| کد مطلب: ۱۰۲۴۸۰۵
لینک کوتاه کپی شد

پدرم متفکر و اهل ابداع بود و مقلد هم نبود

حجت‌الاسلام‌والمسلمین سید‌حسین خمینی فرزند شهید آیت‌ا... مصطفی خمینی دانش‌آموخته حوزه ‌علمیه نجف اشرف و شاهد دوران تبعید امام‌خمینی و آگاه به فراز‌وفرودهای زندگی پدر خویش است که این روزها بیشتر وقت خود را صرف مطالعه و پژوهش در حوزه‌های معرفتی می‌کند. او می‌گوید: «مرحوم والد بسیار متفکر و اهل ابداع بود و مقلد هم نبود. گرچه بسیار متمسک به خداوند و اهل بیت بود؛ اما در مسائل علمی کاری به اعتقادات نداشت. هر مسأله‌ای در فقه و اصول وجود داشت، اول می‌گفت: مشکوک است! بر اساس تقلید سخن نمی‌گفت، بلکه علمی و اجتهادی پیش می‌رفت.» وی ادامه داد: «ایشان درک کرده بود که خدا وجود دارد؛ اما می‌گفت: انکار خدا ممتنع است و اقرار به آن اشکل امور است. من بسیاری از مسائل را آن زمان به درستی درک نمی‌کردم؛ اما امروز از نوشته‌های ایشان می‌فهمم که چه اسراری در وجودش پنهان بود. پدر به شدت به معصومین ارادتمند بود، یک‌بار که سر سفره نشسته بودیم به نان اشاره کرد و گفت: امام علی‌النقی این را هم می‌دانست که من در این لحظه این نان را خرد می‎کنم. ما هم عامیانه این سخن را قبول داشتیم؛ اما مرحوم والد آن را از نظر علمی درک کرده بود و به آن ایمان داشت. ایشان ادراکات روحی عجیبی داشت. خانم می‌گفت از بچگی و پیش از بلوغ تمام نوافل را هم خوانده بود.» سید‌حسین خمینی خاطر نشان کرد: «درونش سرشار از ایمان بود و به خاطر همین پس از وفاتش شهادت دادند که مصطفی نماز قضا نداشته است.» حسین خمینی درباره ویژگی‌های پدر می‌گوید: «پدر خیلی خوب بود. ما با هم رفیق شده بودیم. ایشان می‌گفت: ما با حسین رفاقت داریم. خیلی خوش‌اخلاق بود و همواره مباحث علمی را در منزل در باب ادبیات، لغت و غیره مطرح می‌کرد. شوخ‌طبعی‌اش در داخل منزل خیلی بیشتر از بیرون بود. مجموعاً رفتاری داشت که به ما بد نمی‌گذشت. پدر، هم با خانم و هم با امام خیلی صمیمی بود. به یاد دارم که امام و ایشان بحث می‌کردند و شوخی‌های خصوصی زیادی داشتند و خیلی با هم می‌خندیدند.»
نقش پدر در شکل‌گیری مبارزه و انقلاب
فرزند آیت‌ا... مصطفی خمینی توضیح می‌دهد: خود مرحوم والد بعد از دستگیری امام، نهضت را در سال 42 راه انداخت. حضور پدر و دوستانش به‌عنوان شاگردان آیت‌ا... خمینی، خیلی موقعیت امام را برجسته کرد. البته خود امام هم جذاب بود و با حضور پدر و دوستانش نیرومندتر می‌شد. وی درباره مهم‌ترین و بارزترین ویژگی معنوی پدرش گفت: ایمانش بحق بسیار قوی و اعتقادش نسبت به اهل بیت و ائمه‌اطهار جدی بود. ایشان می‌دانست که حق، محمد و اهل‌بیتش هستند. اهل تفکر و تأمل در امور بود. یادم هست وقتی نجف در پشت‌بام می‌خوابیدیم به ستاره‌ها و آسمان می‌نگریست و در فکر فرو می‌رفت. گاهی هم افکارش را با ما مطرح می‌کرد. پدر من باور شدیدی به راه امام داشت و امام هم حقیقتاً متدین بود. من هم امام را دوست داشتم؛ چون با بقیه آخوندها فرق داشت. هم پدر و هم امام خمینی سقف پرواز بالایی داشتند. شاید بخشی از ارتفاعی که امام گرفته بود به خاطر وجود پدرم بود؛ چون هر دو روی هم اثر می‌گذاشتند. او معتقد است: به نظرم امام در سال 42 بهترین دوره حیاتش را تجربه کرد. ایشان حقیقتاً قهرمان میدان و سردسته مبارزات بود. هر روز درگیری‌ها تشدید می‌شد و امام نیز رهبر این جریان بود که یک سال‌ونیم هم طول کشید. یادم هست که ایشان در ماشین که می‌نشست، طلبه‌ها پشت سرشان حرکت و در مسیر فیضیه با پرچم نصرمن‌ا... و فتح قریب ایشان را همراهی می‌کردند.
تلاش برای اصلاح تفسیر
سیدحسین خمینی در پاسخ به این سوال که روش تفسیر مرحوم حاج‌آقا مصطفی برگرفته از چه مکتبی بود،گفت: باید گفت که ائمه روش تفسیر را به ما آموخته‌اند. «انی تارکم فیکم الثقلین کتاب‌ا... و عترتی» حضرت رسول بارها این را فرموده بود و حتی در خطبه‎ای که یک هفته پیش از وفاتش ایراد کرد به این مسأله اشاره داشت. قرآن و تفسیر را ائمه به ما آموختند؛ اما متأسفانه علمای شیعه و سنی با تفاسیری که نوشتند مانع یادگیری درست قرآن شدند. من تا جایی که خودم تفسیر را آموختم، فهمیدم که روش تمامی علمای ما از ابتدا تا انتها غلط بوده است. پدر هم سعی می‌کرد مسیر را اصلاح کند؛ اما میسر نشد. ایشان روش خودش را داشت؛ ولی شاید صلاح نمی‌دید روشش را به‌طور رسمی رواج دهد. البته نگارش به این سبک هم کار ساده‌ای نبود. به‌عنوان نمونه ایشان در بحث آیة «وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّها» در آغاز می‌پرسد: اصلاً آدم کیست؟ یا به روایت امام صادق علیه‎السلام اشاره می‌کند و معتقد بود که حقیقتاً علم نزد آنها بوده است.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار