| کد مطلب: ۱۰۲۲۹۵۶
لینک کوتاه کپی شد

پاسخگويی از بين نرود

آرمان ملی- حمید شجاعی: «حاکمیت یکدست» واژه‌ای است که بیش از یک دهه گذشته و با تشکیل دولت‌ محمود احمدی‌نژاد وارد ادبیات سیاسی کشور شد. اساسا یکدستی حاکمیت به شرایطی اطلاق می‌شود که ارکان حاکمیت اعم از قوا و نهادهای انتخابی و انتصابی در اختیار یک جریان سیاسی بوده و به طور کل تفکرات، منویات و راهبردهای آن جریان در کشور حاکمیت و جریان داشته باشد. درست مثل زمانی که حد فاصل سال‌‌های 84 تا 92 دولت، مجلس، دستگاه قضا و حتی شوراها و شهرداری‌ها در اختیار اصولگرایان قرار داشت. اما همین یکدستی در آن دوران نه تنها نتوانست به جهت هماهنگی بیشتر و نبود اختلاف عملکرد مطلوبی از خود بر جای بگذارد بلکه به جهت نبودن جریان منتقد در آن زمان و بر‌نتافتن سخن منتقدان از صحن جامعه باعث شد تا شرایط مردم و کشور بیش از پیش بدتر و بغرنج‌تر شود. چنانکه به گواه کارشناسان و صاحب‌نظران اقتصاد کشور دو واحد کوچک‌تر و کشورمان با انواع تحریم‌‌های مختلف مواجه شد و حتی ذیل فصل هفت منشور ملل متحد نیز قرار گرفت. این در حالی است که امروز هم اصولگرایان در شرایطی قوای 3 گانه را مجددا در اختیار دارند که باز هم نگرانی‌هایی از تکرار دوران احمدی نژاد با تصمیم‌گیری‌‌هایی از آن جنس وجود دارد. هر‌چند که اگر بخواهیم پایه‌‌های این شکل‌گیری مجدد حاکمیت یکدست را بر شمریم باید به 2 سال قبل و انتخابات مجلس یازدهم بازگردیم؛ جایی که اصولگرایان در کاهش چشمگیر و معنادار حضور مردم در پای صندوق‌های رای توانستند کرسی‌های بهارستان را از آن خود کنند تا در سنگر اول، مجلس را از اختیار جریان رقیب خارج سازند. پس از آن نیز هر چند به نظر می‌رسید که شاید با حضور مردم در انتخابات‌‌های پیش‌رو جریان مخالف اصولگرایان روی کار بیاید اما باز‌هم سناریوی اسفند 98 تکرار شد و اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری و شوراها نیز پیروز شدند. سر انجام نیز با عزیمت سید‌ابراهیم رئیسی به ریاست جمهوری و حضور محسنی‌اژه‌ای در دستگاه قضا قوای 3 گانه رسما در اختیار اصولگرایان قرار گرفت. البته برخی نیز معتقدند که اصولا یکدستی در حکومت معنا ندارد، چون هر نهادی باید در چارچوب‌های قانونی خود کار کند. حکومت یکدست به معنای مثبت باید بازتاب‌دهنده خواست عمومی باشد، ولی اگر قرار باشد که نماینده اقلیتی شود، در این صورت یکدستی حکومت در تعارض با خواست عموم می‌شود و این اول مشکلات حل‌نشدنی خواهد بود. این مساله است که باعث شده بسیاری از حکومت یکدست به عنوان یک فرصت یا تهدید نگاه کنند. آنچه مسلم است در حکومت یکدست به جهت نبود اختلاف میان قوا مسائل و مشکلات در حوزه‌های مختلف داخلی، خارجی و سایر حوزه‌ها حل امور ، مسائل و مشکلات در حوزه‌های مختلف سهل‌الوصول‌تر انجام می‌شود. اما نکته اینجا است که این سهل‌الوصل بودن به معنای انجام مطلوب‌تر و بهتر امور نخواهد بود. به عبارت دیگر سهل‌الوصول بودن امور در حاکمیت یکدست شرط لازم اما کافی نیست.
فرصت یا تهدید؟
ارتباط جامعه و حاکمیت مساله مهمی است که بارها به آن اشاره و بدان تاکید شده است. در زمانی که ارکان حاکمیت از جریان‌های مختلف سیاسی و با تفکرات متفاوت باشند می‌توان به این نتیجه رسید که از دل اختلافات در اتخاذ تصمیم‌ها و نوع اجرای آن زنده بودن روح پرسشگری و انتقاد نسبت به عملکردها از سوی دستگاه‌های مختلف پیدا می‌شود و جامعه نسبت به عملکردهای درست یا غلط واکنش‌های متفاوتی دارد. اما زمانی که تمام ارکان حاکمیت یکدست می‌شوند انتظار جامعه این است که به جهت نبود اختلاف در رویکردها و عملکردها و از آنجایی که رقابتی در کار نیست؛ مسائل و مشکلات به سرعت حل شود و روبه کاهش برود و آثار این یکدستی برای مردم نمایان گردد. اگر این رویکرد در همین راستا انجام پذیرد باعث تقویت اعتماد بعضا از دست رفته و کاهش یافته خواهد شد اما اگر در جهت عکس عمل کند بیش از پیش موجبات کاهش و حتی سلب اعتماد از جامعه را فراهم خواهد آورد. لذا در یکدستی کامل ارکان حاکمیت بهانه‌ای را از جهت عدم حل مشکلات کشور و مردم نمی‌توان پذیرفت چون همه چیز در اختیار ارکان یکدست خواهد بود و عدم نتیجه‌گرایی نشان از ناتوانی خواهد بود نه وقوع موانع. از جهتی گرچه برخی مطرح می‌کنند که یکدستی حداقل برای دولت خوب است تا سیاست‌ها و تغییرات خود را اعمال کند؛ اما بعضا مشکلات و خطراتی را هم در پی دارد. جایی که به جهت نبود منتقد و مطالبه‌گر تصمیماتی گرفته می‌شود که شاید چندان مطلوب نبوده و اجرای آن برای جامعه با تبعاتی همراه باشد. لذا حتی در حاکمیت یکدست نیز لزوم پرهیز از سیاست‌های هیجانی که صرفا تبعات آن برای مردم خواهد بود بسیار احساس می‌شود. در نتیجه به نظر می‌رسد که باید ریل‌گذاری‌ها در حوزه‌های مختلف طبق نظرات کارشناسی صورت پذیرد و در تصمیم‌گیری‌ها نیز همه مسائل مد‌نظر قرار گیرد تا مثلا یک تصمیم در حوزه حامل‌های انرژی تاثیر چندانی بر زندگی مردم نگذارد. لذا فرصتی برای آزمون و خطا نیست و باید حساب شده و دقیق عمل کرد. حاکمیت یکدست و عملکرد قوا مانند تیغ دو لبه عمل می‌کند که هم می‌تواند ثمرات و دستاوردهایی را به جهت سهل‌الوصول کردن اجرای تصمیمات داشته باشد و هم می‌تواند به جهات اتخاذ و اجرای تصمیمات سریع تبعات چندان مطلوبی به همراه نداشته باشد.
اصولگرایان باید پاسخگو شوند
یک فعال سیاســی اصلاح‌طلـــب درخصــوص حاکمیت یکدســت و ثــمرات و تبـــعات آن اظهار داشت: اینکه حاکمیت در همه نهادهای انتخابی و انتصابی یکدست شده را، هم می‌توان خوب تلقی کرد و هم بد اما تجربه گذشته نشان داده که این نوع حاکمیت چندان مطلوب نبوده است. اسماعیل گرامی‌‌مقدم به«آرمان ملی» گفت: تجربه دولت احمدی‌نژاد به عنوان یک الگو از یکدست شدن حاکمیت یک به‌هم‌ریختگی بین مناسبات حاکمیت و برخی جریانات را دامن زد. در گام دوم رابطه خود نهاد انتخاباتی دولت و حاکمیت نیز به هم ریخت که تاکنون تبعات آن را می‌بینیم. ازطرف دیگر خسارت‌های اقتصادی زیادی هم به کشور وارد شد. اما نباید همیشه بگوییم چون یکدست شده همیشه بد خواهد شد. سخنگوی حزب اعتماد ملی افزود: اکنون اصولگرایان شرایطی پیدا کردند که باید پاسخگو باشند و از این جهت شرایط برای کل جریان اصلاح‌طلب مناسب شده که اصولگرایان را پاسخگو کند. امروز دیگر عدم پاسخگویی را جامعه و حتی تاریخ نخواهند پذیرفت. اصولگرایان باید نسبت به عمل و رفتار خود در دولت، مجلس و دستگاه قضایی پاسخگو باشند. وی افزود: دیگر هیچ بهانه‌ای برای غیر پاسخگو بودن حاکمیت نداریم. دیگر کسی نمی‌تواتند بهانه بیاورد که در فلان موضوع اصلاح‌طلبان مقصر بودند یا دولت مجلس را مقصر بداند و بالعکس. هیچ گونه صحبتی از این دست پذیرفته نیست. قوا یکدست شده و از این جهت به نظر می‌رسد که اگر 3 رکن نظام درست عمل کنند منفعتش به مردم خواهد رسید.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار