی برای بسیاری از کشورها و جامعهها رخ میدهد ولی اراده ملی و درک درست توازن قوای نیروهای اجتماعی و عقلای قوم در دو سوی معادله - حکومت و جامعه - با تامل و تحمل، همه گزینههای محتمل را در نظر میگیرند و به نیروی خِرد جمعی و کوتاه آمدن از منافع کوتاه مدت طرفین و در نظر داشتن مصالح مام میهن به حل و فصل چالسها مبادرت مینمایند. زمانی که پای زندگی و تکاپوی حیات در میان است، دولت باید به نفع گزینه «تکاپوی زندگی» چشم بپوشد و شهروندان نیز در تناسب با ظرفیت موجود و مصلحت ملی اندیشه و اقدام به طرح مطالبات کنند و به شیوهای مدنی، صلح آمیز و عاری از افراط و تفریط و تنها در چارچوب انضباط، نمایندگی صنفی به تکاپو بپردازند. اکنون چشم جهانیان به ایران دوخته شده که آیا این دولت - ملت و این سرزمین کهن چگونه خود مینماید و چه سان در منظر ملل به تدبیر و فرهنگ و رای، راه خود را به افقهای روشن آینده باز میگشایند.
ارسال نظر