تحمل اقتصادی فقط برای مردم نباشد
كریم بخش كردی تمندانی فعال فرهنگی و اجتماعی
بودجه ١٤٠١ را دولت به مجلس برده است، بودجهای كه در آن ارز ترجیحی حذف شده و مالیات افزایش چشمگیری یافته و آثار تورمی آن را اقشار آسیبپذیر كاملا احساس میكنند، بودجهای كه شاید عادلانه تقسیم نشده است. لایحه همسانسازی حقوق بازنشستگان كشوری، لشكری و مستمری بگیران هم در اواخر دولت دوازدهم با دو فوریت و با امضای بیش از یكصد نماینده تقدیم مجلس گشته است و متاسفانه بعد از گذشت شش ماه هنوز از سوی هیات رئیسه مجلس اعلام وصول نگردیده است؟! بر اساس ماده واحده این طرح، دولت مكلف است ٩٠ درصد ناخالص حقوق و مزایای شاغلان و افزایش سنواتی ایشان را در مورد بازنشستگان و مستمری بگیران كشوری و لشكری محاسبه و پرداخت كند. در داخل مجلس نمایندگان مشغول بررسی بودجه هستند و بیرون از مجلس بازنشستگان هر روز تجمع میكنند و خواهان بررسی لایحه دو فوریتی همسان سازی حقوق بازنشستگان قبل از تصویب بودجه هستند. شاید آنان خوب میدانند اگر لایحه همسانسازی در مجلس بررسی نشود و در بودجه برای آن اعتباری در نظر گرفته نشود، بازنشستگانی كه هماكنون زیر خط فقر هستند، بیش از حد زیر خط فقر خواهند ماند و زندگی بسیار سختی خواهند داشت. شاید همین پیش بینی آنان را به خیابان كشانده است و امیدوارند كه نمایندگان مجلس انقلابی و دولت انقلابی صدای آنان را بشنوند و در بودجه سال بعد حداقل اگر نمیتوانند آنان را از زیر خط خارج كنند، در نقطه قابل تحملی از فقر آنها را نگه دارند. اگر همسان سازی در سكوت دولت و مجلس مسكوت بماند، بازنشستگان از اولین قربانیان بیعدالتی در بودجه خواهند بود. قربانیانی كه دولت و مجلس و در شعار حامی مستضعفان آنان را به قربانگاه فقر و فلاكت میبرند و شاید چارهای جز فریاد زدن در خیابان و شبكههای اجتماعی ندارند. سخنان آقای رضوانی نایبرئیس كمیسیون برنامه و بودجه كه گفته بودند: «افزایش حقوق ١٠ درصد است و مردم بهتر است با این شرایط بسازند تا تورم مقداری كاهش پیدا كند» یا یک نفر دیگر گفته بود: «كم بخورید تا كمتر دستشویی بروید، كسانی كه بیش از یك وعده غذا میخورند حمال و مزدور هستند و…؟!» در همین راستا بوده است. اگر نمایندگان مجلس از حقوقشان در بودجه كم كنند و مسئولان محترم هم یک وعده غذا بخورند، بازنشستگان و دیگر مردم هم باید با فقر بسازند ولی اگر این توصیهها فقط برای مردم عادی است، حكایت، این ضرب المثل میشود که: «رطب خورده چون منع رطب كند؟!»
ارسال نظر