منافع ملی، «متر»سیاسی
کوروش الماسی محقق و پژوهشگر
اجازه دهید حداقل در عالم اندیشه و بهخاطر نجات ایران، شرایط بسیار نامطلوب(انبوه و انواع چالش ها) مدیریت کلان را بطور فراجناحی و مبتنی بر منافع ملی تحلیل و ارزیابی کنیم. بیتردید؛ افعال، عملکردها، اظهار نظرها و... سلیقهای یا جناحی در سطوح گوناگون، برجسته ترین ویژگی سیاسی و مدیریتی، میباشد. به منظور پرهیز از افتادن در دور باطل تحلیلهای سطحی، باید گفته شود هیچ صاحب منصب، کارگزار یا سیاستورزی مقصر یا مسئول آشفتگی مدیریت سیاسی کلان نمیباشد. چالش بنیادی این است که عرصه سیاسی و مدیریت کلان فاقد یک «متر» سیاسی است. اینکه فقدان «متر سیاسی»، یک چالش فرهنگی و تاریخی است. اگر صادقانه بخواهیم کشور از شرایط نامطلوب در همه عرصههای اقتصادی، سیاسی، روابط خارجه، دفاعی، آموزش و پروش، آموزش عالی و... خارج کنیم، باید بپذیریم که عرصه سیاسی و مدیریتی، عرصه همگانی(ملی) است. بنابراین، افعال و عملکردهای سلیقهای و جناحی، نه تنها بستر انبوه و انواع چالشهای اجتماعی و ملی است، بلکه در ادامه عملکرد سلیقهای و جناحی، ممکن است، نظام و کشور را در مسیر پرمخاطره، غیرقابل پیش بینی و بیبازگشتی قرار دهد. طبیعی است که پرسش شود، چرا یا چگونه «منافع ملی متر سیاسی» است؟ به عبارتی، همه افعال اجتماعی که توسط ملتها، دولتها و انواع نهادهای سیاسی، اقتصادی، دفاعی، یکایک شهروندان و... انجام میگیرد، در راستای تداوم بقایی امن، آرام و پایدار میباشد. اگر گزاره یا ادعای، افعال به مثابه تداوم بقای امن، آرام و پایدار را کاربردی تلقی کنیم، آنگاه میتوان ادعا کرد که منافع ملی به عنوان نماد جمیع نیازها، خواستهها، مطالبات و... همه شهروندان تحت حمایت یک سازمان یا ساختار سیاسی(نظام سیاسی)، بستر و دلیل انواع افعال و عملکردها فردی، گروهی و اجتماعی میباشد. در جهان معاصر خرد محور، نهاد حکمرانی صرف نظر از اشکال گوناگون، نماد و تبلور اراده ملی (جمعی) به منظور تحقق انواع نیازها، مطالبات، آرزوها و.... ملی میباشد. اینکه، بنابر همه اصول کاربردی و منطقی، ساختارهای مدیریت سیاسی نه برآیند برخی ارادهها با منافع فردی یا جناحی، بلکه برآمده از انواع نیازها، خواستهها، مطالبات و... متغیر و روزافزون انسانها(شهروندان) میباشد. اگر بپذیریم که حکمرانی در جهان معاصر، خرد محور و« انسانی»، یک فعل ملی(جمعی و همگانی) در راستای تحقق منافع جمعی(انواع نیازها، خواستهها، آرزوها و...) می باشد، آنگاه میتوان نتیجه گرفت که مشروعیت و سودمند بودن یا نبودن، همه افعال و عملکردهای سیاسی در هر سطحی باید با «متر منافع ملی»، ارزیابی و تحلیل شود. به عنوان مثال، اینکه راهکارها و طرحهای گوناگون در عرصههای سیاسی، روابط خارجه، اقتصادی، فرهنگی و... مطلوب است یا نه، نیازی به جدلها و مشاجرات بی پایان جناحی و سلیقهای نیست. به عبارتی، لازم نیست برای تایید، اجرا یا مخالفت با یک سیاست؛ صاحب منصبان، کارگزاران و سیاست ورزان یکدیگر را به نفوذی، ضد انقلاب، ضد منافع و امنیت ملی و... متهم کنند. حمایت، تایید، اجرا یا مخالفت با سیاستهای گوناگون در عرصههای روابط خارجه، امور دفاعی و امنیتی، اقتصادی و... باید مبتنی بر «متر منافع ملی» باشد. پر بیراه نخواهد بود اگر گفته شود، مخالفت با «متر منافع ملی»، گریزگاه افراد و گروههایی است که اهداف غیر یا ضد ملی را پیگیری میکنند. متر منافع ملی میتواند شاه کلید گشایش چالش یا بن بست پرهزینه طولانی مدت روابط خارجه باشد. چراکه، «متر منافع ملی»، به شفافترین شکل ممکن به دست اندرکاران، کارگزاران و دیپلمات های روابط خارجه نشان خواهد داد که میزان، داشتن یا نداشتن رابطه با دیگر کشورها، سود و زیان و نه برخی آرمانهای غیر کاربردی یا غیرصادقانه میباشد. «متر منافع ملی» تعریف سلیقهای یا جناحی ندارد. به بیانی، «متر منافع ملی» نظر (اکثریت) شهروندان نسبت به عملکرد مدیریت کلان سیاسی میباشد. اینکه «صفرها»؛ کاربردی، مشروع و معتبرترین، سرچشمه نظر شهروندان نسبت به مدیریت کلان می باشد. وظیفه اخلاقی و ملی همه میهندوستان است تا به منظور چارهاندیشی برای برون رفت از شرایط پرچالش و بدون چشم انداز ملی؛ در برخورد، تحلیل و ارزیابی سیاستها و عملکردهای صاحب منصبان، کارگزاران و فعالان سیاسی، از متر منافع ملی استفاده کنند. بنابر شواهد تاریخی و تجربیات معاصر، «متر منافع ملی» کاربردیترین ابزار تداوم و کارآمدی مدیریت کلان سیاسی می باشد.
ارسال نظر