پنجره امید
محمدحسین ساجدینیا عضو هیأت علمی دانشگاه
امید راهی است که آفرینش، پیش روی فرزندان ستمدیده خود قرار داده است تا با سلاح تفکر، تلاش و توکل، امواج را بشکافند، حنجرهها را آزاد کنند، همتها را در طبق اخلاص گذارند و همدوش و همراه برای برداشتن موانع کمال و زیست شرافتمندانه، برنامهریزی کنند و با گذر از پیچ و خمهای جاده «امید»، قلههای عزت و افتخار را نشانهگیری نمایند. جوانان برومند ايران زمين به صحنه میآیند تا مظاهر طلسم و جادوگري را به گورستان فرستند.آنان خواهند آمد تا كوچههاي توهم را غبارروبي كنند و بناهاي عنكبوتي و نمادهاي «زر» و «زو» و «تزوير» را دفن و اردوگاه رانت و اختلاس را رسوا کنند. جمهوریت راهی است به سوی خردورزی، عقلانیت جمعی و مشارکت مردم در تعیین سرنوشت. اکنون شایسته است جوانان این مرز و بوم با احساس مسئولیت و درک اهمیت موضوع غيرت و قدرت ملي خود را به نمایش گذارند و با شکستن بن بستهای مردم سالاری، پنجره امید را به روی وطن بگشایند. بیست و هشتم خرداد، روز «حضور» روز «موعود» و روز «تقدير» و هنگامه در آغوش گرفتن ايران عزيز است. بیست و هشتم خرداد، روز «نه» گفتن به « انحصار» است. بیست هشتم خرداد، روز به رخ كشيدن خواست و ارادة ملت بزرگ ايران در دفاع از ميراث ارزشمند بزرگ معمار انقلاب اسلامي و لبيك به فرمان مقام معظم رهبري در دفاع از مشروعیت و مقبولیت جمهوریت نظام است. تغيير در سايه«حضور» شدني است؛ هر كس در صحنه «تغيير» حضور نداشته باشد؛ خواست و اراده خود را به غارت داده است و بايد كه نوميدانه به تماشاي بلعيدن حقوق خود حسرت بخورد. قهر كردن با صندوق رأي، سپردن سرنوشت خود به فرصت طلبان و عافيت جوياني است كه شرافت و كرامت مردم را نشانه گرفتهاند. پس آنانكه در انتظار تغييرند، بدانند كه تغيير نيز در انتظار «حضور» آنان است. آنان كه حق «انتخاب» را از خود سلب ميكنند، حق تعيين سرنوشت خود را به ديگران ميسپارند. جمهوریت نظام هدیه بزرگی است که نباید به سادگی قربانی پارهای کج فهمی و کجاندیشی شود. دموکراسی در کنار ساز و کارهای خود، پنجرههایی نیز دارد که گاهی برای حفظ آن باید از پنجرهها وارد شد. معتقدان به دموکراسی بر این باور هستند که قهر کردن با صندوق رأی، بهترین گزینه اعتراض نیست. شبکه رانت، فساد، فقر، فحشا، بیکاری و بسیاری از مشکلات مردم، نتیجه تضعیف جمهوریت نظام است و این مهم با قهر کردن و رأی ندادن قابل درمان نیست. آری گلایهها را باید گفت، گردنهها را باید با هوشمندی گشود و امید را به اردوگاه جمهوریت هدیه داد. انزوا راه را برای انحصار هموار میکند. با وجود همه نگرانیها و گلایهها، بهتر آن است که با حضور اندیشمندانه خود در پای صندوقهای رأی، از هویت «خود» و حقوق شهروندی دفاع کنیم. شاید در پس این همه نگرانی و دغدغه، پنجره ها باز شود و زمینه سپردن سرنوشت به کسانی از جنس مردم فراهم شود. اکنون که راههای انتخاب اصلح به چالش کشیده شده است، حداقل به کسانی اقبال نشان دهیم که اندکی درد و رنج فقر و بيكاري و در خانه ماندن دختران و پسران جوان و چهره رنجور و مأیوس پدران و مادران را حس میکنند و باور دارند كه مردم عیال خدا و صداي آنان صداي خداست. شایسته نیست، چون گذشته در تله شعارها و رفتارهای پوپولیستی و مردم فریب گرفتار شویم؛ باید از تاریخ عبرت بگیریم تا از سوراخی که بارها و بارها گزیده شدهایم؛ دیگر بار گزیده نشویم. کافی است باور کنیم که بالارفتن از دیوار خانه مردم ظلم است. باور کنیم که آتش افروزی هنر نیست؛ باور کنیم که مرزهای جغرافیایی و دیوارکشی مرزها تغییر کرده است. باور کنیم که پیوستن به جامعه جهانی و مبارزه با کجفهمی، شرط ماندگاری و نجات است، باور داشته باشیم که آتش افروزی کار بیخردان و خاموش کردن آتش، کار هنرمندان است. هنر آن است که در هنگامه معرکه در میدان حضور داشته باشیم. آنان که با بالا رفتن از دیوار خانه همسایگان موجبات شرمندگی ملت بزرگ ایران را فراهم کردند و آنان که شاهد این رفتار نابخردانه بودند و لب به اعتراض نگشودند، شریک آن نابخردان در هتک حرمت به حریم قانون هستند. اگر نگوییم آنان دشمن آب و خاک و شرافت ملی هستند؛ حداقل دوستان نادانی هستند که به تعبیر امام علی (ع) در قصار 117 نهج البلاغه از مسیر انصاف و عدالت خارج شدهاند. در زمانه سختی زندگی میکنیم. عدهای چون نهروانیان با قرآن به جنگ قرآن آمدهاند. به تعبیر امام علی (ع) عدهای پوستین اسلام را وارونه به تن کردهاند و با رفتارهای هنجارشکنانه خود، موجبات وهن اسلام عزیز را فراهم میکنند. وقت آن رسیده که باور کنیم سلاح گفتمان و منطق، مؤثرترین سلاح برای شکستن انزوا و انحصار است. دین مبین اسلام منادی کرسیهای اندیشه ورزی و مناظره است و فرمان میدهد که سخنها را بشنوید و بهترین آن را انتخاب کنید. وقت آن رسیده است که اصحاب ماکیاول را بشناسیم و از کاسبان تحریم و آنانی که برای رسیدن به هدف خود از همه خط قرمزها عبور میکنند و با سند سازی و سند سوزی، اخلاق و انصاف و مروت را قربانی میکنند، تبری جوییم و نگذاریم با مرکب دروغ و تحجر، جامعه را دچار تنش کنند. زندگی سعادتمندانه و شرافتمندانه در سایه امنیت و اقتدار، حق همه ایرانیان است. بپذیریم که ایران متعلق به همه ایرانیان است و باور کنیم که رسیدن به قلههای افتخار و آرامش، نیازمند وحدت و همدلی و انسجام و اتحاد ملی است.
ارسال نظر