روزگار تلخ نشستن «عیسی » « توهین» خواندن جهانپور
وحید استرون روزنامه نگار
رسم در دنیا به این شکل است که اگر در حادثهای دو خبرنگار فوت کنند و روزانه بیش از 100 نفر به دلیل شکست پروژه واکسیناسیون عمومی راهی قطعه بحران آرامستانها شوند، کمترین کاری که دولتها و مسئولان در قبال این حوادث و التیام زخمهای افکار عمومی انجام میداد استعفا یا عذرخواهی از مردم بود که این امر در کشورهای توسعه یافته یک رویه عادی به حساب میآید. اما در کشور ما کلمه «استعفا» و «عذرخواهی» در دایرهالمعارف مسئولان اصلا تعریف نشده و برخی از آنها، انتقادها و مطالبهگری مردم را با تحقیر و فحاشی پاسخ میدهند، یا حتی برخی دیگر نیز در خیابان زیر گوش سرباز راهور کشیده میخوابانند زیرا محدوده قدرتشان وسیعتر شده است. از قدیم گفتهاند که «ادب مردم به از دولت اوست» و یکی از رکنهای اصلی انقلاب اسلامی در سال 57، پاسخگویی و خادم شدن مسئولان نسبت به مردم بود. امام (ره) بارها در صحبتهایشان به این موضوع اشاره داشتند و گواه این ادعا صحیفه امام؛ جلد 6، ص 48 و 49 است که ایشان میفرمایند: «من خادم شما هستم، من خادم ملت شما هستم. من آمدهام که بزرگواری شما را حفظ کنم» اما چه اتفاقی افتاده که بعد از 40 سال، معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان عریض و طویل حفاظت از محیط زیست در مقابل خبرنگار داغدیده بهنحوی مینشیند که فقط میتوان «تحقیر» را از نشستن او معنا کرد یا روابط عمومی وزارت بهداشت منتقدان واکسیناسیون عمومی را «پفیوز» خطاب میکند، یا نماینده مجلس زیر گوش سرباز وظیفه شناس راهور میزند جای سوال دارد. همه این عوامل نشانگر آن است که برخی از مسئولان در روزهایی که وسایل شخصیشان را از محل کارشان جمع میکنند و در حال تحویل میزشان به روسای بعدی در دولت سیزدهم هستند، از نگاه طلبکارانه به نگاه تحقیرآمیز و به این باور اشتباه رسیدهاند که راه پاسخ به مطالبهگری مردم «ترکستان» است، در حالیکه از قدیم گفتهاند: «ادب مردم به از دولت اوست». اما طرز نشستن رئیس سازمان محیط زیست و معاون رئیس جمهور در مقابل زینب رحیمی، خبرنگار محیط زیست که با گریه از مرگ دوست و همکارش گلایه میکرد، سوژه شبکههای اجتماعی شد و مردم با تصویرسازی، اینگونه نشستن را روی اجساد صدها پرنده مهاجر، هزاران هکتار جنگل سوخته، به تاراج رفتن خاک ایران و بر فراز کوههای زباله به تصویر کشیدند. البته ناگفته نماند کسانی که عیسی کلانتری را از نزدیک میشناسند میدانند که طرز نشستن او همینگونه است، ولی وقتی یک انسان میخواهد به طرف مقابلش تسلیت بگوید و از اتفاقی تلخ که مسببش بوده عذر تقصیر بخواهد، اینگونه نمینشیند. یا در تفسیر توهین آقای جهانپور آنهم در روزهایی که کشور پاکستان و عراق میلیونها نفر را واکسینه کردهاند و تسریع در روند واکسیناسیون از جانب ملت بزرگ ایران، مطالبه زیادی از مسئولانی نیست که خود را در سخنرانیها و وعدههای انتخاباتیشان خادم ملت مینامند، اما برخیشان یک «جهانپور» درون دارند که وقتی انتقادات بالا میگیرد، مطالبهگران را «پفیوز» و منتقدان را «رانت بگیر» لقب میدهند. حال ما را چه شده که نکات علامه طباطبایی علیه الرحمه، در تفسیر المیزان که میفرماید: «ادب، هیأت زیبا و پسندیدهای است که طبع و سلیقه سزاوار میداند، چه دینی باشد مانند دعا و چه عقلی مثل دیدار دوستان.» را فراموش کردهایم و به صندلیهای لغزانمان اینقدر امید بستهایم، جای سوال دارد.
ارسال نظر