مسیر سخت تغییر در نظام آموزشی
زهرا علی اكبری کارشناس آموزشی
یونسکو 24 ژانویه را «روزجهانی آموزش» نامگذاری کرده و امسال چهارمین دورهای است که در این روز در سراسر جهان عرصه آموزش به شکل ویژهای مورد توجه قرار میگیرد. با توجه به شرایط شیوع کرونا و تغییراتی که بر زمینههای مختلف زندگی داشت، شعار امسال از زیبایی معنایی خاصی با عنوان؛ «تغییردر مسیر، تحول در آموزش و پرورش» یا به عبارتی تغییر در مسیر نیازمند دگرگونی در آموزش و پرورش، برخوردار است. در این مجال پرداخت مختصری به ضرورت تغییر در آموزش و پرورش خواهیم داشت. همه سازمانها برای بهبود و ارتقای وضع موجود نیاز به تغییر و نوآوری مداوم دارند و تغییر در آموزش و پرورش مانند همه زمینههای اجتماعی دیگر كه دستخوش تحولات جهانی شدهاند، اجتناب ناپذیر است. هرچند كه تغییر و نوآوری یک فرآیند سخت و طولانی مدت بهحساب میآید، اما باید پذیرفت كه هر پیشرفتی در تاریخ نتیجه تحولات درمسیر یكنواختی بوده كه نیاز به خلاقیت و ابتكار داشته است. تغییر دیدگاه در آموزش و پرورش و تلاش برای اصلاح در آن را میتوان تغییر مسیر آموزشی دانست. از گذشته دور تا كنون تغییرات آموزشی اغلب مشکلساز بودهاند چراكه تغییردر ماهیت دانش، مهارتها و نگرشها مدنظر بوده و این روندی بسیار چالش برانگیز است. پژوهشها نشان میدهد، تغییر در آموزش بر فرایند یادگیری دانش آموزان متمرکز است. در حقیقت میتوان گفت یادگیری دانش آموزان مرکز تغییر و معلمان نقش کلیدی را در این تغییر دارند و مدرسه حامی آن است. فرآیند انطباق یا عادت کردن با ایدههای جدید و رفع نیازهای تغییر آموزشی نیازمند تلاشهای قابل توجهی از سوی ذینفعان و مخاطبان نظام آموزشی است چراكه آموزش و پرورش پایهای است که توسعه پایدار یک کشور بر آن بنا میشود. از طریق آموزش است که ما به فرزندانمان کمک میکنیم تا هم بهعنوان اعضای مولد اقتصاد و هم بهعنوان شهروندانی مسئولیت پذیر و متعهد به تواناییهای کامل خود دست یابند. اما چگونه میتوانیم سیستم آموزشی بسازیم که بزرگسالان فردا را به بهترین شکل توسعه دهد؟ ساختن مدارسی که نیازهای دنیای در حال تغییر قرن بیست و یکم را برآورده کنند، آسان نیست. تغییرات عمده در جامعه ما در 30 سال گذشته را در نظر بگیرید و اینکه چگونه بر روش تدریس امروز تأثیر گذاشته است؟ دنیای 2044 با دنیای 2014 بسیار متفاوت خواهد بود. کمک به دانش آموزان برای ایجاد چارچوبی که در آن به چالشهای آینده فکر کنند و دیدگاههای جدید و مهارتهای مفیدی را توسعه دهند، ضرورت دنیای امروز است. فرزندان ما باید برای درک سایر دانشها، فرهنگها و آشنا شدن با پیچیدگیهای محیطی، «در سطح جهانی شایستگی» داشته باشند و مهارتهای متفاوتی كسب كنند. از آنجا كه دنیای اطلاعات نیز به طرز چشمگیری تغییر کرده و با سرعتی چشمگیر هر ساله حجم دادهها در جهان چندین برابر میشود، باید نحوه مدیریت ما به تناسب این سرعت در تحولات نظام آموزشی مطلوب وتکامل یابد. دانشآموزان باید بیاموزند که چگونه اطلاعات را به روشهایی که ما نمیتوانیم تصور کنیم، تشخیص، جمعآوری و ترکیب کنند. از این رو، آموزش صرفاً «دانستن» نخواهد بود، بلکه ما را ملزم به تمرکز بر توسعه مهارتهای نرم، ارتباطات، تفکر خلاق و انعطافپذیری در دانش آموزان میکند. فراگیران در مدرسه نه تنها باید آنچه را که میدانند، بلکه مهارتها، نگرشها و ارزشهایی را نیز توسعه دهند که به آنها کمک میکند تا افراد دانا و توانایی باشند. برای تحقق این امر، آنها باید فعالانه در یادگیری خود شرکت کنند و از آن انگیزه بگیرند. در حال حاضر تغییری در نحوه درک از فرایند یادگیری وجود دارد و این تغییر از تمرکز فردی دور میشود و بهسمت درک این موضوع حرکت میکند که ارتباطات و تعامل و مولفههای پیوندگرایی، کلید یادگیری هستند. جامعه شناسان معتقدند، بهزیستی برای موفقیت در زندگی حیاتی است و این بهزیستی شامل سلامت جسمی، عاطفی، اجتماعی، فکری و حتی معنوی میشود. بدون تردید آموزش و پرورشی که سلامت یادگیرنده را در نظر میگیرد و پیشرفت تحصیلی را بهبود میبخشد، باید با تغییر به موقع و هنگام كه سیستم به آن نیاز دارد، علاوه بر حمایت از موفقیتها، تلاشها و تجربیات دانش آموزان، همه ساحتهای وجود آنها را در نظر بگیرد. این مسیر تغییر علاوه بر اركان نظام آموزشی، بر ابزار، محتوا، فضای آموزشی و جهانشمولی تمركز دارد.
ارسال نظر