الزامات پیوستن به نظام زنجیره ارزش جهانی
ادامـــه از صفحه یک /«در حمل و نقل، بیمه و سایر هزینهها»، دارای سایر هزینههای غیر محسوس که دربردارنده هزینههای اطلاعاتی، موانع غیر پولی «مقررات، صدور مجوز و غیره»، قراردادهای ناایمن و ضعیف اداری- تجاری که منجر به عدم اطمینان میشود هستند. این موانع تجاری میتواند بسیار بیشتر از موانع تعرفهای مشکلساز شود. در بخشهایی با زنجیره ارزش پیچیده مانند وسایل نقلیه موتوری، رایانه، ماشینآلات، و غیره هزینههای تجاری «غیر تعرفهای» بیش از 4 برابر تعرفهها است. در برخی کالاهای تجاری مانند کشاورزی، مواد معدنی و چوب این هزینههای تجاری معمولا کمتر است. اتخاذ سیاست صنعتی که درواقع همه اقدامات مبتنی بر چارچوب استراتژی توسعه صنعتی را شامل میشود و بهمعنای هدایت تخصیص منابع بهسوی بخشهای صنعتی با هدف بهبود عملکرد رفاهی اقتصادی در بلندمدت است. یک برنامه راهبردی در راستای جهانی شدن موفق برای کشور است. به تعبیر دیگر سیاست صنعتی با تحریک طرف عرضه فعالیت صنعتی، بر رشد اقتصادی موفقیتآمیز متمرکز میشود. تقویت رقابتپذیری بینالمللی، نوسازی ساختار صنعتی، دستیابی به مزیتهای نسبی پویا از طریق کمک به رشد سریع صنایع بالقوه و
تصحیح موارد شکست بازار از اهداف این سیاست بهشمار میآیند. لازم به ذکر است اتخاذ سیاست صنعتی با اتخاذ سیاست در بخش صنعت متفاوت است. سیاست صنعتی همه اقدامات دولت «اعم از مقرراتگذاری، کاهش تصدیگری، تسهیلات مالی و... «را که با جهتگیری تحول صنعتی رخ میدهد دربرمیگیرد. البته؛ بهرغم گستردگی استفاده از سیاستهای صنعتی در دنیای امروز، همچنان بر سر انتخاب نوع سیاستها مناقشه وجود دارد. با این وجود یک وفاق کلی در ارتباط با ایجاد محیط مطلوب برای صنعتی شدن از طریق حاکمیت قانون، ثبات اقتصاد کلان، آزادی اقتصادی، ایجاد رقابت سالم و شفاف، تحول درسیستم آموزش بهسوی مهارت پروری، تأمین عمومی آموزش، حقوق مالکیت تضمین شده، توسعه شرکتهای دانشبنیان، شکستن و رفع هرگونه انحصار، جذب سرمایهگذاری خارجی، انتقال تکنولوژی، حذف موانع تولید و کسب و کار و اجرای قانونی قراردادها، لازمه حضور موثر کشورمان در نظام زنجیره ارزش جهانی است.
ارسال نظر