عواقب به تاخیر افتادن احیای برجام
علیرضا سلطانی تحلیلگر مسائل بین الملل
تحریمهای اقتصادی در حوزه نفت بیشتر در افکار عمومی به موضوع تحریم صادرات نفت محدود شده، اما واقعیت این است که مساله مهمتر از فروش و صادرات نفت، سرمایه گذاری در صنعت نفت است که در طول ۱۰ سال گذشته به دلیل تحریمهای اقتصادی، در پایین ترین سطح تاریخ صنعت نفت قرار دارد. در حالی که در طول این دهه رقابت زیادی بین کشورهای تولیدکننده نفت برای جذب سرمایه گذاری در این صنعت شکل گرفته که سهم ایران از این سرمایهها، تقریبا صفر بوده است. همین چند روز پیش عراق موفق به عقد قرارداد سرمایه گذاری ۳۰ میلیارد دلاری با فرانسه شد. کاری بزرگ برای قدرت نفتی همچون عراق. این مساله قدرت رقابتی ایران در بخش های تولید، صادرات و همچنین صنایع پایین دستی را به شدت کاهش داده است. اگرچه تلاش شده با استفاده از سرمایههای داخلی تا حدی مشکل حل شود اما منابع داخلی به شدت پایین است و نکته مهمتر اینکه سرمایه، تکنولوژی که نیاز اساسی دیگر صنعت نفت ایران است با خود میآورد. صنعت نفت ایران برای ماندگاری و طی کردن شرایط طبیعی در طول ۵ سال آینده، نیازمند سرمایه گذاری ۲۰۰ میلیارد دلاری است که جذب آن باید در اصل در ۱۰ سال گذشته انجام میشد اما تحریم ها اجازه نداد. اگر این سرمایه گذاری حداقل ۲۰ میلیارد دلاری در ۲ سال آینده صورت نگیرد ایران قطعا با مشکل تامین گاز، تولید نفت و تولید برق مواجه خواهد بود. مسالهای که این روزها در شکل قطع برق و در زمستان احتمالا در شکل قطع گاز خود را نشان میدهد. این یکی از عواقبی است که بهواسطه تحریمها و به دنبال آن عدم سرمایه گذاری کافی در کشور رخ داده است. بنابراین در خصوص مذاکرات احیای برجام با توجه به شرایط اقتصادی و همچنین تحرکاتی که طرفین مذاکره در هفته های اخیر داشتهاند، مذاکرات وین به زودی آغاز شود. به نظرم تحرکات خوبی برای زمینه سازی آغاز مذاکرات صورت گرفته که گفت وگوهای تلفنی رئیس جمهور جدید با رئیس جمهور فرانسه، مذاکرات تلفنی وزیرجدید امور خارجه با وزرای خارجه آلمان، فرانسه، اتریش نشانه های خوبی در این زمینه است. در صورتی که مذاکرات هم آغاز شود به نظر میرسد زود به نتیجه برسد و ما شاهد لغو تحریمهای اساسی باشیم. البته در این زمینه خطری که وجود دارد این است که دولت و تیم سیاست خارجی دچار یک خطای محاسباتی بزرگ شود. این خطای محاسباتی که زمزمه آن در برخی محافل شنیده میشود میتواند روند مذکرات را معکوس کرده و زمینه توقف جدی آن را فراهم کند. این خطای محاسباتی ناشی از تلقی اشتباه مبتنی بر افزایش فروش نفت ایران است که از زمان روی کار آمدن دولت بایدن در حال افزایش است. مشخصا حساسیت آمریکا نسبت به فروش نفت ایران کاهش یافته و ایران در حال حاضر بیش از یک میلیون بشکه نفت صادر میکند اما واقعیت این است که منابع درآمدی حاصل از فروش نفت به صورت عادی به کشور بر نمیگردد.
ارسال نظر