| کد مطلب: ۱۰۳۰۲۱۹
لینک کوتاه کپی شد

دیدگــــاه

آن روزکه شاه گریست !
ادامه از صفحه اول/ گاردجاویدانی که دژ مستحکم خود می‌پنداشت با سرعت باورنکردنی در برابر مردم هویت و کارکرد خود را از دست داد. داستان شاه از بدمستی‌ها تا آخرین گریه‌اش در ایران و بغض‌های تاریخی‌اش در مصاحبه‌ها خیره کننده است! دیکتاتوران واقعا حقایق عریان را نمی‌فهمند و نمی‌بینند؟ ثناگویان را در اطراف خود جمع می‌کنند برایشان هزینه می‌کنند و عاقلان و دلسوزان و مصلحت‌اندیشان و آینده‌نگران و واقع‌گویان شجاع را به اتهام ترس وبی‌دانشی منزوی می‌کنند. آقای زاهدی که همچنان بر علاقه خود به محمدرضا پهلوی تاکید می‌کرد به صراحت معتقد شده بودکه ما اطرافیان شاه به او خیانت کردیم که آنچه دوست داشت بشنود را به سمعش می‌رساندیم! شاه تصور می‌کرد که بهتر از همه می‌فهمد و می‌داند درحالی که خیلی دیر و ناقص مهم‌ترین اطلاع زندگیش یعنی اضمحلال پایه‌های سلطنتش را فهمید! او مدعی شدکه پیام انقلاب مردم را فهمیده است ولی ماه‌ها مقاومت کرد و بالاخره با زور، آخرین سنگرهای رژیمش را تحویل مردم داد. اگرشاه قبل از17شهریور اعلام شنیدن می‌کرد و با انقلابیون وارد مذاکره می‌شد و انتخابات آزاد برگزار می‌کرد شاید امکان سلطنت و نه حکومت را ازدست نمی‌داد و اگر پس از17 شهریوراستعفا می‌کرد و قدرت رابه یک دولت انتقالی تحویل می‌داد ممکن بود حتی بتواند در ایران بماند و آواره جهان نشود. شاه مستبد بزم بود و نه حاکم رزم لذا نه تن به قواعد دموکراتیک داد و نه توان مقاومت دیرپا داشت تا با اراده و سرکوب شدید پیروزی انقلاب رابه تاخیر افکند. او نه در 26 دی ماه 57که از کودتای 28مرداد سقوط و تنهایی خود را آغاز کرده بود و همه را به پایین می‌کشید! شاه عبرت دیکتاتوران نمی‌شود (البته هیچ دیکتاتوری اهل عبرت گرفتن از عاقبت شاهان وسلاطین نخواهد بود) چون بد و ضعیف بازی کرد و احتمالا دیکتاتوران دیگر از او خرده بگیرند که خیلی زود واداد وگریخت. کما اینکه جز بن‌علی درتونس دربهارعربی بقیه ماندند و ثابت کردند با زور و پول و دسیسه می‌شود بیشترماند.
مذاکره‌کنندگان جدید کارنامه‌ ارائه دهند
ادامه از صفحه اول/ نکته دوم، تا زمانی که براساس یک جدولی که آقای باقری و همکارانشان به‌صورت شفاف در آن تفاوت توافق احتمالی پس از دور ششم و همچنین توافق احتمالی در زمان خودشان را ارائه ندهند، نمی‌توان در مورد این مساله اظهارنظر کرد که آیا چیز بیشتری از آنچه در دولت قبل به آن نزدیک شده بودیم، دستاورد داشته‌اند یا خیر و دور از انصاف است که در این مورد گمانه‌زنی صورت بگیرد. البته یکی از مشکلاتی که ما در حال حاضر با آن روبه‌رو هستیم، این است که تمام اخبار را باید از منابع خارجی کسب کنیم و در داخل تنها کلی‌گویی صورت می‌گیرد و تا زمانی که ما ندانیم تیم ایران چه چیزی تاکنون به دست آورده، نمی‌توانیم قضاوت کنیم. ظاهرا در آستانه تفاهم هستیم و در این میان برخی اتفاقات در حال وقوع است؛ نخست می‌بینیم که یک زندانی دوتابعیتی ایرانی- انگلیسی آزاد می‌شود یا خبرهایی آمده که آمریکا با فروش هواپیمای مسافربری به ایران موافقت کرده است و ایرباس هم برای این امر آمادگی دارد. همچنین سفر آقای امیرعبداللهیان به عمان حامل پیام مهمی است؛ چراکه این کشور به‌صورت سنتی میانجی میان تهران و واشنگتن بوده و امکان دارد در این سفر هم نکاتی در این رابطه مطرح شده باشد. در خصوص لزوم گفت‌وگوی مستقیم با ایالات متحده در این برهه زمانی برای تسریع در مذاکرات، نهایی کردن موارد توافق شده و کاهش پرانتزهای اختلافی بارها تاکید شده است. باید به این مساله توجه داشته باشیم که هر کشوری منافع خاص خود را دارد و از تروئیکای اروپایی تا روسیه و چین، هیچ‌کدام منافع خود را قربانی منفعت کشور دیگری نمی‌کنند. مضاف بر این هیچ منعی برای گفت‌وگوی مستقیم با آمریکا وجود ندارد و اخیرا نیز مجددا رهبری به صراحت اعلام کردند که مذاکره با دشمن به معنی تسلیم نیست. بنابراین هیچ وجهی را برای اینکه ما مذاکرات را به این شکل ادامه دهیم، قائل نیستم. کشور خواهانِ لغو تحریم، ما هستیم و کشوری که باید تحریم را لغو کند، آمریکاست، پس چرا نباید به‌صورت مستقیم با این کشور مذاکره کنیم؟

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار