احزاب کاغذی
کوروش الماسی محقق و پژوهشگر
پر بیراه نیســـت اگر بگویم وجود پر تعداد احزاب در کنار زیست پر چالش بسیاری از شهروندان یک تناقض است. این موجز تلاش دارد تا به نکاتــی که ریشه ناکارآمدی احزاب در بهبود شرایط پر چالش شهروندان، از طریق اعمال نفوذ و قدرت بر نهادهای تصمیم ساز و تصمیم گیر، تلقی میشود، اشاراتی کلی و مختصر کند. احزاب کاغذی بدین معنی است که اعراب حضور اسمی و نه کاربردی در عرصه فعل و انفعالات سیاسی دارند. به عبارتی احزاب صرفا به عنوان جوهری که روی مدارکی که در بایگانی وزارت کشور وجود دارد، موجودیت دارند و عملا، هیچ فعل سیاسی به معنی تاثیرگذاری بر فرایندهای تصمیم سازی و تصمیمگیری انجام نمیدهند. تبیین بسیار کلی و مختصر از فلسفه فعالیت حزبی ارائه میشود. فعالیت حزبی «شکل سازمان یافته سیاسی، حقوقی، اجتماعی و متمدنانه»، تلاش شهروندان (انسانها) برای بهبود زیست خود است. حفظ بقا و تلاش برای زیستی همراه با امنیت، یک امر ذاتی است. بنابراین، تلاش برای رهایی از فقر، ناامیدی، عذاب، بیرحمی، خشونت، آینده مبهم و... یک حق فرا قانونی و فرا سیاسی برای هر شهروند است. به عبارتی، تلاش انسانها به منظور تحقق امنیت، آرامش، رفاه، امید، شادی و...
مقدم بر هر نوع شکل اداری، ساختار سیاسی و حقوقی است، چراکه کدام ذهن انسانی میتواند بپذیرد که حفظ بقا مقدم بر هر اندیشه، اعتقاد و قانون زمینی و آسمانی نیست. به منظور کاربردی شدن و موثر بودن دغدغهمندان اجتماعی، ملی و انسانی در عرصههای گوناگون، فعالان حزبی به ضرورت باید راهکارهای مورد نیاز برای تاثیرگذاری بر فرایندهای تصمیم ساز و تصمیمگیر کلان را از «حقانیت ذاتی تلاش انسانی برای حفظ و کیفیت بقا نه و نظم موجود»، جستوجو کنند. اگر بپذیریم که فعالیت حزبی، سامان دادن «تلاش ذاتی انسانها» در قالبهای سیاسی و حقوقی است، آنگاه، این نظر که در شرایط موجود فعل سیاسی خاصی توسط احزاب ممکن نیست و اینکه تنها باید در صحنه حضور داشته باشیم تا فرصت مناسب برای فعال شدن فراهم آید، به دو دلیل، نه کاربردی و نه اخلاقی است. نخست اینکه؛ حضور اسمی در صحنه سیاسی به معنی اتلاف و انحراف برخی نیروهای فعال است. نکته دوم اینکه؛ صحنه گردانان عرصه سیاسی به غیرخودیها و فرصتطلبها اجازه بهره برداری از شرایط جدید را نمیدهند. اینکه، به گواه تجربیات فراوان، احزاب دارای «ریشههای اجتماعی و ملی»، حتی در شرایط بسیار دشوار توانایی تدبیر
راهکارها، طرحها و برنامه ریزی برای اهداف اجتماعی و ملی را خواهند داشت. گرچه بسیاری با این ادعا مخالف خواهند بود، اما بیشتر احزاب فاقد اهداف اجتماعی و ملی و در نتیجه فاقد برنامههایی برای پرداختن به انبوه و انواع چالشهای اجتماعی و ملی هستند. بیشتر احزاب به منظور «مشارکت» و «نه متحول کردن ساختار قدرت» در راستای منافع ملی، ایجاد شدهاند.به عبارتی پیگیری اهداف فردی یا گروهی یکی از اصلیترین دلایل انفعال و حاشیهنشین شدن بیشتر احزاب کاغذی است. یک حزب (تشکل) سیاسی که صادقانه نماینده و پیگیر مطالبات شهروندان(منافع ملی) باشد، صرفنظر از شرایط دشوار اجتماعی یا مخالفت صاحبان قدرت قابل حذف یا منفعل شدن نخواهد بود. عملکرد تشکیلاتی(حزبی) معنادار و کاربردی باید متکی بر تلاش ذاتی انسانها برای حفظ بقا (انواع نیازهای عینی انسانی و اجتماعی) و نه سازوکار نظم موجود بنا شود. بنابراین، تناسب نوع و چگونگی رفتار(حزبی) با شرایط عینی، (نظم غیر کاربردی) شرط کارآمدی سیاسی احزاب است.
ارسال نظر