سمفونی کرونا چگونه سمفونیای است؟
لیلا موسیزاده تحلیلگر مسائل موسیقی
پس از انتصاب شاهین فرهت به ریاست بخش موسیقی فرهنگستان هنر در خردادماه امسال به یکباره جهت مسیر فرهنگستان در بخش موسیقی چرخشی 180درجهای داشته و قرار است بودجه آن برای ساخت و اجرای موسیقی صرف گردد ؛آنهمساخت قطعهای توسط رئیس بخش موسیقیاش. خبر شگفت ساختهشدن سمفونیای با نام «کرونا» در فرهنگستان هنر، دنیایی از پرسش و چگونگی را در ذهن هر شنونده میگسترد. مهرماه گذشته اعلام شد سمفونی کرونا را قرار است شاهین فرهت با حمایت و پشتیبانی ویژه رئیس فرهنگستان هنر بسازد. از آنجاییکه فرهت را به نام آهنگساز و شارح سمفونیهای معروف جهان در دانشگاه میشناسیم که بعضا در امور عملی موسیقی اشراف دارد و حوزه نظری موسیقی از آن اساتید بنام و شناخته شده دیگری است، باید گفت اکنون بودجه ملی فرهنگستان هنر در خارج از مسیر و اهداف تعیین شده آن، صرفا برای یکی از اعضایش اختصاص یافته است. پیشتر ریاست بخش موسیقی فرهنگستان هنر از ابتدای تأسیس تا خردادماه امسال به مجید کیانی تعلق داشت که یکی از اساتید مقید به ضوابط و قوانین است و در محدوده اهداف تعریفشده فرهنگستان و مفاد وظایف آن یعنی مطالعات و پژوهش عمل مینمود. ضمن آنکه داریوش
صفوت نیز عضو پیوسته فرهنگستان علوم بود و او نیز در مباحث نظری موسیقی دستی داشت و استاد کیانی نیز محسوب میشد لذا علیالاصول در کار فرهنگستانی کفه ترازو به سمت حوزه نظری موسیقی تعلق سنگینی میکرد. در نتیجه به درستی در فرهنگستان هنر، پژوهش موسیقی و کارهای نظری جای داده شده بود و اجرای موسیقی جزو افقهای اصلی فرهنگستان نبود. البته از ابتدا نیز چشمانداز و اهداف دیدهشده برای فرهنگستان مسائل عادی و رایج بازار و بیزینس موسیقی نبوده و گستره فکری و جریان اندیشهای-نظری حاکم بر مدیران آن در حوزه کارهای مبنایی و فکری بود و بودجه را نیز میبایست طبق اهداف و وظایف تعریفشده در راه اندیشه و پژوهش مصروف میساختند، چراکه اساسا مطالعات و پژوهشهای بنیادین سرلوحه کارهای فرهنگستان هنر بوده و اجرا و ساخت اثر هنری جزو 17 بند وظایف طبق اساسنامه این فرهنگستان که در وبسایت آن قابل مشاهده است قرار ندارد؛ بلکه موضوع اصلی فرهنگستان صیانت از فرهنگ هنری و ارتقا آن است که اکنون با تغییر در ریاست بخش موسیقی تغییر اساسی بدیعی را شاهد هستیم. البته از این دست تمامیتخواهی و انحصارگرایی شگفت،پیشتر نیز در کارنامه شاهین فرهت دیده
شده است. آنجایی که او چند سال پیش در جشنواره سی و چهارم فجر بهعنوان دبیر جشنواره، 6 قطعه از آثار آهنگسازی خود را در رپرتوار اجرایی گروهها گنجانده بود که موجب اعتراض شدید رسانهها شده و حتی بارها برای آن توضیحاتی توجیهگر به رسانهها ارائه داد که مقبول نیفتاد. هرچند او در آن جشنواره ادعا داشت که بهرایگان دبیری جشنواره را پذیرفته و به همین دلیل ایرادی بر کار انحصارطلبانه و رانتگرایانه در سمت دبیری جشنواره وارد نمیدانست اما بعداً مشخص شد که اتفاقاً مبلغ هنگفتی نیز از جشنواره برای حقالزحمه دبیری دریافت کرده است آنچه مشخص است شاهین فرهت همواره پستهای بالایی در سیستم دولتی و اداری ایران در بخش موسیقی گرفته و از آن جایگاه برای اجرای آثار خویش بهره برده است. جایگاهی که اگر برخی ملاحظات دست و پاگیر دولتی نبود بسیاری از جوانان صاحب شایستگی و دانش بالاتر بودند تا امثال شاهین فرهت بارها و بارها از امکانات و مزایای دولتی بهرهمند نشود و سیستم را برای حوائج خویش مصروف نسازد. ضمن اینکه شاهین فرهت نشان داده در ایران بازاریاب زیرکی است و میتواند برای آثارش که علاقهمندانی برای شنیدن هم ندارند بودجههای ملی را
تخصیص دهد. آیا وقت آن نرسیده که جلوی اینگونه اتلاف بودجهها و انحرافها گرفته شود؟ آیا بهتر نیست فرهنگستان چنانچه بودجهای در حوزه موسیقی دارد را صرف مباحث زیربنایی نماید و از اتلاف هرچه بیشتر بودجه در تولید سمفونیهای یکبارمصرف با هدررفت بودجههای هنگفت که حتی کسی آنها را به خاطر نمیآورد جلوگیری کند؟ فرهنگستان هنر این اختصاصیسازی بودجه را چه نام مینهد؟ آیا اینگونه اقدامات منشأ تالیهای فاسد در آینده نخواهند بود؟ آیا بهتر نیست فرهنگستان در اینباره شفافسازی نماید که تحت کدام بند از 17 مورد وظایف مشخص فرهنگستان به امر تهیهکنندگی اثر موسیقی پرداخته است؟ و چنانچه اساتیدی مثل استاد نصیریان و مجید مجیدی بخواهند بودجه فرهنگستان را صرف ساخت تئاتر و فیلم جدیدشان با هر عنوانی نمایند آیا فرهنگستان به آنها پاسخ آری یا خیر خواهد داد؟ دخالت همزمان در حوزه تهیهکنندگی آثار هنری و ایجاد فضای نابرابر رقابت با بخش خصوصی، آیا فروکاستن حوزه کاری فرهنگستان از پژوهشهای بنیادین و مطالعات زیرساختی هنر، اصول زیباییشناسی و رصد سطح فرهنگی-هنری جامعه به منظور طرح چشمانداز هنری در سطح کلان به یک تهیهکننده خردهپا تهاجم
به قانون، شأن فرهنگستان هنر، اساتید والایش و مردم ایران نیست؟
ارسال نظر