| کد مطلب: ۱۰۲۲۲۹۹
لینک کوتاه کپی شد

باید واقعیت افغانستان را دید

جلال میرزایی نماینده مجلس دهم

شناخت امروز مسائل افغانستان بر اساس بررسی دو دهه گذشته است اما در تمام تحلیل‌ها باید تغییرات 20 سال گذشته در نظر گرفته شود. تغییراتی که در نهایت منجر به حاکمیت مجدد طالبان در افغانستان شده است. مقاومت‌ها و حتی مقاومت‌های مردمی نیز در مقابل طالبان بسیار اندک بوده است. پنجشیر نیز صحنه مجزایی از کل افغانستان نیست و بعید است به تنهایی بتواند تغییری در وضعیت امروز افغانستان ایجاد کند. واقعیات میدانی در افغانستان این است که جریان مقاومت در پنجشیر توان و انسجام سابق در دوره مجاهدین را ندارد. اما از سوی دیگر تشکیلاتی به نام طالبان وجود دارد که منسجم است و از سازماندهی و رهبری برخوردار هستند. آنها همچنین منابع و امکانات مالی و نظامی را نیز در اختیار دارند. نزاع میان ولایات مختلف در افغانستان قدمت 20 تا 30 سال دارد و از طرفین هزاران نفر کشته شده‌اند. حال رفتار طالبان با مردم زیر ذره‌بین‌هاست که بعضی از آنها می‌تواند تسویه حساب‌های شخصی و البته سیاسی باشد. آنچه هست این است که طالبان مسئولیت برخی از قتل‌ها را بر عهده نگرفته است و اعلام کرده آنها مربوط به عناصر تندرو بوده. حتی تا مدتی قبل دولت افغانستان متهم می‌شد که برای بدنام کردن طالبان دست به چنین اقداماتی می‌زند. حالا نیز آنها در برابر سوالات در خصوص اقدامات خشونت‌آمیز خود اعلام می‌کنند که برخی گروه‌‎های خودسر دست به این اقدامات زده‌اند و در نتیجه آنها به دنبال جمع کردن اسلحه هستند تا امنیت پایداری را برقرار کنند. مسائل دیگر چون نحوه حکومت طالبان با مردم و اقوام نیز دغدغه است و در این رابطه باید توجه داشت که آزادی بیان و به طور کلی آزادی در یک جامعه با در نظر گرفتن وضعیت اقلیت‌ها مورد سنجش قرار می‌گیرد. در این کشور از نظر قومی، تاجیک‌ها، ازبک‌ها و هزاره‌ها حضور دارند و از نظر مذهبی شیعیان و طیف‌های کوچک دیگر در افغانستان زندگی می‌کنند. اینکه جایگاه آنها در حکومتی که طالبان تشکیل می‌دهد چیست، نیازمند صبر است، چراکه باید دید گفت‌وگوهای جاری در افغانستان بین عبدا... عبدا...، حامد کرزای و حتی علمای شیعه افغانستان با گروهی از رهبران طالبان چگونه پیش می‌رود. از نظر بین‌المللی نیز تجربه ثابت کرده است که اگر کشورهای همسایه و قدرت‌ها در منطقه و خارج از منطقه در مقابل این جریانات افغانستان موضع تندی اتخاذ کنند و دست از تعامل و گفت‌وگو با آنها بردارند، شرایط به سمت انزوای افغانستان و رادیکال شدن طالبان پیش خواهد رفت. این عامل به طیف رادیکال در طالبان کمک می‌کند تا قدرت بیشتری بگیرد و میانه‌روها در این گروه به حاشیه بروند. باید به خاطر داشت وقتی از ایدئولوژی صحبت می‌شود چیزی به معنی تغییرناپذیری وجود ندارد. برای مثال تغییراتی اساسی در ایدئولوژی کمونیسم و نظام سرمایه‌داری ایجاد شد. حتی شاهد بوده‌ایم که کشورهای ایدئولوژیک مسلمان نیز در مواجه با واقعیت‌ها خود را تطبیق دادند و از برخی تصورات و بینش‌های خود فاصله گرفتند. بسیاری از کشورهای اسلامگرای این چنینی در گذشته وجود داشتند که کناره گرفتند و یا به نوعی ادغام شدند. در حال حاضر حتی اطلاعات کافی از رهبران، افکار طالبان، روابط‌شان و اختلاف نظرات‌شان در اختیار نیست. در میان آنها هم مسلما افرادی هستند با افکاری که با مسائل جدید منطبق‌تر است. اما در این مسیر ابزار و امکانات ایران برای تعدیل طالبان و کمک به مسئولیت‌پذیری و پاسخگویی آنها چندان نیست و این کار به تنهایی از ایران برنمی‌آید. ایران باید با دیگر کشورهای منطقه که دغدغه مشترکی میان‌شان وجود دارد تعامل و جناح میانه‌رو را تقویت کند تا از قدرت‌گیری عناصر تندرو تا حدی جلوگیری شود آن‌ها به سمت تشکیل دولت موجه‌تری بروند که بتواند حقوق و آزادی‌های فردی و سایر اقوام و گروه‌ها را حفظ کند.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار