| کد مطلب: ۱۰۲۹۶۴۴
لینک کوتاه کپی شد

مديريت شهري تهران در راستاي مطالبات مردم نيست

آرمان ملی- احسان انصاری: اصولگرایان به چه میزان به شعارهایی که در مدیریت شهر تهران داده‌اند پایبند بوده‌اند و نوع مدیریت آنها به چه میزان متناسب با مطالبات و دغدغه‌های مردم تهران است؟ «آرمان ملی» برای پاسخ به این سؤال با سید محمود میرلوحی عضو شورای پنجم شهر تهران گفت‌وگو کرده است. میرلوحی در این زمینه معتقد است: «اصولگرایان باید این نکته را در نظر داشته باشند که رضایت اکثریت مردم با این نوع شیوه مدیریت قابل‌دسترس نیست. شرایط به شکلی است که حتی راضی کردن بدنه اجتماعی و موافقان اصولگرایی نیز با این شیوه مدیریت امکان‌پذیر نیست چه برسد به مخالفان آنها. شرایط نشان می‌دهد که اصولگرایان در تقسیم و تسهیم مناصب و تصدی‌ها دچار مشکل و اختلاف شده و در آینده نیز این شکاف بیشتر خواهد شد.» وی همچنین تأکید می‌کند: «به نظر می‌رسد مسیری که مدیریت شهری در دوره ششم و با شهرداری آقای زاکانی دنبال می‌کند همان مسیری است که آقای قالیباف درگذشته دنبال می‌کرد. مدیریت شهری دوره جدید بدون اینکه مدیریت دوره پنجم را نقد کنند تنها این نوع مدیریت را تندروی قلمداد می‌کنند. اگر به نامگذاری‌هایی که در این مدت صورت گرفته دقت کنیم به‌خوبی متوجه این قضیه خواهیم شد. از سوی دیگر این وضعیت در تخصیص منابع نیز وجود داشته است.» در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.

شهردار تهران با شعارهای جدیدی روی کارآمد و به دنبال اقدامات تأثیرگذار در راستای زندگی بهتر مردم تهران بود. آقای زاکانی به چه میزان به شعارهایی که داده عمل کرده است؟
شعار اصلی شورای شهر پنجم «تهران شهری برای همه» بود. این در حالی است که اصولگرایان در شورای ششم این شعار را به شعار«تهران، شهری برای جهان اسلام» تبدیل کردند. اگرچه آقای زاکانی در اعزام آتش‌نشانان برای کمک به سیل‌زدگان در سیستان و بلوچستان از شعار«تهران شهری برای جهانیان» استفاده کردند. به نظر می‌رسد مدیریت جدید شهری در تهران متوجه این نکته شده که شعار«تهران برای همه» همه اقشار مردم تهران اعم از شیعه و سنی را دربرمی‌گرفت. متأسفانه مبنای کار اصولگرایان رویکرد خودی و غیرخودی شده است. شرایط به شکلی است که دایره غیرخودی‌ها را به‌اندازه‌ای گسترده در نظر می‌گیرند که حتی خودی‌ها را نیز در برنمی‌گیرد. نمونه بارز این وضعیت رد صلاحیت آقای لاریجانی و اعتدالیون در انتخابات ریاست جمهوری بود. هنگامی‌که اصولگرایان در مدیریت شهری از شعار تهران شهری برای جهان اسلام استفاده می‌کنند به معنای این است که اهل سنت را در برنمی‌گیرد و یا شیعیانی که از دیدگاه‌ها متفاوتی نسبت به آنها برخوردار هستند از این دایره خارج می‌شوند. بسیاری از احزاب، تشکل‌ها، رسانه‌ها و افرادی که متفاوت از آقایان فکر می‌کنند را در برنمی‌گیرد. موضوع شهرداری و مدیریت شهری به خدمات ارتباط پیدا می‌کند. یکی از نکاتی که در دوره پنجم شورای شهر روی آن تأکید شد این بود که مدیریت شهری باید خود را با مطالبات و دغدغه‌های مردم شهر تطبیق بدهد.
به چه میزان این اتفاق رخ داد؟
نظرسنجی‌ها نشـــان می‌دهد که مهم‌ترین دغدغه مردم تهران موضوع آلودگی هوا، حمل‌ونقل عمومی، توزیع عادلانه امکانات و خدمات و دسترسی به خدمات است. هنگامی‌که این اولویت‌ها عنوان شــد و شعار«تهـران برای همه» نیز مطرح شد نشان می‌داد که همه اقشار مــردم تهران به یک‌چشم دیــده می‌شونــد و به همین دلیل تـلاش شـــد منابع محدودی که در اختیار بود متناسب با مطالبات و دغدغه‌های مردم توزیع شود. در طول دوران شورای شهر پنجم ما با چالش‌های مهمی مانند کرونا و تحریم مواجه بودیم. با این‌وجود در اوج این مشکلات اتوبوس‌های جدیدی به ناوگان شهری اضافه می‌شد و ایستگاه‌های مترو افتتاح می‌شد. به نظر می‌رسد در شش ماهی که مدیریت شهر تهران تغییر کرده این مسیر ادامه پیدا نکرده و شیوه اختصاص منابع در حوزه‌های عمومی مانند حمل‌ونقل عمومی کاهش پیدا کرده است. نکته مهم در این زمینه این است که در تغییر شعار مدیریت شهری دوره پنجم به دوره ششم متناسب با وظایف مدیریت شهری به مسائل نگاه نشده است. از سوی دیگر در راستای نگاه یکسان به اقشار مختلف مردم نیز تفاوت‌هایی قابل‌ مشاهده است. نکته دیگر اینکه در راستای شعارهایی که داده می‌شود نیز هماهنگی و همکاری لازم در مدیریت شهری جدید وجود ندارد. تنها درزمینه شعارهای سیاسی و جناحی اصولگرایان نوعی هماهنگی بین ارکان مختلف مدیریت شهری وجود دارد و در بقیه قسمت‌ها وضعیت به این صورت نیست. در دوره گذشته مدیریت شهری، تحقیق و تفحص‌هایی درباره نقش برخی نهادهای نظامی در تهران وجود داشت. این در حالی است که در دوره مدیریت جدید صحبتی در این زمینه مطرح نیست، بلکه پروژه‌های مشترکی در دستور کار قرارگرفته است. درگذشته نیز آقای قالیباف همین شعارها را می‌داد و در همین راستا حرکـــت می‌کرد. حضور نهادهای نظامی در مدیریت شهری تهران درگذشته محصول همین نوع نگاه است. در شرایط کنونی نیز قرارگاه‌های مشترک و اقدامات مشترکی بین مدیریت شهری و برخی نهادهای نظامی در پیش‌گرفته شده است. به نظر می‌رســـد مسیری که مدیریت شهری در دوره ششـــم و با شهرداری آقای زاکانی دنبال می‌کند همان مسیری است که آقای قالیباف درگذشته دنبال می‌کرد. مدیریت شهری دوره جدید بدون اینکه مدیریت دوره پنجم را نقد کنند تنها این نوع مدیریت را تندروی قلمداد می‌کنند. اگر به نام‌گذاری‌هایی که در این مدت صورت گرفته دقت کنیم به‌خوبی متوجه این قضیه خواهیم شد. از سوی دیگر این وضعیت در تخصیص منابع نیز وجود داشته است.
چرا اصولگرایان تلاش می‌کنند مدیریت شهر تهران به دوران آقای قالیباف بازگردد؟
روانشناسی شعارهای اصولگرایان نشــان می‌دهد که اصولگرایان به دنبال این موضوع هستند. اصلاح‌طلبان در دولت اصلاحات از شعار ایران برای همه و دورانی که در مدیریت شهر تهران حضور داشتند از شعار تهران شهری برای همه استفاده کردند. هدف نیز این بود که به مطالبات عمومی مردم توجه شود. با توجه به انتخاباتی که صورت گرفت و اغلب اصلاح‌طلبان رد صلاحیت شدند در شرایط کنونی اصولگرایان نمی‌توانند از شعارهایی استفاده کنند که نشان‌دهنده توجه به مطالبات عمومی جامعه است. اصولگرایان بیشتر خود را مدیون افراد و نهادهایی می‌دانند که شرایط را برای حضور آنها در شورای شهر فراهم کرده و همین نهادها نیز امروز در انتصابات و تخصیص منابع دخالت می‌کننـــد. اگر مدیریت شهری جدید قصد دارد حمایت مردم را پشت‌سرخود داشته باشد باید در مسیری حرکت کند که متناسب به مطالبات و دغدغه‌های مردم است. هنگامی‌که شعار مدیریت دوره پنجم تهران شهری برای همه بوده و همه را شامل می‌شود چرا باید این شعار تغییر کند؟ برخی از اقدامات شورای شهر پنجم به دلایل و با اهداف مشخص صورت گرفته است. به‌عنوان‌مثال تشکیل کمیته حقوق شهروندی و کمیته شفافیت ازجمله اقداماتی بود که در دوره مدیریت شورای پنجم در دستور کار قرار گرفت و اهداف مهمی را دنبال می‌کرد. زمانی که ما وارد شورای شهر پنجم شدیم بنده از رئیس کمیته اقتصادی دوره چهارم خواستم مستندات اقتصادی دوره گذشته را در اختیار ما قرار بدهند که چنین اتفاقی رخ نداد و حتی یک برگه نیز در اختیار ما قرار نگرفت. این در حالی است که در شرایط کنونی که دوره ششم مدیریت شهری است اسناد و مدارک مستندی توسط شورای شهر پنجم در اختیار شورای جدید قرارگرفته است. این مسائل نشان‌دهنده تفاوت‌هایی است که بین دو نوع رویکرد وجود دارد. واقعیت این است که اینکه مدیریت شهری تلاش می‌کند به‌صورت همزمان مطالبات و حقوق همه شهروندان را در نظر داشته باشد و از سوی دیگر نیز سیاست‌های خطی و جناحی خود را دنبال کند قابل‌قبول نیست و به نتیجه نخواهد رسید.
چه علائم و نشــانه‌هایی وجود دارد که مدیــریت شهر تهران در شرایط کنـــونی در مسیر منافع جناحی حــرکت می‌کند؟
هدف کسانی که در شرایط کنونی مدیریت شهر تهران را بر عهده‌دارند این است که حداقل در ظاهر منافع جریان متبوع خود را در نظر بگیرد. با توجه به شناختی که از وضعیت تهران و مطالبات و دغدغه‌های مردم‌ داریم باید عنوان کرد که استفاده از چنین رویکردهایی درنهایت به رضایت اکثریت مردم منجر نخواهد شد. بدون تردید در پایان این دوره شاهد خواهیم بود که رضایت اکثریت مردم جلب نشده است. در شرایط کنونی نیز شواهد و قرائنی وجود دارد که چندصدایی در بین اصولگرایان در مدیریت شهری به وجود آمده است. اصلاح‌طلبان درزمانی که مدیریت شهر تهران را در اختیار داشتند از تنوع و تکثر دیدگاه‌ها حمایت می‌کردند اما در زمینه تصمیم‌گیری‌ها از انسجام داخلی برخوردار بودند. این در حالی است که اصولگرایان که همواره به دنبال مدیریت یکدست بوده‌اند هنوز شش ماه از دوران مدیریت آنها نگذشته با چندصدایی مواجه شده‌اند. اصولگرایان باید این نکته را در نظر داشته باشند که رضایت اکثریت مردم با این نوع شیوه مدیریت قابل‌دسترس نیست. شرایط به شکلی است که حتی راضی کردن بدنه اجتماعی و موافقان اصولگرایی نیز با این شیوه مدیریت امکان‌پذیر نیست چه برسد به مخالفان آنها. شرایط نشان می‌دهد که اصولگرایان در تقسیم و تسهیم مناصب و تصدی‌ها دچار مشکل و اختلاف شده و در آینده نیز این شکاف بیشتر خواهد شد.
از منظر آسیب‌شناسی مهم‌تریـــن ضعف‌ها و چالش‌های مدیریت اصولگرایان از زمانی که مدیریت شهر تهران را در اختیار گرفته‌اند چیست؟
مسائل تهران بخش مهمی از مسائل کشور است و در حدود یک‌سوم مسائل را دربرمی گیرد. برخی عنوان می‌کنند 40 درصد اقتصاد کشور متعلق به تهران است. در زمینه مالیات نیز بیش از50 درصد مالیات دولت از تهران تأمین می‌شود. این در حالی است که حدود40 درصد تولید ناخالص داخلی کشور نیز در تهران است. تهران به دلیل اینکه پایتخت و کلان‌شهر کشور است همواره موردتوجه است و اگر مشکلی در کشور رخ بدهد نشانه‌های آن در ابتدا در تهران ظاهر می‌شود. به همین دلیل مشکلات تهران نیز مانند مسائل کلان کشور وضعیت پیچیده‌ای دارد و راه‌حل‌های تک‌بعدی ندارد. به‌عنوان‌مثال موضوع آلودگی هوا مدت‌هاست که در تهران مطرح است و مدیریت‌های مختلف در این زمینه ایده‌های خود را مطرح کرده‌اند. این اتفاق در دوره پنجم شورای شهر نیز رخ داد و ما راه‌حل‌هایی را با استفاده از تجربیات گذشته و تجربه جهانی در شهر بزرگ جهان شناسایی و ارائه کردیم. تصمیماتی که در زمینه شهرسازی و کمیته معماری گرفته شد و تأکیداتی که روی طرح تفضیلی صورت گرفت باعث شد که از بلندمرتبه‌سازی‌های بی‌قواره و غیرقانونی جلوگیری شود. تصمیماتی که شورای شهر پنجم در زمینه مدیریت شهری گرفت مبتنی بر استفاده از همه تجربیات چهل سال پس از انقلاب بود. به همین دلیل بنده معتقدم افکار عمومی جامعه دیگر اجازه نخواهد داد مدیریت جدید شهر تهران از سیاست‌ها و شعارهای اصلی که در شورای پنجم مطرح شد عدول کند و به گذشته بازگردد. سیاست‌های اصلی مدیریت شهر تهران مشخص و راه‌حل‌های آن نیز مشخص است. به همین دلیل اگر قرار است تهران به صورتی مدیریت شود که رضایت اکثریت را به همراه داشته باشد نباید از این سیاست‌های اصلی عدول شود. امروز افکار عمومی جامعه مسائل را درک می‌کند و می‌داند که برج‌سازی‌ها، استقراض‌ها و ساختن پل‌هایی مانند پل صدر چه پیامدها و هزینه‌هایی برای شهروندان تهران داشته است. نکته دیگر اینکه اصولگرایان باید این موضوع را در نظر داشته باشند که دیگر مانند گذشته منابع نامحدود در اختیار آنها قرار ندارد و اگر قرار است رضایت حداکثری مردم جلب شود باید رویکردی در پیش بگیرند که متناسب با مطالبات مردم باشد. وجود شبکه‌های اجتماعی به شکلی است که همه تصمیمات مدیران شهری در تهران مورد رصد و پیگیری افکار عمومی جامعه قرار می‌گیرد و به همین دلیل کوچک‌ترین انحرافی شعارهای اصلی و مورد خواست مردم مشخص و با واکنش افکار عمومی جامعه مواجه خواهد شد.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار