یک انتصاب و چند نتیجه
آرمان ملی- امید کاجیان: انتصاب های دولت رئیسی از زوایای مختلفی مورد انتقاد بسیاری قرار گرفته است. معرفی کابینهای که بیش از 50 درصد آن ها مدیران یا وزرا و معاونان وزیر دولتهای نهم و دهم بودهاند، یا حضور چهرههایی از آستان قدس و یا قوه قضائیه در بخشهای اجرائی کشور که از نظر عدهای در پستهای کنونی توانایی انجام کار و بهرهوری مطلوب را به دلیل بی ارتباط بودن جایگاهشان با تجربه شان ندارند، از جمله این انتقادهاست. بعد از تشکیل کابینه رئیسی، برخی انتصابهای دیگر در زیر مجموعه قوه مجریه نیز نشان میداد ظاهرا در برهمان پاشنه زمان دولتهای نهم و دهم میچرخد. انتخاب سید صولت مرتضوی بهعنوان معاون اجرائی رئیسی در حالی که وی دوران احمدینژاد معاون سیاسی وزیر کشور آن هم در سالهای ۸۸ به بعد بود، انتخاب فرهاد رهبر به عنوان دستیار اقتصادی رئیسی جمهور کسی که یکی دیگر از مدیران دولتهای نهم و دهم است، انتصاب صادق خلیلیان به عنوان استاندار خوزستان. که آن هم در دولت احمدی نژاد حضور داشت. حواشی این احکام اما زمانی وارد فازتازه تری شد که رئیسی کاندیداهای به اصطلاح رقیب اما به عقیده بسیاری پوششی یا کمکی در 1400 را نیز به
سمتهای مختلفی منصوب کرد. محسن رضایی را معاون اقتصادی خود نامید و سپس با صدور حکمی امیرحسین قاضیزاده هاشمی را به سمت «معاون رئیس جمهور و رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران» منصوب کرد. بگذریم از این که علیرضا زاکانی پیش از شهردار شدنش نیز از این خبر داد که به او وزارتخانههای رفاه، وزارت بهداشت و دفتر رئیسجمهورپیشنهاد شده بود. انتخاب محمداسلامی به جای علی اکبرصالحی در ریاست سازمان انرژی اتمی نیز یکی دیگر از مسائل قابل سوال دراین ماجراست.
تغییر استراتژی وزارت خارجه ؟
در میان تمامی این افراد بسیاری نگران وزارت خارجه رئیسی با توجه به حساسیت موضوع، مسائل هستهای، احیای برجام بودند. پیش از ریاست جمهوری او دو اسم بیشتر از باقی، برخی را نگران می کرد یکی سعید جلیلی و دیگری یار همیشگیاش در مذاکرات هستهای در دولتهای نهم و دهم، علی باقری کنی. دو چهرهای که به عنوان مخالفان شماره یک برجام انتصابشان به عنوان وزیر خارجه میتوانست به معنای پایان برجام و موضعگیری کاملا متفاوت دولت سیزدهم نسبت به روابط بین الملل باشد. این اواخر البته حضورعلی باقری کنی در آخرین نشستهای ظریف و معرفی او از سوی رئیسی بهعنوان کسی که باید در جریان مذاکرات احیای برجام قرار بگیرد همه را به این اطمینان رساند که علی باقری وزیرخارجه است. با این حال اما این اتفاق نیفتاد و انتخاب حسین امیرعبداللهیان گزینه بینابینی که سابقه کار با دولت روحانی را نیز در وزارت امور خارجه داشته و معاون عربی و آفریقایی دولت پیشین برای مدتی بوده است آن بدبینی را در این حوزه زدود. هرچند انتخاب او نشان میداد که شاید رئیسی تمرکز خود را بخواهد روی کشورهای همسایه بگذارد تا غرب، اما نبود جلیلی و باقری در وزارت خارجه خود امر مثبتی به
شمار میآمد و اینکه بنانیست رویکرد تقابلی در پیش گرفته شود. بهویژه اینکه در تمام این چند هفته افراد مختلفی در تلاش برای ابقای عراقچی در جایگاه خود در وزارت خارجه بوده و اعتقاد داشتند او باید ادامه دهنده راه احیای برجام باشد. از سویی برخی پالسها در حوزه سیاست خارجه نشان میداد که گویی ایران در عصر رئیسی نیز بنای حرکت به سمت و سوی تصویب قطعنامههای شورای حکام علیه ایران را ندارد. نشان به آن نشان که همین چند روز پیش در حالی که گفته میشد با تشکیل جلسه شورای حکام قطعنامهای ضد ایرانی صادر خواهد شد، رافائل گروسی رئیس آژانس بین المللی اتمی به ایران آمد و توافقاتی غیرمنتظره نیز با آژانس صورت گرفت و به بازرسان آژانس اجازه داده شد تا نسبت به سرویس فنی تجهیزات نظارتی مشخص شده و جایگزینی کارتهای حافظه آنها که تحت مهر و موم مشترک در ایران نگهداری خواهند شد، اقدام کنند. همکاریها با آژانس هم تداوم یافت و از پاک کردن فیلم های مراکز هستهای ایران نیز خبری نبود. کار به جایی رسید که حتی برخی نمایندگان اصولگرا نیز اعلام داشتند ما هیچ چیز از توافق صورت گرفته با گروسی نمیدانیم و از این بابت نگرانیم. توافق با گروسی باعث
شد تا صدور قطعنامه هم علیه کشورمان منتفی شود و خیلیها انتظارآغاز مذاکرات جدیدی دراین عرصه با مقامات غربی و آمریکایی را داشتند. تا اینکه ناگهان یک خبراین معادلات را با اما و اگر روبه رو ساخت. خبر این بود که نه تنها عراقچی در کارش ابقا نشد بلکه علی باقری کنی نیز به عنوان معاون وزارت خارجه انتخاب شد. اقدام امیر عبداللهیان را برخی پاسخ به آنچه در زمان معاونت عربی و آفریقایی وزارت خارجه و به نوعی برکناریاش بعد از سه سال روی داد، تعبیرمیکنند و یا اینکه او ترجیح داده تا با باقری کار را ادامه دهد، می تواند یک احتمال داشته باشد اینکه اساسا آنچه در مذاکره با گروسی رخ داده صرفا تداوم همکاری با آژانس برای جلوگیری از قطعنامهای علیه ایران بوده و به نوعی زمان خریدن درباره شورای حکام، ولی نمیتوان مثل سابق به موضوع احیای برجام امیدواربود. از طرفی البته میتوان این انتخاب را بدین معنا نیز دانست که اگرچه برخی اقدامات ایران در کاهش تعهدات برجامیاش، منتفی شده تا دیگر فشار مضاعفی علیه کشور به وجود نیاید اما مواضع ایران نیز در زمینه احیای برجام هنوز رفع همه تحریمهای حتی غیرهسته ای است. البته در نهایت نباید این نکته را
نیزاز یاد ببریم که حضور باقری شاید باعث ایجاد کندی هایی در مذاکرات احیای برجام شود اما در نهایت این تصمیمات بالا دستی است که پیش خواهد رفت، گاه اندکی منعطفتر و گاه سفت و سختتر. اما پرسش پایانی این است که چرا علی باقری که بنا بود وزیر خارجه رئیسی شود، اکنون حاضرشده و به معاونت امیرعبداللهیان قناعت کند؟
ارسال نظر