| کد مطلب: ۱۰۱۵۸۷۸
لینک کوتاه کپی شد

تفاوت «اسکو» و «برانکو»

اصغر مازیار کارشناس فوتبال

نقش یک باشگاه در موفقیت تیم‌ملی یک کشور موضوعی غیرقابل انکار است و تیم‌های ملی زیادی هستند که اسکلت‌بندی تیمشان را بازیکنان یک باشگاه تعیین می‌کنند. به‌عنوان مثال در تیم‌ملی آلمان نقش بازیکنان بایرن‌مونیخ مشهود است یا در تیم‌ملی اسپانیا بارسلونا یا گاهی اوقات رئال‌مادرید در موفقیت این تیم تاثیر دارند. از دیدگاه من واقعیت این است که در تیم‌ملی ایران نقش باشگاه پرسپولیس در موفقیت‌های تیم‌ملی مصداق چندانی پیدا نمی‌کند. درست است که بیشتر بازیکنان ترکیب اصلی تیم‌ملی در حال حاضر پرسپولیسی هستند یا سابقه بازی برای این تیم را دارند ولی نمی‌توانیم قائم به این موضوع شویم این بازیکنان نقش ویژه‌ای در موفقیت تیم‌ملی داشته‌اند چون وظیفه آنها درون‌زمین متفاوت است. اگر چنین موضوعی را در مورد بازیکنان ملی‌پوش پرسپولیس مطرح کنیم پس باید بگوییم بازیکنی چون مهدی ترابی در سایپا چهره شد و به تیم‌ملی رسید، محصول پرسپولیس نیست یا علی قلی‌زاده هم که یکی از لژیونرهای موفق ماست در سایپا ارزش‌های خود را نشان داد. البته نباید فراموش کنیم سبکی که پرسپولیس در زمان «برانکو» بازی می‌کرد، روش بازی تیم‌ملی نیست. بنابراین نمی‌توان آمادگی بازیکنان را منتسب به پرسپولیس دانست. محمدحسین کنعانی‌زادگان و علیرضا بیرانوند بیش از یک فصل است که در کنار یکدیگر بازی نکرده‌اند و چون نمونه‌های دیگری از این دست داریم، نباید گفت که صرفا پرسپولیس عامل موفقیت تیم‌ملی است. حسنی که استفاده از بازیکنان موفق باشگاه‌ها در تیم‌ملی دارد این است که آنها زمان بیشتری در کنار هم بازی کرده‌اند و شناخت کافی از شکل بازی هم‌تیمی‌شان دارند، چون در تیم‌ملی زمان زیادی برای هماهنگی وجود ندارد. برای اینکه مربیان ملی از بازیکنان داخلی بیشتر دعوت کنند باید آنها ارزش‌های خود را ثابت کنند. برگزاری جلسات، هماهنگی میان مربیان باشگاهی و سرمربی تیم‌ملی باعث می‌شود تا مقاصد ملی برای این مربیان ترسیم شود و ایده‌های مثبتی در اختیار سرمربی تیم‌ملی قرار بگیرد. اگر می‌خواهیم بازیکنانی را تربیت کنیم که به تیم‌ملی راه یابند، باید شرایطی حاصل شود که استعدادها گم نشوند. ممکن است یک مربی عقیده خاصی به بازیکنی داشته باشد اما در تیم‌ملی سرمربی پست دیگری به آن بازیکن دهد. به‌عنوان مثال پورعلی‌گنجی در نفت‌تهران هافبک دفاعی بود اما در تیم‌ملی، کی‌روش او را در پست مدافع قرار داد و بازیکن موفقی هم بود. چرخه استعدادیابی در فوتبال ایران دچار ایرادهای جدی است، باید به فوتبال پایه اهمیت داد و رقابت‌ها را در شرایط سالم برگزار کرد. در دل مسابقات استعدادها کشف می‌شود. علی دایی و وحید امیری که در سنین بالا به تیم‌ملی اضافه می‌شوند نمونه‌های نادری هستند. در کشورهای صاحب فوتبال بازیکنان زیادی زیر ۲۳ سال به تیم‌ملی راه یافتند. آنها در ۱۷ و ۱۸ سالگی کشف شده‌اند و در کوران رقابت‌های جدی به بازی گرفته شده‌اند. در ایران اگرچه استعدادیابی خوبی صورت می‌گیرد ولی دچار مشکل استعدادپروری هستیم. مهره‌های زیادی در سنین ۱۲ تا ۱۵ سالگی کشف می‌شوند ولی با توجه به مشکلاتی که در استعدادپروری داریم، بسیاری از این بازیکنان ناخواسته از چرخه خارج می‌شوند.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار