| کد مطلب: ۱۰۳۰۳۶۳
لینک کوتاه کپی شد

بایدن به همه کشورها چراغ سبز توافق نشان داد

آرمان ملی- علیرضا پورحسین: رئیس‌جمهوری آمریکا در نشست خبری خود در اولین سالگرد انتخابش، گفت هنوز وقت ترک گفت‌وگوهای مربوط به برنامه هسته‌‌ای ایران در وین نیست و این مذاکرات پیشرفت‌‌هایی داشته است. جو بایدن در این کنفرانس خبری که در کاخ سفید برگزار شد، اذعان کرد کشورهایی که در کنار آمریکا با ایران مذاکره می‌کنند، توافق نظر دارند و روند مذاکرات نیز در حال حاضر مثبت است. دور هشتم مذاکرات وین پس از دو روز توقف در سطح سیاسی، با بازگشت روسای هیات‌‌های مذاکره‌ کننده ایران و سه کشور اروپایی از سر گرفته شد. همچنین سخنگوی وزارت امور خارجه ایران همزمان با آغاز دور تازه مذاکرات وین گفته است که گفت‌وگو در مسیر درستی قرار گرفته و بن‌ بستی در مذاکرات وجود ندارد. با این وجود به نظر می‌رسد که چهار موضوع کلیدی باقی مانده و باید تصمیمات خاص سیاسی گرفته شود. به‌ تازگی نیز وزیر خارجه آمریکا در گفت‌وگویی، خروج واشنگتن از توافق هسته‌‌ای را یکی از بدترین تصمیمات سیاست خارجی آمریکا خوانده است. هم اکنون نیز جلسه مذاکره‌ کنندگان ارشد ایران و سه کشور اروپایی با حضور نماینده اتحادیه اروپا در حال برگزاری است که می‌تواند در روزهای آینده بسیار تعیین کننده باشد. در راستای بررسی این مسائل «آرمان‌ملی» گفت‌وگویی با علی اصغر زرگر، تحلیلگر ارشد مسائل بین‌الملل داشته است که در ادامه می‌خوانید.

سخنرانی بایدن در نخستین سالگرد ریاست جمهوری‌اش حاوی چه پیام‌هایی بود و آیا به واقع آمریکا به دنبال توافق با ایران است؟
نکته‌ای که در این اواخر بارها به گوش رسیده این مطلب است که برخی سخنرانی‌ها از سوی سیاسیون مخاطب داخلی و برخی صحبت‌ها مخاطب خارجی دارد و شاید بیشتر به واقعیت نزدیک است. بایدن در داخل آمـــریکا با توجه به وضعیتی که در عرصه سیاســـی دارد و با توجه به ترکیب کنگره و سنـــا صحبت‌هایی مطرح می‌کند. بایدن مشکلاتی در داخل آمریکا دارد که همواره گریبان حزب دموکــرات را نیز می‌گیرد. این اختلافات سیاسی در زمان تصویب لوایح در کنگره به وضوح دیده می‌شود. نباید فراموش کرد که آمریکا با وجود اینکه بزرگ‌ترین اقتصاد جهان است اما همچنان از درون با مشکلات افتصادی مواجه است که همواره دغدغــه اصلی دولت‌ها در ایالات متحده آمریکاست. کرونا نیز هنوز در آمریکا شایع است و این خود نیــز مشکلاتی را برای این کشور ایجاد می‌کند. از سوی دیگر بایدن در برهه‌ای از زمان به ریاست جمهوری رسیده که چالش‌های فراوانی در عرصه سیاست خارجی دارد که قسمتی از این چالش‌ها را می‌توان در بحران اوکراین و رقابت با چین مشاهده کرد. امری که در سال‌های اخیر همواره در خاورمیانه نیز وجود داشته است. به همین علت بایدن به سمت واقعیت گرایی در قبال ایران می‌رود و به همین دلیل می‌توان تغییر سیاست آمریکا و بایدن را در خاورمیانه مشاهده کرد. سخنرانی بایدن در نخستین سالگرد ریاست جمهوری‌اش به وضوح گویای این واقع گرایی در عرصه بین‌المللی و به خصوص در رابطه با ایران بود. برمبنای همین واقع گرایی امروز وضعیت در وین به گونه‌ای پیش می‌رود که بسیاری بر این باورند می‌توان برجام را احیا و ایران و آمریکا به توافق برسند.
سیاست واقع گرایانه جو بایدن با چه هدفی در پیش گرفته شده است؟
سیاست دولت بایدن مشخصا به هر سمتی حرکت می‌کند با این هدف است که می‌خواهند تنش‌ها را کاهش دهند زیرا دیگر توانایی صرف هزینه‌های گزاف برای مشکلات خود در خاورمیانه را ندارند و از همین سو شاهد بودیم که بایدن با روی کار آمدن در کاخ سفید به سرعت نیروهای خود را از افغانستان خارج کرد و از تعداد نیروهای خود در عراق کم کرد. این سیاست واقع گرایانه آمریکا مشخصا سبب شده تا تنش‌هایی که در زمان ترامپ میان ایران و آمریکا وجود داشت به حداقل رسیده و حتی این باور را ایجاو کند که می‌توان به یک توافــق سیاسی برای 3 یا 7 سال آینده دست یافت. توافقی که شاید در هفته‌های آینده در وین رقم بخورد و طرفین از آن بهره گیرند. امروزه بارها و بارها و به وضوح شاهد هستیم که مقامات آمریکا عنوان می‌کنند خروج از برجام اشتباه بوده و در حال تاوان دادن هستند. این اذعان آمریکایی‌ها نشان می‌دهد که با توجه به سیاست شرق گرایانه ایران از یکسو و با توجه به سیاست واقع گرایانه ایالات متحده، آنها به دنبال بستن پرونده ایران و کاهش تنش‌ها در کوتاه مدت هستند.
واکنش ایــران به این سیاست واقع گرایانه دولت بایدن چه باید باشد؟
مشخصا در وضعیتی قرار گرفته‌ایم که می‌توانیم امتیازهای زیادی با توجه به مسائل مختلف به‌دست آوریم. باید توجه داشت که ایران به عنوان بازیگری مهم و توانمند در منطقه باید راه مشارکت در تامین امنیت منطقه را در پیش گیرد. این یک بازی برد برد است. در واقع اینجا است که باید تقسیم نفوذ و منافع صورت گیرد. هر کشوری منافع امنیتی و نظامی و اقتصادی در کشورهای پیرامونی خود و در منطقه دارد، همه کشورها به همین صورت هستند لذا شناسایی موقعیت کشورهای مختلف منطقه به این معنی است که ایران در این بازی برد برد مشارکت می‌کند و امروز باید به عنوان بازیگری قدرتمند در منطقه مشارکت داشته باشیم و کشورهای دیگر نیز مایل به مشارکت خواهند بود ولی وقتی مبنا را بر صفر و صد می‌گذاریم این تفکر در دنیای امروز کارایی نخواهد داشت. باید جایی بین صفر تا صد را انتخاب کنیم و ببینیم در کجا منافع ملی ما اجازه می‌دهد به مبادلات و تعاملات بین‌المللی بپردازیم. لذا با این ترفند و دیپلماسی می‌توانیم به جایگاه اصلی خود در منطقه و جهان برسیم و با کشورهای دیگر تعامل کنیم. امروز اگر سرمایه‌های کشور آزاد شود و کنترل کاملی صورت گیرد در چنین شرایطی دولت‌ها می‌توانند از مشاورین خوب و نیروی کار ایران استفاده کنند و اتاق‌های فکر درست کنند و کاری صورت دهند تا کشور از بن بست اقتصادی خارج شود. درست است که کشورهای عربی هنوز هم علیه ایران صحبت‌هایی می‌کنند اما عملا چند هفته پیش در یک بیانیه مشترک با آمریکا اعلام کرده‌اند که پس از احیای برجام آماده همکاری اقتصادی با ایران هستند که این امر در سال‌های اخیر بی‌سابقه است و باید هوشمندانه عمل کرد و از این فرصت استفاده کرد تا منافع مشترک با همسایگان جنوبی ایجاد شود و منافع اقتصادی به‌دست آوریم. نباید فراموش کرد که قسمت اعظمی از فشار آمریکا بر ایران در سال‌های اخیر به‌واسطه لابی گری همین کشورها بوده و اگر به سمتی حرکت کنیم تا ایران هراسی دیگر در منطقه و جهان شایع نباشد، می‌توان نتایج بهتری به‌دست آورد و کشور را از زیر فشار خارج کرد.
آیا اروپا با توجه به صحبت‌های جو بایدن دیگر در مسیر احیای برجام سنگ اندازی نمی‌کند؟
مواضع اروپا و آمریکا در قبال ایران رویه خاص خود را دارد. در دوران ترامپ و اوایل دوره ریاست جمهوری بایدن شاهد بودیم که اروپا مواضعی نزدیک به ایران دارد. با توجه به مشکلات اقتصادی که در لایه‌های زیرین اروپا وجود دارد و بحران مهاجرت به قاره اروپا، آنها کاهش تحریم‌های ایران و تبادل با کشورمان را فرصتی خوب برای تجارت و مقابله با بحران‌هایی همچون مهاجرت تلقی می‌کنند. از همه مهم‌تر اینکه جایگاه ایران در منطقه استراتژیک است و همین مساله اهمیت موضوع را دو چندان می‌کند چراکه به هیچ وجه نمی‌توان ایران را از معادلات کنار گذاشت. برای ایجاد صلح در منطقه در هر کشوری که باشد ایران به عنوان بازیگری مهم و حیاتی نقش‌آفرینی می‌کند و می‌تواند زمینه‌های همکاری بیشتر ایران با کشورهای اروپایی را پدید آورد. کشورهای اروپای غربی به خوبی به این موضوع واقف هستند که ایران بیشتر میل به همکاری با آنان دارد. صنایع و مشاغل ایران به گونه‌ای است که همکاری با اروپایی‌ها را بهتر می‌داند و ایران اساسا از دیرباز تمایل بیشتری به همکاری با اروپا نسبت به شرق داشته است. همین موضوع سبب می‌شود تا اروپایی‌ها به هر صورت به طور کج دار و مریز روابط حداقلی را نگه دارند. تعاملات سیاسی اخیر هیات‌های اروپایی با مسئولان ایرانی نیز در همین راستا بوده است. نکته مهم دیگر برای اروپایی‌ها این است که آنها به دنبال تولید ملی و مستقل کردن خود از آمریکا هستند. در این راستا اگر در سال 2024 ترامپ بار دیگر در انتخابات پیروز شود تنش‌هایی مانند تعرفه‌ها جریان و گریبان اروپا را قطعا خواهد گرفت و از همین‌رو در دوران پساکرونا شاهد افزایش تعرفه‌ها و تولید ملی کشورها خواهیم بود. همه این مسائل اروپا را به سمتی می‌برد که بخواهد سیاست مستقلی را نیز در خاورمیانه اتخاذ کند و ایران را به عنوان یک شریک مهم برای خود حفظ کند. همان‌طور که شاهد هستیم رقابت‌های بین‌المللی میان آمریکا با کشورهای غربی و همین‌طور رقابت کشورهای غربی با آمریکا به علاوه چین و روسیه افزایش یافته و با گذشت زمان بر شدت آن نیز افزوده خواهد شد. در همین حال آمریکا و کشورهای غربی سعی خواهند کرد که تجارت بین‌المللی خود را محدود کنند و در مسیری گام بردارند که روند تولید به جای اینکه در کشورهایی مانند چین انجام شود در داخل شکل گیرد و متعاقبا با افزایش تعرفه‌ها، درصد بیکاری کاهش یافته و بخش‌های ورشکسته اقتصادی بار دیگر احیا شوند. چنین فضایی فرصت خوبی را برای ایران فراهم می‌کند که از غرب به شرق تمایل پیدا کند و در این بین با کشورهایی که با آمریکا اختلاف شدید دارند ائتلاف اقتصادی تازه‌ای تشکیل دهد. مانند اتفاقی که در پیمان شانگهای رخ داد یا سفر اخیر رئیس‌جمهوری ایران به روسیه که روابط اقتصادی ایران با روسیه می‌تواند پررونق‌تر از گذشته شود. به خصوص با چین که با افزایش سطح تنش‌ها با غرب و آمریکا و همچنین سد تعرفه‌ها، به تدریج انگیزه همکاری این کشور با ایران می‌تواند در آینده‌ای نزدیک پررنگ‌تر شود. دیپلماسی اقتصادی ایران از دیرباز فعال نبوده و همواره باید سعی بر این باشد تا به بهترین شکل از فضای تنش آلود قدرت‌های بزرگ به نحو احسن استفاده کرد. بنابراین ایران اگر سیاست مناسبی در پیش گیرد، بعید به نظر می‌رسد که اروپا به مانعی دز مسیر رسیدن به توافق در وین بدل شود.
دولت بایدن پس از توافق با ایران به دنبال چه مواردی در راستای منافع خود خواهد بود؟
یکی از خواسته‌های دولت بایدن پایان دادن به جنگ یمن است. آنها در این خصوص فشارهای زیادی به عربستان وارد کرده‌اند و بر این باور هستند که اگر توافق با ایران حاصل شود به کمک ایران می‌توانند تنش‌ها در خاورمیانه را کاهش دهند. بایدن مشخصا می‌خواهد پس از کاهش تنش‌ها در خاورمیانه با توان بیشتری به مقابله با روسیه در اروپا بپردازد و از سوی دیگر چالش‌های خود با چین را حل و فصل کند. بایدن به صراحت اعلام کرده که دیپلماسی بهترین مسیر است. در روزهای اخیر شاهد بودیم که سه کشور اروپایی اعلام کرده بودند که برای توافق با ایران فقط چند هفته باقی مانده است که بایدن این صحبت‌ها را نقض کرد و نشان داد که همچنان رئیس آنها آمریکاست. این فرضیه وجود دارد که اگر در روزهای آینده ایران با 1+4 به نتیجه نرسد آمریکا به صورت مستقیم وارد مذاکره با ایران شود زیرا آنها در اتاق کناری در وین منتظر هستند تا هر چه زودتر اتفاقی رخ دهد. بایدن با صحبت‌های خود در سالگرد انتخابش علاوه بز اینکه به ایران چراغ سبز نشان داده است بلکه به سایر کشورها نیز چراغ سبز نشان داده تا به توافق دست یابند و صرفا بر مسیر دیپلماتیک معطوف شوند. آمریکا به صراحت گفته است که اگر برجام احیا شود تا سه سال دیگر قطعا این توافق حفظ می‌شود اما در خصوص دولت آتی نمی‌توانند تضمین دهند. همین سه سال نیز می‌تواند برای ایران یک فرصت خوب باشد و به بازسازی اقتصاد خود روی آورد. نباید فرصت‌ها را از دست داد و نباید به گونه‌ای رفتار کرد که فرصت‌های موجود از بین روند. ایران می‌تواند با توافق در وین و بهره‌مندی از منابع خود از خارج از کشور و به‌واسطه رفع تحریم‌ها به اوضاع خود سر و سامان دهد. سیاست خارجی عرصه استفاده از این فرصت‌هاست تا یک کشور به سمت توسعه حرکت کند.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار