بايد به رئيس دولت جديد فرصت داد
آرمان ملی: انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم با همه کم و کاستی‌ها، ضعف و قوت‌ها و انتقادات به پایان رسید و منتخب مردم مشخص شد. حال از فردای انتخابات همه باید برای موفقیت دولت و رئیس جمهور جدید تلاش کنند. همانطور که بسیاری از چهر‌ه‌های سیاسی و حتی مسئولان نیز بر این امر تاکید داشته‌اند که برای حل مشکلات مردم باید در کنار منتخب مردم و دولت جدیدی بایستیم تا بهتر و موثرتر کشور را از این شرایط خارج سازیم. آیت‌ا... رئیسی منتخب مردم نیز به همین امر باور دارد و گفته برای ایجاد تغییرات و شرایط بهتر از همه کمک خواهد گرفت. حال باید دید دولت آینده چه سرو شکلی خواهد داشت و چگونه اهداف مدنظر را پیش خواهد برد. برای بررسی انتخابات ریاست جمهوری، مشارکت مردم ، دولت سیزدهم و موانع و مشکلات پیشرو «آرمان ملی» با غلامعلی دهقان، فعال سیاسی و عضو حزب اعتدال و توسعه به گفت و گو پرداخته است که می‌خوانید.
در انــتـــخابات 28 خــرداد، نحوه مشارکت مردم و پیام آرا باطله را چــگونه ارزیابی می‌کنید؟
واقعیت این است که تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم آمار مشارکت واجدین شرایط رای همیشه بالای 50 درصد بوده اما در همان ادوار دوازده گانه قبلی مواردی هم بود که مشارکت در آن نزدیک 50 درصد بود. برای مثال در سال 1364 54، در اولین دوره ریاست جمهوری مرحوم آیت‌ا... هاشمی رفسنجانی در 1368 هم مشارکت 54 درصد بود و در دومین دوره ایشان نیز مشارکت به 51 درصد رسید. اینک در دوره سیزدهم نزدیک 49 درصد شده است.آنچه در هر سه این دوره‌ها مشخص و باعث عدم مشارکت بود اینکه گزینه‌ای مطرح شد که مردم معتقدند بودند هر حال وی رئیس جمهور خواهد شد. مثل انتخاب رئیس جمهور در سال 64 یا انتخاب آقای هاشمی در 68 و 72 اما به نظر می‌رسد بخشی از کسانی که این بار شرکت نکردند و در اطراف ما هم دیده می‌شدند با این تحلیل که آقای رئیسی حتما رئیس جمهور می‌شود در انتخابات شرکت نکردند، البته کسانی که شرکت نکردند فقط این دسته نیستند، بلکه دسته‌ای از کسانی که شرکت نکردند می‌توانند همان کسانی باشند که گفتیم. به نظر می‌رسد که مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم‌های سنگین ترامپ از سال 97 که واقعا زندگی را برای بخشی از جامعه متوسط شهری و فرودستان سخت کرده
عامل مهمی بوده است. همچنین چینش نهایی کاندیداها نیز می‌تواند عاملی باشد که بخشی از مردم را از حضور و مشارکت در انتخابات نا امید کرده باشد. بنابراین برخلاف ادوار گذشته هم عدم مشارکت 51 درصدی و هم آرای باطله که در مجموع آرای‌باطله و عدم مشارکت تا حدود 55 درصد هم می‌رسد می‌تواند هشداری برای همه اهالی سیاست باشد که برای مشارکت حداکثری باید روندها و رویکردها به نفع مردم تغییر کند تا آنها برای حضور در پای صندوق‌های رای اقناع شوند. از طرفی در فاصله سال‌‌های 72 تا 76 هم شاهد آن هستیم که در دوم خرداد؛ 79 درصد شرکت کننده داریم. یعنی از آمار 51 درصد تا سال 76 25 درصد مشارکت بیشتر می‌شود. لذا این امری طبیعی است که هر وقت رقابتی در جریان بوده مشارکت مردم نیز افزایش یافته است، لذا در انتخاباتی که گذشت نیز اگر گزینه‌هایی که مطرح بودند مثل سید حسن خمینی، محمد جواد ظریف و حتی علی لاریجانی به نظر می‌رسد که رقابت می‌توانست گرم‌تر باشد. بنابراین نمی‌توان از این عدم مشارکت و آرای باطله عدم مقبولیت و یا عدم مشروعیت نظام را نتیجه گرفت. بلکه می‌توان این نتیجه گیری را داشت که اگر رقابت باشد مشارکت هم بیشتر می‌شود. امید می‌رود
که برای ادوار بعد با آسیب شناسی از این انتخابات بتوان عبرت‌هایی گرفت.
