| کد مطلب: ۱۰۲۴۲۳۰
لینک کوتاه کپی شد

طالبان«بدون دولت فراگير» تاثيرگذار نخواهد بود

آرمان ملی: هنوز استقرار دوباره دولت طالبان پس از بیست سال در افغانستان به صد روز نرسیده، شاهد موج انفجارهایی هستیم که داعش مسئولیت آن را بر عهده می‌گیرد. پس از انفجار اخیری که چندی پیش در مسجد سید‌آباد در ایالت قندوز افغانستان به وقوع پیوست روز گذشته نیز انفجاری در مسجد شیعیان ایالت قندهار باعث ایجاد تلفات بسیاری شد که نشان می‌دهد دولت طالبان با وجود استقرار، هنوز نتوانسته ثبات و امنیت را در این کشور برقرار نماید. در همین رابطه و برای بررسی چشم‌انداز استقرار صلح و امنیت در افغانستان «آرمان‌ملی» با علی اصغر زرگر به گفت‌وگو پرداخته است که می‌خوانید.
داعش با انفجارهایی در مساجد شیعیان افغانستان؛ طالبان را به چالش گرفته است، چه ارزیابی از این وضعیت دارید؟
گروه طالبان درواقع پس از بیست سال مبارزه با اسلحه و تا حدودی تروریستی و چریکی توانست که با هماهنگی و امضای موافقت‌نامه با آمریکایی‌ها و رضایت نسبی همسایگان، قدرت را در کابل به دست بگیرد. طالبان فاقد هرگونه تشکیلات اداری، اطلاعاتی، امنیتی و یا حتی نظامی است. از سوی دیگر فاقد کادرهای تربیت شده برای ایجاد و اداره چنین سازمان‌ها و نهادهایی هستند. مبارزه با گروه‌های تروریستی که در افغانستان لانه کرده‌اند نیازمند یک تشکیلات اطلاعاتی، نظامی و امنیتی برای شناسایی گروه‌های تروریستی است و قبل از اینکه موفق به انجام عملیات بشوند به آنها ضربه بزند و اقدامات خرابکارانه را خنثی کند. درست است که طالبان با زور اسلحه توانسته است که تسلط خودش را بر افغانستان مسجل بکند و به صورت انحصاری پشتون‌ها قدرت را در کابل به دست گرفته‌اند و یک دولتی را تشکیل دادند. با این حال طالبان فاقد هرگونه تشکیلات اداری منسجم، تشکیلات نظامی منسجم و تشکیلات اطلاعاتی منسجم هستند که ایجاد چنین تشکیلاتی زمان‌بر است و طالبان هم با توجه به اینکه گروه چریکی در حال مبارزه بود و در داخل شهرها نبوده و حزب و تشکیلاتی نداشته است، بنابراین مدتی طول خواهد کشید تا چنین تشکیلات و سازمان‌هایی را ایجاد بکند. این سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی هستند که می‌توانند اشراف امنیتی داشته باشند روی گروه‌های مختلف و اقدامات آنها را رصد بکنند و در زمانی که می‌خواهند دست به اقدامات تروریستی بزنند آنها را شناسایی و خنثی کنند. در شرایطی که طالبان فاقد نهادها و سازمان‌هایی مشابه است، گروه‌های تروریستی می‌توانند به فعالیت خودشان ادامه بدهند. داعش از قبل هم در افغانستان حضور داشت و گاهی مواقع هم می‌گفتند داعش با طالبان همکاری‌هایی دارد. امروزه طالبان بر این نظر است که بیاید و امنیت افغانستان را به دست بگیرد و گروه‌های مخرب مانند داعش و... را مهار و از بین ببرد. به نظرم در کوتاه‌مدت این امکان‌پذیر نیست. راه‌حل بهتر این است که طالبان که به‌دنبال شناسایی بین‌المللی است و خواهان آن است که مشروعیت حکومتش به رسمیت شناخته شود، دولت فراگیر تشکیل بدهد و یک اجماعی از سایر قومیت‌های افغانستان به وجود آورد.
با توجه به اتفاقات اخیر فکر می‌کنید این حملات با چه اهدافی صورت می‌پذیرد؟
با توجه به ایجاد این اجماع کلی، راه نفوذ گروه‌های تروریستی را ببندد. یکی از اهداف گروه‌های مخرب و جنایتکار مثل داعش این است که تفرقه ایجاد بکنند و لذا گروه‌های قومی، نژادی و مذهبی را مورد حمله و اقدامات تروریستی قرار می‌دهند تا بدین وسیله تفرقه و تشنج در جامعه افغانستان به وجود آورند و کنترل را از دست طالبان و حکومت مرکزی بگیرند و افغانستان را جولانگاه خودشان بکنند. برای اینکه این بهانه و عامل تفرقه از داعش گرفته شود، یک دولت فراگیر تشکیل شود و با تعیین بازه زمانی مشخص اعلام کنند انتخابات فراگیر و ملی برگزار کنند. لویه جرگه‌ای که از همه اقوام قومی، نژادی تشکیل شود. یک دولت ملی فراگیر، این باعث می‌شود تا حدودی جلوی تفرقه و تشنج قومی، نژادی و مذهبی گرفته شود و بعد هم در فکر کنترل چنین گروهایی که می‌خواهند تشنج‌آفرینی و ایجاد تفرقه بکنند گرفته شود. جامعه بین‌المللی هم کمک‌های بشر‌دوستانه را ادامه بدهد و تداوم داشته باشد ولی تا زمانی که دولت فراگیر تشکیل نشود از شناسایی دولت طالبان خودداری شود، به‌عنوان فشاری از سوی جامعه جهانی به گروه طالبان ولی در مجموع تا زمانی که طالبان نتواند تشکیلات منسجم نظامی، اطلاعاتی، امنیتی و.... در سطح کشور افغانستان ایجاد کند، ما شاهد چنین فجایعی از جانب جنایتکارانی که در قالب گروهای تروریستی نظیر داعش هستند، خواهیم بود.
رئیس شورای راهبردی روابط خارجی، هفته گذشته در مصاحبه‌ای اعلام کرد ایران قصد مداخله در امور داخلی افغانستان را ندارد ولی منافع مشروعی در آن کشور دارد که باید تامین شود؛ با وجود طالبان در افغانستان امکان تامین منافع ما وجود دارد؟
اگر از قدرت یافتن طالبان در افغانستان جلوگیری می‌شد؛ کشتار، بمب‌گذاری و جنگ داخلی تداوم می‌یافت. یک نظر این است که با تسلط طالبان بر کل افغانستان از این جنگ و جدال جلوگیری شده است و به‌عنوان یک قدرت مسلط در کابل مستقر است و دیگر شاهد جنگ‌های چریکی مداوم در سطح افغانستان نیستیم. این دیدگاه بیانگر جنبه مثبت تسلط طالبان بر افغانستان و قرار گرفتن در راس قدرت است. با زمینگیر شدن طالبان در قدرت به تدریج آنها به واقعیت‌های سیاست، قدرت و اداره مملکت و مشکلات پی ‌می‌برند و از یک گروه چریکی در حال مبارزه باید بنشینند و فکری به مملکت‌داری، ایجاد ارتش رسمی و تشکیلات اداری و... بکنند.کم کم طالبان را بشود گروه متمدنی که خواه ناخواه باید مشکلات مملکت را حل و فصل کند، درآورد. به‌جای اینکه وضعیت نا‌معلومی از جنگ‌های چریکی، درگیری‌های نژادی، قومی و مذهبی که می‌تواند برای منافع جمهوری اسلامی زیان‌آور باشد با یک حکومت مرکزی طرف هستیم که اسمش طالبان است. با این حکومت مرکزی از نظر دیپلماسی، نظامی و تهدیدات تعامل داشت و روابط همسایگی داشت. لذا بخشی از حاکمیت جمهوری اسلامی ایران از این منظر حضور طالبان را در راس قدرت تا‌حدودی مثبت می‌دانند تا اینکه با یک افغانستانی که دولت مرکزی همیشه در حال جدال و کشمکش با گروه‌های چریکی، خرابکار و... روبه‌رو باشند. این حکومت مرکزی احتمالا بتواند مسلط بشود و بتواند تسلط خودش را مستحکم‌تر کند شاید بتواند با گروه‌هایی مانند داعش و سایر گروه‌های مخرب که احتمالا از مرزهای افغانستان سرریز شوند، مقابله کند. اگر حکومت مرکزی قدرتمند در افغانستان باشد هر چند از نظر ایدئولوژی متفاوت با ما باشد، در مقابل امنیت مرزها، مواد مخدر و مقابله با گروه‌های تروریستی مسئول خواهد بود. اگر این حکومت مرکزی نباشد، نمی‌توان کسی یا گروهی را مسئول دانست و با آن مراوده داشت.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار