سوءتفاهمی به نام توسعه شهر ما!
احمدزیدآبادی روزنامهنگار و فعال سیاسی
این روزها که تظاهرات مردم شهرهای خوزستان در اعتراض به وضعیت زندگی و کمبود آب بالا گرفته است، منکر انواع تبعیضهای جاری در کشور نیستم، اما گاه میبینم در برخی نوشتهها، از استانهایی مانند کرمان و یزد بهعنوان کانون توجه توسعه کشور به زیان استانهای مرزی سخن میرود. این نوع سخنان از سرِ سوء تفاهم است. برای نمونه، در دو سوی شهر ما سیرجان، دو معدن مس و سنگ آهن است که اولی یعنی معدن مس سرچشمه بیش از نیمقرن پیش مورد بهرهبرداری قرار گرفته است. درآمد این معدن به جیب دولت میرود و در عوض آلودگی آن، نصیب مردم منطقه میشود تا جایی که تمام پوشش گیاهی اطراف آن تا کوههای پاریز نابود شده و درختان بادام وحشی از بیخ سوخته و جزغاله شدهاند. خدا رحمت کند استاد محمدابراهیم باستانی پاریزی را که تا آخر عمر از اینکه زادگاه ییلاقی مصفا و خنک و باطراوتش قربانی بهرهبرداری از معدن مس سرچشمه شد، به تلخی نالید و شکوه کرد؛ معدن دوم اما گل گهر سیرجان است که اقیانوسی از سنگآهن را در دل خود جای داده است. سالهاست بیوقفه و سهشیفته به جان این معدن افتادهاند که تا مثقال آخرش را استخراج کنند و از کوههای زیبا جز گودالی ژرف و هراسناک چیزی باقی نگذارند تا بلکه خزانه دولت در شرایط تحریم خالی نشود! آب کمیاب منطقه نیز مدتها صرف این معدن شده و کشاورزی را به بحران کشانده و مشکلات اجتماعی فراونی بهبار آورده است. خب، آیا این خدمت به آن منطقه است یا به خدمت در آوردن آن منطقه برای دیگر مناطق؟ آیا غارت معادن منطقه ما واقعا بخشی از توجه توسعه دولت به زیان دیگر مناطق کشور است؟ متأسفانه ذهنیتهای نادرست درباره توسعه، کار دست این کشور داده است. مثلا نماینده یک شهرِ کشاورزی یا مستعد توریسم در مجلس برای تأسیس یک کارخانه صنعتی در منطقه خود فشار میآورد، اما همین که کارخانه دائر و آلودگی ناشی از آن مردم را به ستوه آورد، از کرده خود پشیمان میشود. اراک شهری با تمرکز صنایع مختلف در آن است. در برخی فصول، در این شهر حتی نمیتوان نفس کشید! بوی مشمئزکننده برخی کارخانههای شیمیایی در حومه و تفریحگاه شهر، حال آدم را بد میکند. این چه خدمتی به مردم اراک است؟ اشتغال مردم شهر؟! بیشتر شاغلان از استانهای دیگرند. مردم آنجا عمدتا میزبان آلودگی صنایعاند. این واقعیتها را ندیدن و بعد داوری کردن، خالی از انصاف است.
ارسال نظر