اصلاح ساختار اقتصادی؛ بانکها و فعالیت مولد
مرتضی افقه تحلیلگر مسائل اقتصادی
نظام بانکی بهویژه بانکهای خصوصی از عوامل ایجاد اختلال در بازارها هستند، در واقع سیستم بانکهای خصوصی به دنبال کسب حداکثری سود بوده که روندی طبیعی است، بنابراین و وقتی سرمایه گذاری در تولید سودآور نباشد، بانکها هم همچون سایر حوزههای اقتصادی به سمت فعالیتهای دلالی و بنگاهداری و غیرمولد سوق پیدا میکنند که هم سود بیشتری دارند و هم زودبازده هستند. بررسیها نشان میدهد که در دو دهه اخیر بانکها یکی از عوامل اصلی در ایجاد شوک و اختلال در بازارها بودهاند بهگونهای که این بانکها با ورود به بازارهای سرمایه ای همچون سکه و ارز به افزایش قیمتها و دامن زدهاند به عنوان مثال همان زمانیکه به سراغ خرید املاک در شرایطی رکود رفتند شاهد افزایش موج گرانی در بازار مسکن بودیم. بنابراین به نظر میرسد بانکها خیلی در جهت رشد و پیشرفت اقتصاد کشور نیستند و عمدتاً در جهت افزایش سودآوری خود وارد فعالیتهای اختلال زا در بازار شدهاند. حتما راهکاری برای اصلاح نظام بانکی وجود دارد، اما این ساختارها توانمند و آماده نیستند، بعضا برخی از این ساختارها در سودهای بادآورده بانکها ذینفع بوده و مدیران برخی از بنگاههای بزرگ مانند بانکها افراد ذینفوذ هستند. هرچند که راه اصلاح وجود دارد ولی در مقابل این اصلاحات مقاومت میشود؛ چون افراد صاحب نفوذ، چه نفوذ سیاسی و چه نفوذ اقتصادی خودشان دست اندرکار تاسیس این نوع بانکها هستند. بنابراین با این شرایط حداقل در کوتاه مدت اگر پشت آن ارادهای نباشد تغییر بسیار دشوار خواهد بود. اگر شرایط اقتصادی اصلاح نشود و همچنان بانکهای خصوصی و حتی بانکهای دولتی به این فعالت خود ادامه بدهند، طبیعی است که آنها هم رغبتی پیدا نمیکنند که وارد فعالیتهای مولد شوند، چرا که این فعالیتها پرهزینه و با موانع زیادی مواجه هستند که هم درآمد و هم سود را کم میکند، بنابراین اگر قرار است که نظام بانکی اصلاح شود باید راهکارهای ضد تولید و توسعهای که بر کل نظام تصمیمگیری کشور از جمله نظام انتخات و انتصاب مدیران، نظام اداری و جاری که اینها خودشان از موانع اصلی پیشرفت هستند، حاکم است، اصلاح شود. در غیر این صورت زمینهای برای بانکها فراهم نخواهد شد که به سمت فعالیتهای مولد بروند.
ارسال نظر