تولید ادبیات در سیاست همسایگی
سیدجلال دهقانی فیروزآبادی دبیر علمی همایش ملی ایران و همسایگان
تنها چیزی که ما در سیاست و نظام بینالملل نمیتوانیم آن را تغییر دهیم همسایگان هستند، چه به لحاظ سیاسی چه به لحاظ امنیتی چه به لحاظ ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک، همسایگان حائز اهمیت بسیار زیادی هستند؛ از این رو، در دولت سیزدهم یکی از اولویتهای مهم سیاست خارجی ایران، سیاست همسایگی و توسعه روابط با همسایگان تعریف و تعیین شده است. پیگیری راهبرد ایران هراسی توسط دشمنان یکی از موانع گسترش روابط با همسایگان است متأسفانه دشمنان ایران در سالهای گذشته و به ویژه در چند سال اخیر درصدد تهدیدپنداری و تهدید انگاری ایران برای همسایگان بودهاند و بعضی از همسایگان بر اساس درک نادرستی که از جمهوری اسلامی داشتهاند یک تهدید پنداری غیرواقعی برایشان شکل گرفته است. بسیاری از سوءتفاهمها و سوءبرداشتها ناشی از عدم شناخت درست از جمهوری اسلامی ایران است، ضمن اینکه ما هم نیاز به شناخت مبتنی بر واقعیت از همسایگان خود داریم و باید به یک تفاهم مشترکی برسیم که براساس آن اهداف و منافع مشترک را شناسایی و عملی کنیم. شاید یکی از رایجترین تعاریف توسعه روابط با همسایگان یا در اولویت قرار گرفتن همسایگان در سیاست خارجی بر اساس منافع مشترک باشد. به این معنا، سیاست همسایگی به معنای اولویت قرار گرفتن همسایگان و توسعه روابط با همسایگان بر اساس فهم مشترک و تأمین منافع مشترک است. سیاست همسایگی یک نوع جهتگیری در سیاست خارجی ایران مبنی بر اولویت دادن به همسایگان و توسعه روابط خارجی با ۱۵ کشور همسایه و تلاش برای ایجاد یک همگرایی با آنها بر اساس منافع مشترک است. شاید یکی از آسیبهای سیاست خارجی ما در گذشته این بوده است که ما در رویکرد منطقهای را آنگونه که شایسته بوده تعریف نکردهایم. در دولت سیزدهم به درستی شاهد اولویت یافتن سیاست همسایگی و رابطه با همسایگان و تغییر رویکرد گذشته هستیم. همسایگان و سیاست همسایگی فینفسه برای ایران حائز اهمیت است. اگر ما بتوانیم توازن و تعادل میان سیاست بینالملل و سیاست فرامنطقهای و سیاست منطقهای و همسایگی خودمان را برقرار کنیم، گام مؤثری برای تحقق و تأمین منافع ایران را برداشتهایم. برای محقق شدن سیاست همسایگی باید برنامه راهبردی و طراحی استراتژیک و همچنین تقسیم کار ملی داشته باشیم. سیاست خارجی محدود و منحصر به وزارت خارجه نیست و نهادهای مختلفی در آن ایفای نقش میکنند اما سیاست خارجی بر اساس حضور و نقشآفرینی نهادهای مختلف نهایتا خروجیاش باید تأمین منافع ملی باشد، بنابراین یکی از الزامات این است که ما باید یک راهبرد مشخصی برای سیاست همسایگی و یک طراحی استراتژیک برای آن داشته باشیم. یکی از الزامات مهم سیاست همسایگی و توسعه روابط با همسایگان، همزیستی مسالمتآمیز است. اگر بخواهیم با کشورهای منطقه نزدیکتر شویم باید بر اساس منافع مشترک و احترام متقابل همکاری داشته باشیم که اولین شرط و لازمهاش هم زیستی مسالمتآمیز است. یعنی ضمن پذیرش اختلاف نظرها باهم رابطه و مراوده داشته باشیم. در روابط بینالملل منازعه یک امر بدیهی و طبیعی است در واقع سیاست، علم مدیریت منافع متعارض است ولی تفاوت در یک سیاست معقول و یک سیاست نامعقول در این است که ما بتوانیم این اختلافات و منازعات را به صورت مسالمت آمیز کاهش دهیم و حتی حل کنیم. نباید اجازه دهیم که تنشها به سطح بالاتری ارتقا پیدا کند یعنی تصاعد منازعه و بحران نداشته باشیم. در سیاست همسایگی، باید بر منافع مشترک به جای تهدیدهای مشترک تأکید کنیم، البته این گزاره به این معنا نیست که ما به تهدیدهای مشترک بیتفاوت باشیم، قطعاً یکی از زمینههای همکاری همسایگان در مواجهه و مقابله با تهدیدات مشترک است، ولی به نظرم آن چیزی که سیاست همسایگی را برجسته و پایدار میسازد این است که ما چگونه میتوانیم بر اساس منافع مشترک همکاری کنیم. چون منافع مشترک پایدارتر از تهدیدات مشترک است.
ارسال نظر