با توجه به اینکه از فصل انتخابات عبور کردیم و منتخب مردم مشخص شده؛ با علم به اینکه آقای رئیسی از دولت مستقل سخن گفته، دولت آینده و شاکله‌اش را چطور می‌بینید؟
به نظر می‌رسد که فرصت مغتنمی است تا این دولت بتواند از نیروهای جوان انقلابی، با انگیزه، متعهد و متخصص در امور اداره کشور استفاده کند. شاید هم همین معنا مدنظر آقای رئیسی باشد. فراموش نکرده‌ایم که در طول دوره تبلیغات عده‌ای می‌گفتند دولت سوم خاتمی را تشکیل می‌دهند. عده‌ای از در راه بودن دولت سوم روحانی خبر می‌دادند و بخشی از حامیان آقای رئیسی معتقد بودند که دولت اول مرحوم شهید بهشتی قرار است قدرت را در دست بگیرد. منظور از دولت اول آقای بهشتی این بود که آقای رئیسی می‌خواهد بهشتی دوم باشد. لذا به نظر می‌رسد که اگر آقای رئیسی قصد دارد واقعا بهشتی دوم باشد باید ویژگی‌های آن شهید بزرگوار را در خود بیشتر تقویت کند. آقای بهشتی شخصیتی تشکیلاتی بود که حزب جمهوری اسلامی را پایه‌گذاری کرد و معتقد به تکثر احزاب بود. آقای بهشتی سخنان منتقدین را خوب می‌شنید و صبر بالایی داشت. هنوز مناظره‌های آقای بهشتی با احسان طبری و فرخ نگهدار که در سال 60 برگزار می‌شد، در فضای مجازی وجود دارد. همچنین مناظره‌هایی که وی با کیا نوری رهبر حزب توده داشت. بنابراین آقای بهشتی از ظرفیت و توان بالایی برخوردار بود. از طرف دیگر آقای بهشتی
طرفدار روشنفکران مسلمان بود و اختلاف ایشان با مرحوم مصباح در مدرسه حقانی در دهه 50 به خاطر موضوع مرحوم دکتر شریعتی بود که آقای بهشتی از دکتر‌شریعتی حمایت می‌کرد، هر چند انتقاداتی هم داست اما از حامیان آقای شریعتی بود. همچنین آقای بهشتی به خاطر حضور چند ساله در آلمان نگاه متفاوتی نسبت به غرب داشت و ما جزمیت در برخورد با غرب را در وی نمی‌دیدیم. ضمن اینکه تمدن غرب را قابل نقد می‌دانست بنابر این به نظر می‌رسد که آقای رئیسی باید بتواند با همان دیدگاه مرحوم بهشتی در تشکیل کابینه عمل کند. آقای بهشتی قطعا در تشکیل کابینه شهید رجایی در سال 59 نقش مهمی داشت و قطعا مشاوره خوبی به رئیس جمهور وقت می‌داد. لذا آقای رئیسی نیز می‌تواند با رعایت آنچه که شهید بهشتی پیش گرفته بود جا پای ایشان بگذارد. در مجموع همه کسانی که در انتخابات با یکدیگر رقابت داشتند در مرحله جدید باید برای موفقیت دولت جدید تلاش کنند و دست یاری دهند تا ان‌شا‌ءا... همانطور که آقای رئیسی گفت کابینه‌ای برای ایران قوی شکل گیرد.
دولت سیـــزدهـــم با چه مشکلات و موانعی روبـه‌رو خــواهد بود و جریانات سیاسی چطور می‌توانند به دولت برای برداشتن این موانع کمک کنند؟
به نظر می‌رسد که مشکل عمده کشور همان بخش اقتصادی باشد که امیدواریم با تعامل سازنده و مثبت دولت با جهان که آقای رئیس جمهور هم قولش را داده بودند در رقابت‌ها و اینکه قرار نیست ما اصل تعامل را فراموش کنیم امیدواریم که مشکل تحریم‌ها حل شود تا با ظرفیت‌هایی که ایران دارد بهتر بتوانیم اقتصاد را به پیش ببریم. جریانات سیاسی نیز باید قاعده انصاف را رعایت کنند؛ انتظار زیادی از دولت نداشته باشند و سطح مطالبات را بالا نبرند. بالاخره این کشور 3سال است که مورد شدیدترین تحریم‌ها قرار گرفته و به نظر می‌رسد که اگر هم باید نقدی شود باید نقدهای منصفانه، کارشناسی و از روی قاعده انصاف باشد. رقابت‌ها به پایان رسیده و نگاه مردم به کل حاکمیت است و جناح‌ها هم در این نظام در حال فعالیت سیاسی هستند و نباید خیلی سریع بخواهند فاز انتخاباتی بردارند و باید به دولت جدید فرصت داد و همه باور کنیم که در یک کشتی نشسته‌ایم.
ارسال نظر