| کد مطلب: ۱۰۲۲۹۵۳
لینک کوتاه کپی شد

معادلات پس از پیوستن ایران به شانگهای

صلاح‌الدین هرسنی تحلیلگر مسائل بین‌الملل

در نگاه نخست ارتقای نقش ایران در سازمان همکاری‌های شانگهای از عضو ناظر به عضو اصلی و ثابت، می‌تواند یک رخداد مثبت باشد، چراکه این اتفاق با توجه به خروج آمریکا از برجام و بدعملی تروئیکای اروپایی برجام می‌تواند ایران را شریکی مطمئن برای مبادلات تجاری و همکاری‌های اقتصادی با کشورهای عضو منطقه کند. مشخصا ایران واجد موقعیت راهبردی ممتازی برای پیوند زدن شرق آسیا به آسیای میانه و اروپاست که حداقل نمی‌تواند از سوی دو عضو اصلی سازمان شانگهای یعنی روسیه و چین دور بماند. همین ویژگی‌ها سبب حمایت چین و روسیه از عضویت دائم ایران به این سازمان شده است. حال این اتفاق مثبت را باید همانند سایر مناسباتی که پای روسیه و چین در آن به میان است، به دیده تردید نگریست. به عبارت دیگر در پس نگاه مقامات مسکو و پکن بابت موافقت در ارتقای نقش ایران از عضو ناظر به عضو اصلی، اهدافی مستتر است که قبل از آنکه متوجه جایگاه یابی ایران در این سازمان باشد، متوجه جایگاه و نقش یابی و نگاه‌های ابزاری و فرصت‌طلبانه روسیه و چین در قبال ایران است. تردیدی نیست که ارتقای نقش ایران در این سازمان با توجه به تحولات منطقه به‌ویژه رقابت راهبردی چین و روسیه در قبال آمریکا در مناطق پیرامونی و جنوب آسیا طراحی شده است. در واقع روسیه و چین در سایه چنین موافقتی بابت ارتقای نقش ایران تلاش دارند که جنگ ژئوپلیتیکی با آمریکا را با توجه به معادلات جاری در منطقه، نبازند. به‌ویژه آن که طالبان در افغانستان قدرت را دوباره به دست آورده و روسیه و چین نیز با قدرت‌یابی طالبان مخالفتی ندارند و حتی تلاش دارند که قدرت‌یابی طالبان را زیر سایه همکاری‌های ایران، دستمایه رقابت با واشنگتن کنند. از سوی دیگر، روسیه و چین آگاهند که در معادلات منطقه‌ای ایران تنها کشوری است که ستیز سختی با آمریکا دارد و پیوسته با ائتلاف سازی با جریان‌های ضدآمریکایی برای ایستادگی در مقابل این کشور تلاش می‌کند. حال شاید موافقت روسیه و چین با نقش دائمی ایران در پیمان شانگهای در کوتاه مدت متضمن فوایدی راهبردی برای ایران باشد و آن گونه که ولادیمیر پوتین اعلام کرده روسیه می‌تواند حامی مشارکت تمام عیار ایران در این سازمان باشد و حتی آلترناتیوی در قبال تحریم‌های اقتصادی واشنگتن و دور زدن نفسگیر نظام‌های تحریم غرب باشد اما در درازمدت این راهبرد روسیه و چین تحت معادلات منطقه تغییر خواهد یافت و چه بسا هزینه ایران را در معادلات منطقه‌ای افزایش دهد. به‌عبارت دیگر، همراهی روسیه با ایران نمی‌تواند در این پیمان دائمی باشد، چراکه روسیه در شرایط حاضر، فصل جدیدی از همکاری با تل آویو و مجموعه‌های عربی را آغاز کرده و به‌طور تدریجی در حال فاصله گرفتن از ایران است. تحت این شرایط، امیدهای ایران به روسیه آن هم از رهگذر ارتقای نقش ایران از وضعیت ناظر به دائم، بابت تشکیل بلوکی واحد برای همکاری‌های ضدتروریستی، ضدافراط‌ گری و ضد جدایی‌طلبی کمکی به ارتقای نقش دائم و مطمئن ایران در پیمان شانگهای نمی‌کند، چراکه روسیه در سایه منطق واقع گرایی به درستی آموخته است که باید منافع درازمدت خود را در قبال همکاری با ایران در نظر گیرد، ضمن آنکه مقامات کرملین سخت آموخته‌اند که نباید امیدی به پایداری دوستی و دشمنی در ساختار نظام بین الملل داشت.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار