| کد مطلب: ۱۰۲۳۸۶۲
لینک کوتاه کپی شد

آقای ضرغامی چرا نقدی را نقد نمی‌کنید؟

وزیر میراث فرهنگــی پیش‌تر در نقد سفر روحانی به ایتالیا گفتــه بود چـرا در آن سفر هنگامی که رئیس‌جمهور و تیم همراهش برای بازدید از موزه رم از مجسمه سردار رومی دیدن کرده‌اند، همراهان روحانــی، عکس به خاک افتادن شاهان رومی به پای شاهان ایرانی (شاپور اول که او داریوش اول خواند) در نقش رستم را به ایتالیایی‌ها نشان نداده‌اند تا نمایش عزت ایرانی باشد.
آرمان ملی- امید کاجیان: اظهارات سردار نقدی درباره ایران باستان، هخامنشیان و ساسانیان طی این روزها با واکنش‌های متعددی، البته نه‌چندان از سوی مسئولان رسمی کشور بلکه از سوی چهره‌های سیاسی و مردم مواجه شده است. پلید نامیدن هخامنشیان بی‌آنکه به پادشاهان نیک‌سرشت آن همچون کوروش و یا مبارزانی همچون آریوبرزن و یارانش که در مقابل دشمن یونانی و اسکندر مقدونی تا پای جان ایستادند، اشاره شود و بیان اینکه گویی کشور دو دستی تقدیم دشمن شده و یا ماجرای اینکه آیا نقدی اعلام کرده که بعد از ساسانیان مغول آمده یانه؟ - البته که اگر هم چنین نگفته باشد بازهم نوع بیان او آن‌گونه است که به هر حال ساسانیان میدان را به دشمن داده‌اند که خود این هم معنادار به شمار می‌آید - با نارضایتی بخش قابل‌توجهی از افکار‌عمومی روبه‌رو شده است. البته این نخستین بار نیست که سردار نقدی با اظهاراتش خیلی‌ها را می‌رنجاند، او پیش‌تر هم اعلام کرده بود که «اصلا شخصیتی به نام کوروش وجود ندارد و ساخته و پرداخته دیگران است و این چهره تنها برای رابطه ایرانیان و یهودیان علم شده است!» به هرروی انکارهای تاریخی نقدی و یا حمله به آنچه در ایران باستان رخ داده موضوع تازه‌ای نیست. متاسفانه باید گفت پیش‌تر هم برخی نقل قول‌های انتسابی به بعضی مقامات شاخص کشور در رسانه‌ها حواشی بسیاری داشت، مثل وقتی که یکی از مقامات رده برتر کشور که تجربه بالاترین جایگاه‌های مدیریتی ایران را داشته زمانی در یک سخنرانی دانشگاه شریف اظهارداشت: «ايرانيان قبل از اسلام مردمانی بی‌سواد، بی‌فرهنگ و در کل وحشی بودند كه در عين حال خود نيز علاقه داشتند که بی‌سواد باقی بمانند.» یا زمانی که یکی دیگر از مقامات بسیار مهم در تمام این سال‌ها گفت: «بشر غیر از اسلام همان حیواناتی هستند که روی زمین می‌چرند و فساد می‌کنند.» با جست‌وجوی این عبارات می‌توان به جایگاه این گویندگان پی برد. آنچه متاسفانه در رویکرد برخی از مسئولان به نظرمی‌آید، انکار افتخارات و بخشی از تاریخ ایران که ایران باستان نام دارد، است. این موضوع را نه فقط در سخنان تند بعضی از آنها بلکه در نوع نگاه عده‌ای به تعدادی از سنن و مراسم ایرانی نیز شاهد بوده‌ایم. به‌طور کلی بخش ایران باستانی تاریخ ما از سوی گروهی مخرب و یا متاسفانه به اشتباه در تقابل با بخش دینی و مذهبی دیده می‌شود و همین نگاه ناصحیح به تقابل‌ها دراین زمینه دامن زده است. از این رو است که مثلا درباره بزرگداشت کوروش موضع‌گیری از سوی عده‌ای صورت می‌گیرد و یا در مورد مراسم نوروز عده‌ای بی‌اطلاع از تاریخ و فلسفه چرایی آن بسیاری از مراسمش را به خرافات نسبت می‌دهند و تخریب می‌کنند. از دهه‌های گذشته که کسانی مانند آیت‌ا... مطهری از مراسمی مانند چهارشنبه سوری با عنوان«خریت‌های پدران ما!» یاد می‌کرد تا امروز که عده‌ای روز‌به‌روز بخشی‌هایی از سنت نوروز از چهارشنبه سوری تا سیزده بدر تا سفره هفت‌سین را زیر سوال می‌برند، می‌توان ردپای برخی تقابل‌های خواسته و ناخواسته را دید. نکته قابل‌تامل‌تر در ماجرای اخیر این بود که در میان همه کسانی که صاحب‌منصب هستند تا به امروز به نظر می‌آید اسفندیار اختیاری نماینده ایرانیان زرتشتی در مجلس از معدود مسئولانی باشد که به این مسئله واکنش نشان داده و اظهارات نقدی را آسیب زننده به همبستگی ملی توصیف کرده است ولی خبری از واکنش‌های باقی مسئولان لااقل در رسانه‌ها نیست. اختیاری در پاسخ به اینکه هخامنشان پلید نامیده شدند گفته نقوش تخت جمشید همه نشانه پاکی و بزرگی است. پیشینه تاریخی این کشور بیش از ۸۰۰۰ سال است که متاسفانه مورد تاخت‌و‌تاز کشورهای مختلف قرار گرفته است ولی این، دلیلی بر نادیده‌انگاری زحمات بزرگان این کشور نمی‌شود. ایرانیان، بر اساس آموزه‌های الهی هزاران ساله خود و فرهنگ برآمده از آن، ارزش‌های اخلاقی و انسانی را همواره سرلوحه کاری خود قرار داده و آن را به جهانیان نیز عرضه کرده‌اند که این یک افتخار غیر قابل انکار ایرانیان است.
ضرغامی کجاست؟
در میان سکوت همه مسئولان اما امروز لااقل از سید عزت ا... ضرغامی وزیر میراث فرهنگی که در مورد مسائل باربط و بی‌ربط اظهارنظر می‌کند - که البته اظهارنظر درباره هرچیزی حق او و همه مردم است - توقع واکنش رسانه‌ای می‌رفت و اینکه در ازای آنچه که رخ داده از خود سخنی قابل ستایش به زبان بیاورد. البته گاف دادن خود ضرغامی در مسائل تاریخی هم شهره است، به‌ویژه آنجایی که در جلسه دفاع از وزیر شدنش در مجلس، چند تاریخ را با هم ادغام کرد و ماجرای شاپور اول و شکست والریانوس را اشتباهی، به داریوش اول نسبت داد و در گفته هایش یونان و روم و هخامنشیان و ساسانیان درهم آمیخته شد. اما آن گاف ضرغامی در نقد اقدام دولت حسن روحانی بود زمانی که در اقدام تامل برانگیز در نشست خبری رئیس‌جمهور وقت ایران درایتالیا، روحانی به موزه Capitoline دعوت شد، جایی که در زیر مجسمه بزرگی از مارک اورل، امپراطور رومی سوار بر اسب، باید سخنرانی و اظهار‌نظر می‌کرد. امپراطوری که با ایران به جنگ برخاست. ضرغامی در نقد روحانی، آن روز در مجلس می‌خواست بگوید که اگر تاریخ ایران را می‌دانستیم، می‌توانستیم از زانو زدن والریانوس در برابر شاپور اول (که اشتباه از سوی او داریوش اول خوانده شد) بگوییم. ولی حالا که یک نفر از درون ایران چنین درباره هخامنشیان و ساسانیان گفته ضرغامی اعتراض خاصی نکرده؟ پرسش از وزیر میراث فرهنگی این است که در دفاع از ایران و شکوه تاریخی‌اش مگر یک بام و دوهوا می‌شود که آنکه با شما زاویه دارد را نقد کنید و دیگری را نه؟ اتفاقا الان فرصت خوبی بود تا ضرغامی نشان دهد به آنچه که می‌گوید ایمان دارد و به اثبات برساند که دغدغه میراث فرهنگی‌اش واقعی است. ضرغامی‌خود نیک باید بداند که اکنون مسئول فقط ساختمان‌ها و بقایای به‌جا مانده از ایران باستان نیست که آن را در میراث ملموس خلاصه می‌کنند بلکه مسئول دفاع و حمایت از میراث گرانقدر معنوی و ناملموس از سنن ایرانی و جشن‌هایش گرفته تا تاریخ آن نیز هست. به نظر می‌آید در این زمینه در کنار نقدهایی که به نقدی وارد می‌شود باید از ضرغامی هم این پرسش را کرد که لااقل در میان سکوت اکثریت مسئولان کشور چرا او به عنوان وزیر میراث فرهنگی، این‌بار از در تذکر رسانه‌ای برنیامد؟ به‌خصوص او که داعیه این را داشت اگر تاریخ می‌دانستیم، می‌توانستیم از ایران دفاع کنیم.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار