کمپین جمع‌آوری آب برای لباسای المپیک

اخبار امروز را در حالی پیگیری می‌کنیم که قربون دستت چهارتا باکس آب معدنی هم‌ برای من بذار کنار، این رودخونه‌ وسط مسیر‌رو هم باهاش پر کنم. بالاخره لازم می‌شه. شاید یکی از عزیزان از راه دور بیاد بخواد هفت، هشت، ده تا چاه نفتی بزنه، آب لازمش می‌شه.ای‌بابا! یعنی چی که پولای مربوط به آب معدنی تموم شد؟! آهان! صلاح ندونستید همه‌شو آب معدنی بخرید؟! با بقیه‌ش قراره کارهای صلاح‌بدون‌تر دیگه‌ای انجام بدید؟!‌ باشه. خدا خیرتون بده.
حالا که اینطوری شد حداقل اون آب‌معدنی‌ها‌رو صادر کنید به کشورهای بدبخت و بیچاره‌ اطراف که از تشنگی نمی‌رن. وگرنه ما که خدا‌رو‌شکر اصلا مشکل آبی نداریم و اوهههه تا دلت بخواد آب ریخته این طرف و اون طرف.
خوبی‌ش اینه که آب از دیوار بتنی رد می‌شه و می‌رسه اون طرف مرز. دیگه خیال‌مون راحته که اگه آب معدنی‌ها رو این ور مرز پای دیوار خالی کنیم، به مرور زمان از دیوار رد می‌شن و دوستان بیچاره و بدبخت اون ور مرز می‌تونن آب معدنی‌ها‌رو جمع کنن و برای خونه و زندگی و کشاورزی‌شون استفاده کنند. حتی اگه انقدر عقل داشته باشن شاید بتونن یه‌سد بزنن جلوی رودخونه‌ آب معدنی‌ها و آب رو برای روز مبادایی که ممکنه هیچ‌وقت نیاد ذخیره کنن.
حالا که تکلیف آب معدنی‌ها مشخص شد و معلوم شد که این چند نفری که الکی شلوغش کردن دردشون درد بی‌آب‌ معدنی‌ای بوده و اصلا هم کارون خشک نشده و اصلا هم سوءمدیریت آب نداشتیم و اصلا هم هیچ اتفاقی نیفتاده و شما هورالعظیم‌رو ببین پر از آب و خوشحالیه و همه ماهی‌ها دوباره برگشتن توش و آخی! گاومیشا چقدر خوشحالن به به! پس‌ ما هم میریم توی فضای خودمون دور میزنیم و باید خدمتتون بگم که جناب جف بزوس بالاخره کار خودشو کرد و همراه جوان‌ترین و پیرترین فضانورد زنده‌ دنیا تشریف برد به لبه‌ی فضا! حالا اینکه مگه می‌شه ما پیرترین و جوان‌ترین فضانورد غیرزنده هم داشته باشیم دیگه به شما ربطی نداره و لطفا انقدر بی‌حیا بازی درنیارید و سوال نپرسید! اصلا شماها چرا انقدر سوال می‌پرسید؟! چرا انقدر داد می‌زنید؟! چرا انقدر داد می‌خواهید؟! چرا انقدر طلبکارید؟! چرا انقدر نظم زندگی و خواب شیرین خرگوشی ما رو به‌هم می‌زنید؟! همین کارا‌رو می‌کنید که ما هم خیلی به حرف‌تون گوش می‌دیم و هرکاری بگید انجام می‌دیم و با کمال میل دمپایی ابری‌های خیسمون‌رو از انباری درمی‌یاریم و می‌کوبونیم به فرق سر شماها دیگه! می‌دونید این کار چقدر برای ما هزینه‌بره؟! می‌دونید چقدر سخته تامین این تعداد دمپایی ابری خیس؟! به خدا اگه بدونید و بفهمید که ما در راه خدمتگزاری به شما و درست نشستن جلوی شما و گردن نگرفتن مسئولیت هیچ چیزی چقدر سختی می‌کشیم.
شما همین بحث لباس ملی ورزشکاران ارسالی به المپیک‌رو ببین! چقدر یک‌دست بود! چقدر منظم بود! چقدر همه‌چی‌مون به همه‌چی‌مون میومد! چقدر هرکسی از یه‌جعبه‌ای ماکس برداشته بود زده بود به صورتش! اصلا شماها نمی‌فهمید چقدر این بی‌نظمی ما نظم وجود داره. هیچ‌قدر متفاوت بودن ماها‌رو نمی‌فهمید. فقط بلدین گیر بدید که نمی‌دونم این لباسه چرا اینطوریه و چرا این رنگیه و چرا طراحش مگه سواد نداشته و چه بی‌سلیقه بوده و کلا مگه هم چی پول نیست؟! حله دیگه! گیر ندین! آفرین بچه‌های خوب.
فعلا اینا‌رو تا همین‌جا داشته باشید تا بعدا درمورد واکسیناسیون سراسری بیشتر و کامل‌تر منت بذارم سرتون. پس تا اون‌موقع خدانگه‌دار تا صبح بعدا!