| کد مطلب: ۱۰۲۹۶۱۲
لینک کوتاه کپی شد

بچه‌دار شدن با این اوضاع؟

احمد زید‌آبادی روزنامه‌نگار و فعال سیاسی

از زن و شوهرجوانی که تمکن مالی داشتند، پرسیده شد چرا بچه‌دار نمی‌شوند تا زندگی‌شان شیرین‌تر شود؟ گفتند: از کجا معلوم که زندگی‌مان شیرین‌تر شود؟ ما به چه جرأتی موجود زنده‌ای را سر به دنیا دهیم، در حالی که در این سرزمین هزاران خطر در کمین او نشسته است! آمدیم و بچه‌مان علاقۀ سیاسی پیدا کرد و اینجا و آنجا حرف‌هایی زد. در آن صورت چه خاکی به سر کنیم؟ پشت درِ کدام بازداشتگاه و زندان سراغش را بگیریم؟ یا شاید به هیجان آمد و در تظاهراتی شرکت کرد! بعدش چه می‌شود؟ اینکه داغش را به دلمان بگذارند، کم احتمالی است؟ دیگر زندگی برای ما جز جهنم چه معنایی دارد؟ یا آمدیم بچه سیاسی نشد و در عوض میل به خوشی‌های معمول در دنیا را پیدا کرد. آن‌وقت چند بار می‌توانیم به دلیل شرکتش در یک پارتی دوستانه، در اماکن ریش گرو بگذاریم و برای آزادیش از بازداشت به خواهش و تمنا بیفتیم؟ آمدیم و بچه اهل کنجکاوی بود و دائم از تضاد بین فضای زندگی خصوصی و رفتار عمومی ما پرسش کرد. با چه زبانی این دوگانگی را به او توضیح دهیم که ریا و تظاهر و سالوس را مهم‌ترین ضرورت زندگی نداند؟ یا آمدیم و بچه اصرار کرد پوششش را خودش انتخاب کند. به چه زبانی به او بفهمانیم که چنین اختیاری ندارد! بعد اگر به حرف‌مان گوش نکرد، با هر بار خروج از منزل، چقدر باید دلهره و تشویش و اضطراب تحمل کنیم و دائم دست و دلمان بلرزد که یکی از راه برسد و او را کشان‌کشان به سمت مینی‌بوس پارک شده در گوشۀ میدان نبرد؟ یا آمدیم و.... بله. این قبیل مشکلات است که حتی زوج‌های متمول را هم از فرزندآوری باز می‌دارد. اگر مسئولان واقعاً نگران کاهش نرخ زاد و ولد و پیری جمعیت هستند، فکری به حال این نوع معضلات کنند وگرنه با وعدۀ کمک مالی و یا ایجاد محدودیت در پیشگیری از بچه‌دار شدن، سخت است این نسل حتی به اندازۀ یک بچه به جلوگیری از پیر شدن جمعیت یاری رساند!

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار