| کد مطلب: ۱۰۲۲۲۹۳
لینک کوتاه کپی شد

سیاست ایران ارتباط با همه اقوام ِافغانستانی

محسن روحی‌صفت تحلیلگر مسائل خاورمیانه

روند تحولات و وقوع اتفاقات در افغانستان سرعت و شتاب زیادی به خود گرفته و با آن‌که طالبان اعلام کرده است که توانسته پنجشیر را تصرف کند اما به نظر می‌رسد که هنوز هیچ نیرویی نتوانسته تفوق کامل پیدا کند و نیروها در حال جابجایی هستند. مردم افغانستان یکپارچه و از یک قومیت و ملیت نیستند چند پاره و متشکل از اقوام مختلف هستند و اگر این اقوام و گروه‌ها در قدرت مشارکت داده نشوند، قطعا حلقه‌های مقاومت ادامه یافته و افغانستان شاهد تداوم بی‌ثباتی، درگیری و حتی جنگ داخلی خواهد بود. گروه‌های مختلف طالبان دارای اختلافات قومی و قبیله‌ای با یکدیگرند، برای گروه‌های مختلف طالبان منافع ملی ارجحیت ندارد بلکه منافع قومی و قبیله‌ای است که مدنظر آنها است. موضوعات مورد مناقشه هم زیاد است. تصرف سراسر افغانستان آسان اما مدیریت آن بسیار سخت است، موضوعاتی نظیر زنان، جامعه مدنی و ارتباط با دنیا و... از موضوعات اختلافی در افغانستان هستند. واقعیت این است که وضعیت کنونی این کشور نتیجه سیاست‌های اشتباه یا هدایت شده آمریکا است. بازیگر اصلی بدون رقیب در ۲۰ سال اخیر در افغانستان ایالات متحده بوده است. چین تماس‌ها و ملاقات‌هایی با رهبران طالبان داشته که طالبان این تماس‌ها و ملاقات‌ها را هم با دیگر کشورها داشته است، در گذشته، چین از امنیت بهره‌مند بود اما با شرایط کنونی، آنها باید نگران شرایط پیش آمده باشند، چراکه ممکن است طالبان در کنار سایر نیروهای تندرو به منافع چین ضربه بزند. چین از یک افغانستان مبتنی بر صلح، آرامش و ثبات دارای منافع است وگرنه از یک کشور بی‌ثبات و ناآرام، چین سود نمی‌برد در حالی که سیاست آمریکا، یک افغانستان بی‌ثبات و همراه با هرج و مرج است. ترکیه دوست دارد زنجیره‌های حضور در آسیای میانه را افزایش دهد و حلقه‌های خود را تکمیل کند اما از ناآرامی‌های و بی‌ثباتی افغانستان هیچ کشوری از بی‌ثباتی سود نخواهد بود. هرچند طالبان واگذاری امنیت فرودگاه کابل را به قطر و ترکیه مطرح کرده اما اگر تقسیم قدرتی با اقوام مختلف افغانستان انجام نشود، افغانستان بی‌ثبات خواهد بود. آنچه تا به امروز از سوی طالبان مشاهده حاکی از آن است که طالبان آمادگی تقسیم قدرت را ندارند. شاید برخی از افراد و جریان‌ها در طالبان متمایل به تقسیم قدرت باشند اما برآورد نهایی این است که وزن مخالفان تقسیم قدرت در طالبان، بیشتر از موافقان است. شکل حکومت نیز احتمالا مبتنی بر خلیفه‌گری و همان امارت اسلامی است. معتقدم سیاست ایران در افغانستان باید متوازن باشد، به عبارت دیگر، ایران هم باید نیروهای جبهه مقاومت ملی افغانستان همکاری داشته باشد و هم با طالبان در ارتباط باشد. موضع‌گیری اخیر وزارت امور خارجه می‌تواند آغاز توازن در سیاست‌های ایران در افغانستان باشد. این سیاست متوازن نباید منحصر به وزارت امور خارجه باقی بماند بلکه باید به سایر نهادهای حاکمیتی دست‌اندرکار هم تسری یابد. واکنش افکارعمومی نسبت به تحولات افغانستان به دلیل ارتباطات تمدنی دو کشور است. همین مسئله ضروری می‌سازد حاکمیت نسبت به این موضوع اهمیت دهد.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار