| کد مطلب: ۱۰۳۰۳۹۲
لینک کوتاه کپی شد

مکمل یا جایگزین؟

احمد زیدآبادی روزنامه‌نگار و فعال سیاسی

رابطه ایران با روسیه و چین اگر به عنوان مکملِ رابطه با سایر بلوک‌های قدرت جهانی و ایجاد توازن در روابط خارجی باشد، مفید و قابل دفاع خواهد بود؛ اما اگر رابطه با این دو قدرت به عنوان جایگزین رابطه با دیگر بلوک‌ها دنبال شود، افزون بر آنکه کارآیی و فایده‌ای ندارد، تهییج افکار عمومی علیه آن نیز خواهد شد. حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه، اخیرا در مصاحبه با شبکۀ الجزیره گفته بود: «سیاست خارجی دولت جدید ایران مبتنی بر الگوی سیاست خارجى متوازن، دیپلماسى پویا و هوشمند است. ما در سیاست خارجی متوازن، رابطه با غرب و شرق را همزمان دیده‌ایم. اینکه برخى ما را متهم می‌کنند که شما فقط به دنبال رابطه با روسیه و چین هستید و رابطه با غرب را نمی‌خواهید، یک اتهام هست و حرف نادرستى است. ما سیاست خارجی متوازن با همه بخش‌های جهان و شرق و غرب عالم را مى‌خواهیم." به نظرم این دیدگاه صحیحی است، اما دولت جدید در عمل خود را در معرضِ اتهامِ «وابستگی به چین و روسیه» قرار داده است و از قضا بسیاری از حامیان و عمومِ مخالفانش نیز به این ماجرا دامن می‌زنند. از این رو، دولت جدید و دستگاه سیاست خارجی آن برای رفع اتهام از خود در این زمینه، برای بهبود رابطه با تمام بلوک‌های قدرت جهانی لازم است گام‌های مشخص و روشنی بردارند؛ در غیر این صورت، با مشکلِ گفتمانیِ و عملی بی‌سابقه‌ای روبه‌رو خواهند شد. علاوه بر این، «شرق» هم در چین و روسیه خلاصه نمی‌شود. ژاپن و هندوستان و کرۀ جنوبی و ده‌ها کشور رو به توسعه در جنوب شرق آسیا نیز بخشی از «شرق جغرافیایی» به شمار می‌روند. البته محافل مدافع سینه‌چاک «چرخش به شرق» این دسته از کشورها را نیز بخشی از «غرب سیاسی» به حساب می‌آورند و گویی آگاهانه در پی ایدئولوژی‌سازی از ماهیت نظام‌های سیاسی چین و روسیه هستند، ماهیتی که در بهترین صورت، نوعی اقتدارگرایی متمرکز و سفاک است. در واقع همین محافل، اظهارات امیرعبداللهیان را در مورد ایجاد توازن در رابطه با غرب و شرق به باد انتقاد گرفتند و خواهان نگاه یک سویه وزارت خارجه به جهان شدند. به نظرم لازم باشد وزارت خارجه در برابر درخواست این محافل موضعی شفاف بگیرد.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار