تاثیرپذیری منطقه از افزایش قدرت ایران
دکتر محمودرضا امینی تحلیلگر مسائل سیاسی
وضعیت منطقه خاورمیانه و به تبع آن کشورهای اسلامی با توجه به پیشروی نیروهای دولت مرکزی یمن و تثبیت وضعیت سوریه چشم انداز جدیدی را ترسیم میکند. به نظر میرسد اتفاقاتی که با پیشرویهای یمن، آن هم به سرعت مناسب در حال رخداد است، اساسا آمریکا، عربستان و همراهانی مانند امارات و ترکیه را به چالش کشانده است. آنانی که در گاه و بیگاهها هم به طور استراتژیک و هم با برنامه ریزیهای عملیاتی تلاش کردند که در شامات از یکسو و در یمن از سوی دیگر حلقه پیوسته و محاصره را چنان متصل کنند که بتوانند نشانههای دور و نزدیک در سرزمین اسلامی را رقم بزنند. واقعیت این است که تثبیت وضعیت سوریه روندی را رقم زده که مخالفین دیروز اینک در حال بازگشت به سوی سوریهای مستقر و باثبات هستند. همچنین و بیشتر از سوریه وضعیت پیشرویهای سریع مقاومت یمنی در محارب پایههای استراتژیک آمریکا، عربستان، امارات را به شدت سست کرده است. اگرچه همچنان عربستان با هماهنگی و هدایت آمریکا و مداخله اطلاعاتی و عملیاتی اسرائیل به دنبال اقدامات سرکوب گرایانه و سلطه گری در یمن است اما به شدت در حال رایزنیهای سیاسی است تا بتواند از پیشرویهای یمن بکاهد. این اتفاقات بیان کننده یک اصل قابل توجه است و آن اینکه افزایش قدرت ملتها خصوصا مسلمانان میتواند علاوه بر پیوستگی بیشتر همبستگی مفهومی و معنایی را رقم زند. شکی نیست قدرت گرفتن دولتهای مرکزی سوریه و یمن همچنین تثبیت گروههای مقاومت در لبنان، فلسطین و نیز جهت تحولی در افغانستان مرتبط و متاثر از افزایش قدرت حاکمیت در ایران است که جنبههای مختلف تحولات بین الملل را تحت تاثیر قرار داده است. در همین راستا همچنین افزایش قدرت فلسطین موجب کاهش قدرت اسرائیل، افزایش قدرت یمن موجب کاهش قدرت سلطه گری و عناد عربستان، افزایش قدرت سوریه موجب کاهش قدرت آمریکا، امارات، عربستان و ترکیه خواهد بود. همه این کشورها قدرتهایی هستند که در یک هژمونی سعی در ترسیم معماری جدیدی در ژئوپلیتیک منطقه داشتهاند. ادعاهای اخیر ترکیه و برخی مداخلات دیگر منطقه مشترک ترکیه و ایران مثل آذربایجان و برخی از کنشها و واکنشها، زورهای آخری هستند که در پی افزایش اقتدار جمهوری اسلامی ایران زده خواهد شد. این اقتدارها که به هم پیوسته و با هم همبستگی دارند علاوه بر ترسیم منطقه بزرگ اسلامی می تواند ضامن مدل حکومتی که در آن پویایی اقتصاد، فرهنگ و سیاست به اعمال الگو قابل ارائه در جهان و بستر حکومت اسلامی باشد را متصور است. نتیجهای که مشخصا نیازمند عمل هوشمندانه در عرصه سیاست خارجی و بینالملل است.
ارسال نظر