دیپلماسی صلح و اقتدار ایران
جعفرگلابی روزنامهنگار
روشن است که آذربایجان بدون تحریک اسرائیل و حمایت ترکیه انگیزه و توان و شهامت اصطکاک با ایران را ندارد و رئیسجمهور این کشور قماری را آغاز کرده است که ممکن است تبعات سنگینی برای او داشته باشد. این کشور به دلایل متعدد و خصوصا قرابت عمیق مردمش با فرهنگ ایرانی و سابقه پیوستگیاش با ایران همواره به رعایت ملاحظات همسایه اصیل خود میپرداخت و ایران هم دقیقا مثل پاره جدا شده از پیکرش به این کشور مینگریست و به قول معروف هوایش را داشت. پس از جنگ اخیر میان ارمنستان و آذربایجان و با وجود تلاش تهران و نشان دادن حسننیت خود نسبت به طرفین آقای علیاف گویا احساس کرده است که میتواند درمیان منازعات و چالشها و زاویههای موجود در منطقه برای خود قبایی بدوزد و سری میان سرها داشته باشد! بهزودی اگر ایران سیلی بر گوشش نزند روزگار و مناسبات و پیچیدگیهای سیاست و کشمکشهای قدرتهای منطقهای و جهانی و لغزشگاههای پرخطر به او ثابت خواهد کرد اینجا و در اوضاع طوفانی منطقه جایی برای جولان او نیست. اما برای ایران موضوع از زوایای دیگر پراهمیت و دارای پیامهای عمیقتر است. رژیم اسرائیل که تا حدودی از اقدامات مستقیم آمریکا ناامید شده
است، تمام توان خود را روی ایذاء تهران در چهارسوی مرزها متمرکز ساخته است تا بدلی از استراتژی ایران در اطراف خود بسازد. در مرزهای شرقی ما با مشکل طالبان روبهرو هستیم که ثبات را از افغانستان ربوده است و احتمالا میدان را برای جولان گروههای مختلف تروریستی باز خواهد کرد. در عراق با همه پیوندهای دو ملت کشورهایی نظیر عربستان تا آنجا که میتوانند فضایی کاذب از ایرانهراسی بهوجود میآورند و درکردستان این کشور هم اسرائیل فعالیتهای گوناگونی را آغاز کرده است، کشورهای جنوبی خلیج فارس هم که اغلب با همه توان خود سیاستهای ایران را به چالش میکشند. مهمتر از همه موارد بالا تلاش درجهت مسألهدار شدن روابط دو کشور مهم ترکیه و پاکستان با ایران باید مورد توجه جدی قرار گیرد. هرچند بعید مینماید که مسئولان این دو کشور خامی کنند و به تشنج در روابط خود با ایران تن دردهند ولی در سیاست هیچ چیز بعید نیست و تهران باید با دقت و حساسیت از اخلال احتمالی در این روابط بهشدت جلوگیری بهعمل آورد. مشکل ما آذربایجان نیست و دیر یا زود این کشور ناچار خواهد شد که راه کامیونهای ایران را باز کند اما سمت و سوی حوادث نشان میدهد که استراتژی
جدید اسرائیل که در سفر اخیر نخست وزیر این کشور به آمریکا تبیین شده و موافقت واشنگتن را بهدست آورده است مسألهسازی مداوم در مرزها و اطراف ایران و تشدید اقدامات خرابکارانه درایران است تا اشتغالات تهران به کمک مشکلات داخلی انبوه شوند و تلآویو در پرتو آن به امنیت بیشتری دست یابد. در صفحه شطرنجی که درمنطقه باز است همه مهرهها مهم شدهاند و بازی چند بعدی و چند جانبه شده است. برخلاف برخی از نظرها و خواست بعضی از افراطیون کوچکترین تشنجها در داخل و روابط خارجی ایران بسیار خسارتبار است و سختی و فشارش متوجه مردم خواهد شد و اتفاقا این درست همان خواست بیگانگان ایرانستیز است. نشان دادن اقتدار نظامی البته لازم است ولی آنچه این اقتدار را کامل و ریشهدار و موثر میسازد رضایت مردمی، آرامش داخلی و رفع تنگناهای اقتصادی است. اگر تحریمهای ایران لغو شوند تهران در اقتدار خود شاهد تحولات بزرگی خواهد شد و گامهای بلندی برخواهد داشت و چه بسا هیچ کشور و گروهی خیال مزاحمت برای کشورمان را به ذهن خود راه ندهد، آنچه خیال خام برای بیگانگان درست میکند و طمع نزدیک کردن تهدیدها به خاک ایران و ایجاد نوعی از محاصره را به ذهنشان
متبادر میسازد، عدم انسجام داخلی و نارضایتی مردم و تنگنای معیشت محرومان و تصمیمات خطا و عدم مشارکتجویی دولت نسبت به جامعه و استقبال از تشنجات خارجی و در نظر نگرفتن تمایلات اقشار مختلف است. این قدرت عظیم مردم است که اگر مشتاقانه و واقعگرایانه تجمیع شود و در محاسبات در اولویت قرار گیرد کارستان بزرگی ایجاد خواهد کرد که دفع دشمن تنها یکی از ثمرات آن است. خسارتهای دفع دلسوزان و انحصار قدرت در دست یک جناح متاسفانه روبه بروزند و ایرانستیزان حداکثر استفاده را از آن خواهند برد و مسئولیت آن هم برعهده به وجود آورندگان وضع موجود است.
ارسال نظر