نوشتن فیلمنامه و طرح را بیشتر دوست دارم
فیلمنامـــهنویس، کارگردان و تهیهکننده سینمای ایران گفت: اگر به عقب برگردم تمرکزم را از کارگردانی بیشتر بهسمت فیلمنامهنویسی میبرم، زیرا نوشتن را بیشتر دوست دارم. محمدمهدی عسگرپور اظهارداشت: من سوم دیماه ۱۳۴۲ در تهران بهدنیا آمدهام؛ اولین درآمدم از سینما در سن ۱۱ سالگی بود. در کتابخانهای که من زیاد رفتوآمد داشتم، گفتند تعدادی از کودکانونوجوانان را برای بازی در یک فیلم میخواهند و من هم ثبتنام کردم. ۱۲ روز، هر روز ما را سر صحنه فیلم «چنین کنند حکایت» ساخته آقای اصلانی میبردند که من نقش یک هنرور را داشتم و مهرداد فخیمی فیلمبرداری آن را برعهده داشت. وی ادامه داد: نکته جالب این بود که مدیرتولید فیلم هر روز بعداز اتمام فیلمبرداری داخل اتوبوس میآمد کیفش را بازمیکرد و یک اسکناس ۵۰ ریالی که در آن زمان پول خوبی بود، به همه ما میداد و من برای ۱۲ روز ۶۰ تومن گرفتم. عسگرپور درباره حضورش بهعنوان دبیر در دو دوره جشنواره ملی فجر بیان کرد: برای من تجربه خوبی بود و کمک کرد تا فضای جانبی سینما را به شکل دیگری ببینم و متوجه شوم دوستان نزدیک در چه جاهایی ممکن است همراهی نکنند و یا دوستانی که حتی فکرش را هم
نمیکنیم در کجاها کمک کردند و این نکته برایم جذاب بود. عسگرپور افزود: در جشنواره فیلم فجر که اولین جشنواره بعداز دبیری خودم بود، «قدمگاه» چهار سیمرغ گرفت، بهترین فیلم دوم و نامزد ۱۰ بخش نیز شده بود. در آنجا عزم من بیشتر شد تا در حوزه فیلمسازی بیشتر کار کنم و قصد بازگشت به حوزه اجرایی را نداشتم. وی گفت: اقلیما، ژانرجدید و معمایی و ساختارخوبی داشت. معمولا در کارها دکوپاژ را نمینوشتم اما در این فیلم حتی استوری برد که آن را هم کشیدیم تا پلانها مهندسی شده گرفته شود.
شیرینی فیلمسازی جذابتر است
عسگــرپور ادامه داد: بعــداز «گلهـــای گرمسیری» سریالهای زیادی به مــن پیشنهاد میشد و به دلیل اینکه «قدمگاه» را ساختـه بودم اغلب سریالهایی به من پیشنهاد میشــد که مفهوم انتظار داشت. متاسفانه بخش قابلتوجهی از این فیلمنامهها مناسب نبود و سنم هم بالا میرفت و سختگیــریهایم بیشتر شده بود. وی با بیان اینکه زمان فیلمبرداری «گلهای گرمسیری» مدیریت خانهسینما به او پیشنهاد شد، گفت: البته این دومینبار بود که مدیریت خانه سینما به من پیشنهاد شده بود، اولینبار زمان ساخت فیلم «اقلیما» بود که خانهسینما دچار مساله شده بود هیاتمدیره از هم پاشیده بود و میخواستند هیات حل اختلاف تشکیل بدهند. که در آن زمان این پیشنهاد را احمدرضا درویش به نمایندگی از آن هیات به من داده بود که قبول نکرده بودم، زیرا نمیخواستم وارد اجرا شوم بهدلیل اینکه شیرینیهای فیلمسازی برایم جذابتر بود. عسگرپور ادامه داد: دفعه دوم که مدیریت خانه سینما پیشنهاد شد اصرار برخی دوستان بیشتر بود و در اینکه این مسئولیت را بپذیرم رضا میرکریمی که خودش مدیرعامل خانه سینما بود، نقش زیادی داشت که در نهایت پذیرفتم. انتخابات برگزار شد و من در سال ۸۷ رئیس
هیاتمدیره و مدیرعامل خانه سینما شدم. یادم میآید در همان سال زندهیاد خسرو شکیبایی فوت کرده بود و تشیع ایشان باید مدیریت میشد که جمعیت زیادی آمده بود که آن مراسم درواقع برای من تلنگری بود مبنی بر اینکه وارد جایی شدم که مدیریت خاص خود را میطلبید. وی با اشاره به برنامههای خود برای خانه سینما، گفت: برنامههایی را برای خانه سینما درنظر داشتم؛ تدوین و طرحی که بعدا قانون سینما شود. تدوین لایحه تاسیس نظام صنفی سینما، امنیت شغلی، دعوت و آمدن اعضا آکادمی اسکار که همه آنها در دوره زمانی ۶ ماهه مطرح شد. عسگرپور خاطرنشان کرد: در دوره هفت سالهای که در خانه سینما بودم تدوین لایحه نظام صنفی مهمترین اتفاق بود و طرح ما این بود که با تشکیل یک سازمان نظام صنفی- مانند نظام پزشکی و نظام مهندسی- بخشی از کارهای وزارت ارشاد منتفی شود و سازمان نظام صنفی این ماموریت را بر عهده بگیرد.
مدیریت در جشنواره جهانی
وی با اشاره به فیلم «میهمان داریم» گفت: این فیلــم را در سال ۹۲ زمانی که دولت آقای احمدینژاد تمام شده بود ساختم و بعداز آن دو سریال دیگر کار کردم. وی درباره اینکه چرا بعداز «میهمان داریم» در کار فیلمسازی شما وقفه افتاده است، پاسخ داد: البته در این مدت تهیهکنندگی انجام دادم. خیلی وقتها مینویسم و سرمایه هم آماده میشود و یا تلویزیون هم میپذیرد، اما خودم راضی به ساخت نمیشوم زیرا سن وقتی بالا میرود آدمها سختگیرتر میشوند. عسگرپور درباره مدیریت خود در جشنواره جهانی فیلم فجر نیز بیان داشت: برای پذیرفتن دبیری جشنواره جهانی فیلم فجر چند پارامتر وجود داشت. ابتدا علاقه مندیام به حوزه جشنواره جهانی، اصرار رضا میرکریمی و تعدای از همکاران در جشنواره جهانی و حسین انتظامی که در جلساتی که با او داشتیم به من حس مثبتی داد و باعث شد تا دبیری جشنواره جهانی را بپذیرم. وی اضافه کرد: اگر به عقب برگردم تمرکزم را از کارگردانی بیشتر بهسمت فیلمنامهنویسی میبرم زیرا نوشتن را بیشتر دوست دارم.
ارسال نظر