یادی از 18 تیر
صادق زیباکلام استاد دانشگاه
آنچه که با اندکی تسامح میتوان گفت این است که جریان اصولگرا که البته در سال 78 بیشتر محافظهکاران یا جناح راست نام داشتند، نه در آن سال و نه امروز که بیست و دو سال از آن واقعه حمله به کوی دانشگاه گذشته، هیچوقت نتوانستند یا نخواستند که تکلیف خودشان را با
18 تیر روشن کنند. اصولگرایان نهتنها با 18 تیر بلکه اساسا نخواستند که تکلیف خود را با جنبش دانشجویی مشخص کنند. اگر بخشی از جنبش و تحرکات دانشجویی در تایید سیاستهای اصولگرا باشد، بهشدت آنها را تشویق و ترغیب میکنند و آفرین به دانشجویانی میگویند که ضمن تحصیل به تعهد و رسالت اجتماعی خود نیز پایبند هستند، اما اگر فعالیتها، موضعگیریها و تشکلهای مستقل دانشجویی چندان باب طبع اصولگرایان نباشد، ترامپت را به شکل دیگری مینوازند و میگویند: جنبش دانشجویی نباید تحت تاثیر احزاب و تشکلهای بیرون از دانشگاه قرار گیرد و باید مستقل باشد. این دوگانگی ریشه این واقعیت است که اصولگرایان هرگز نتوانستند مشخص کنند که بالاخره جنبش دانشجویی را میپذیرند یا این جنبشها تا نقطهای برایشان قابل پذیرش و احترام است که از آنان طرفداری کنند، اما اگر این یا آن تشکل دانشجویی خیلی به ساز اصولگرایان حرکت نکنند یا حتی بدتر، از اصولگرایان انتقاد کنند و سیاستهای آنان را زیر سوال برند، متهم میشوند که چرا در سیاست دخالت میکنند؟ آنچه هم که مربوط به 18 تیر میشود تنها این ملاحظه کلی نیست بلکه واقعیت آن است که مسئولان در کل نتوانستند
توضیح واقعبینانه در خصوص آنچه در آن نیمه شب اتفاق افتاد، ارائه دهد. واقعیت آن است که صدها نفر به عنوان لباس شخصی به علاوه یک نیروی انتظامی که تا قبل از آن شب کسی نام او را نشنیده بود به اسم نیروی ویژه دست به کار شد و در حقیقت دانشجویان را آنچنان مورد ضرب و شتم قرار داده بودند که نمیشد باور کرد چنین واقعهای اتفاق افتاده است؛ البته آن ضرب و شتم بعدا منجر به برکناری فرمانده انتظامی تهران بزرگ شد. اگرچه آقایخاتمی داغ دیگری بر دل دانشجویان نهاد و از آن فرمانده تقدیر کرد، سوال دیگری که مطرح شد آن است که آیا درست بود فرمانده نظامی پایتخت کشور یک جوان تند و احساساتی سی ساله باشد؟ آیا نباید فردی جا افتادهتر و پختهتر فرمانده نظامی تهران بزرگ میبود؟ سال بعد هم فرمانده نظامی تهران بزرگ، سردار مرتضی طلایی، زمانی که دانشجویان میخواستند سالگرد این واقعه را گرامی بدارند، اولین کاری که به عنوان فرمانده نیروی انتظامی انجام داد آن بود که مقدار زیادی اتوبوس و سایر وسایط نقلیه را فراهم کرد و اجازه نداد لباس شخصیها حتی به کوی دانشگاه نزدیک شوند، چه رسد به اینکه اجازه حمله داشته باشند. در حالی که در شب
18 تیر فرماندهان نیروی انتظامی گویی نمیدیدند که صدها لباس شخصی با پنجه بوکس و سایر سلاحهای سرد به دانشجویان حمله میکنند. آنها به کسانی حمله میکردند که چند سال دیگر پزشک، مهندس، قاضی و دبیر نظام اجتماعی ما میشدند.
ارسال نظر