استراتژیک آب را به شیوه «شیخ بهایی» تدبیر کنید!
زهرا شیخی سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس
تراژدی غمبار خشکی زاینده رود (بزرگترین رود مرکزی ایران)، قریب به دو دهه است ذائقه شیرین اصفهان را تلخ و شور کرده و علاوه بر محیط زیست، آب مورد نیاز کشاورزان و حتی شرب مردم را به بحران کشانده است. ریشه مشکل زاینده رود امر عجیبی نیست و طبیعتا راه حل آن هم از آسمان نمیآید اما متاسفانه تا این لحظه سیاستگذاریهای غلط و سیاستمداران کم توان یا ناآگاه مانع حل بحران آب اصفهان شدهاند. نخستین سیاستگذاری غلط نیز به همین نگاه استانی، استاندارمحور و نماینده محور باز میگردد. مشکل اول همین است که مساله فقط خشکی زاینده رود و تالاب گاوخونی نیست. مشکل، خشکی و کم آبی کارون و کرخه و تالاب هورالعظیم هم است، مشکل، خشکی هامون و تالاب بختگان و تالاب انزلی هم است، مشکل خشکی دریاچه ارومیه و 12 تالاب از 14 تالاب استان فارس هم است. کل ایران در اثر سیاستهای غلط صنعتی و کشاورزی و زیستی درگیر بحران آب، بر هم خوردن تعادل زیستی و تغییر اقلیم شده است؛ متاسفانه طی این سالها مسئولان مختلف، علت کم آبی و کم بارشی را به خشکسالی یا تغییر اقلیم مربوط دانستهاند، بدون اینکه بگویند اتفاقا خشکسالی و تغییرات اقلیمی اینبار «انسان زاد» است و «مسئول زاد.» خشکی زاینده رود و گاوخونی در اثر سدسازی و تونل سازی های بیرویه و طرحهای متعدد انتقال آب و بی توجهی به حقابه زیستی است، درست مثل دریاچه ارومیه و هامون، کارون و کرخه و... روند تبدیل «ایران» به «بیابان» که در اثر همین سوء مدیریت حتی استانهای پرآب مازندران و گیلان را به سوی بیابان زایی پیش برده است. بدون اینکه مرجع یا دستگاه خاصی به عواقب هولناک اجتماعی، اقتصادی و امنیتی آن توجه کند. 500 سال پیش، شیخ بهایی مرجع تقلید مشهور عصر صفویه، راه حلی برای زاینده رود ارائه کرد که تا چند دهه پیش زاینده رود را زنده نگه داشته بود و اگر اینک نیز به سنت این عالم نابغه جهان تشیع عمل میشد، نه مشکل آب داشتیم، نه کشاورزان به ستوه میآمدند، نه حمله ریزگردها داشتیم و نه 90 درصد قلمرو ایران در معرض بیابان شدن بود. آن بزرگمرد در یک تقسیم بندی کاملا دقیق، آب زاینده رود را به 33 قسمت تقسیم کرد و حقابههایی برای کشاورزان و مردم به عدالت تعیین کرد. حقابههای ثابت و ارزشمند که گاه مهریه زنان میشد. میتوان گفت، علت اصلی خشکی رودخانهها و دریاچههای بزرگ ایران همین رعایت نکردن حقابه هاست، حقابه شرب، حقابه کشاورزی، حقابه صنعت، حقابه محیط زیست. در اثر رعــایت نکردن این حقابهها، خصوصا حقابه محیط زیست، تعادل اکوسیستم بهم خورده است. مسئولان غیرمتخصص گمان کردهاند، وجود آب در رودخانه یا نهرها یا ریختن به تالابها، هدر رفتن آب است! بدون اینکه بیندیشند مسیر آب طی هزاران سال شکل گرفته و حافظ طبیعت است. با نرسیدن آب به تالابها و نهرهای محلی، پوششهای گیاهی که میتوانند حافظ خاک باشند از بین رفته، نرخ جابهجایی خاک و بیابان زایی و سیل زایی افزایش یافته است. کاهش رویشگاههای جنگلی و دشتی، باعث افت حاصلخیزی خاک و افت سطح آبهای زیرزمینی شده و نهایتا منجر به افزایش دما و گرمای اقلیم شده، بهنحوی که دمای هوای ایران طی دو دهه دو درجه گرمتر شده است. افزایش دما سبب شده تبخیر آب بیشتری داشته باشیم و طبیعتا بارندگی کمتر و کمتر. خشکسالی بیشتر و بیشتر. سیل و ریزگرد و کم آبی و بحران آب. بر اساس مطالب پیش گفته از از ریاست جمهوری منتخب، آیتا... رئیسی، که عمری را در تحقق عدالت و پیشرفت ایران تلاش کرده اید، میخواهم موضوع استراتژیک آب را به شیوه شیخ بهایی با عدالت و عقلانیت نه برای کوتاه مدت که برای صدها سال تدبیر کنند.
ارسال نظر