مناظره یا محاکمه نظام؟
نعمت احمدی حقوقدان
کاش اینگونه مناظرهها برگزار نمیشد و مردم متوجه ایرادات و اشکالاتی که بین مسئولان تا این اندازه عمیق است، نمیشدند. این هفت نفری که انتخاب شدهاند و بایدعصاره کسانی باشند که نامنویسی کردهاند و شورای نگهبان آنان را تائید کرده، فیالواقع حرفی برای گفتن نداشتند. تلویزیون ایران به مناظرههایی که در دیگر کشورها حتی همین افغانستان بیخ گوش ما در زمان انتخابات برگزار میشود هم توجه نمیکند.انگاری مسابقه «ازکی بپرسم؟»، مرحوم منوچهرنوذری با شکل و شمایل دیگری دارد برگزار میشود! معنای مناظره این نیست. میدانیم تلویزیون تجربه تلخ مناظره دونفره سال 88 را در سابقه ذهنی خود دارد و از ترس اینکه دو طرف مناظره دست به افشاگریها بزنند، این شیوه را در پیش گرفت اما برعکس «سرکنگبین صفرا فزود». اعداد و ارقامی در این مناظره رد و بدل شد که محصل دبستان هم میداند چنین اعداد وارقامی وجود خارجی ندارد. پرسش این است تلویزیون دنبال چیست؟ آیا دنبال محاکمه نظام است یا تشخیص اینکه کاندیداها چه برنامه و طرحی برای اداره کشور دارند؟ سادهترین نوع مناظره اگر میخواستند به مناظره دو نفره تبدیل نشود که افشاگریهایی از نوع سال 88 را دنبال
نداشته باشد، این بود که باید برنامه هفت کاندیدا را از آنان میگرفتند و از درون برنامه سوالاتی نسبت به طرح و برنامهای که کاندیداها برای اداره مملکت پیشنهاد دادند، سوال طرح میشد تا نفر مقابل به نقد برنامه کسی که از درون برنامههای او سوال طرح شده، بپردازند. نه اینکه مثل تستهای کنکوری یا همان مسابقه «از کی بپرسم»، مرحوم منوچهر نوذری سوالی به دلخواه طرح شود که هیچ ربطی به دغدغه مردم و مشکلات امروزی نداشته باشد و کاندیدا هم هیچ تعهد و قیدی نسبت به پاسخگویی به سوال طرحشده نداشته باشد. اگر این رویه در کلاس درسی صورت میگیرد، استاد سوالی طرح کند، دانشجو به دلخواه خود پاسخی دیگر بدهد، چه نمرهای به این دانشجو داده میشود؟ کافی است دوباره این مناظرهها را خصوصا مناظره دیروز را بازبینی کنیم. با قاطعیت عرض میکنم که هیچ یک از کاندیداها در محدوده سوال طرحشده پاسخی نداشتند. به دلخواه خود مطالبی نوشته یا در ذهن داشتند و هرچه دلشان خواست، گفتند. صرفظ از شاخ و شانه کشیدنهایی که علیه یکدیگر داشتند و بیبرنامگی طرف مقابل که به رخ او کشیدند، خود نیز برنامهای نداشتند. بر این باورم این مناظرهها اگر با همین شیوه در
نوبت بعدی هم ادامه پیدا کند نه اینکه باعث جلب هواداران نخواهد شد بلکه بسیاری را دلسرد هم خواهد کرد. ظاهرا پنج کاندیدا آقایان مهرعلیزاده و همتی را در جایگاه متهم نشاندند و فارغ از اینکه دولت آقای حسن روحانی دولتهای یازدهم و دوازدهم است و قبل از این دولت 10 دولت دیگر که جز دو دولت آن که مربوط به دولت اصلاحات است، تمامی دولتها اصولگرا بودهاند. وقتی که صحبت از 30، 40 سال ایراد و اشکال میشود، آیا متوجه این مهم نیستند که قانون اساسی ارکان و افرادی را تعیین کرده است که در این ارکان، افراد و جایگاهها هستند کسانی که در اردوگاه اصولگرایان میباشند.آیا قانون اساسی را یک دور مطالعه نکردهاند که سیاستهای کلان مملکت برعهده کیست؟
این توهین و اهانت به شاکله نظام است. هیچ یک از این کاندیداها خصوصا کاندیداهای اصولگرا نگفتند تحریمهای کمرشکن باعث بهوجود آمدن وضع موجود شده و پاسخی به ایراد و انتقاد آقایان همتی یا مهرعلیزاده که وقتی میخواهید کاخ سفید را حسینیه بکنید یا زمانی که از دیوار سفارت عربستان بالا میروید یا از دیوار سفارت انگلیس، بالطبع آثار و تبعاتی دارد و این آثار و تبعات خروجی آن در زندگی تکتک مردم تاثیر میگذارد، ندادند.هیچ یک از این کاندیداها برنامه نداشتند و در مناظرهها هم برنامهای مطرح نشد. این بساط را به باور من اگر جمع کنند به مردم کمک کردهاند، به کاندیداها کمک کردهاند. بگذارید مردم خود تشخیص بدهند. مساله قومیتها را به میان میآورند آنهم بدون برنامه. از اینکه کاندیدایی بگوید من وابسته به فلان قوم وطایفه هستم و دیگری با زبان یکی از اقوام صحبت کند، چه دردی را دوا میکند؟ مگر اصول قانون اساسی؛ اصل 19، اصل 15 واصل 20 را نخواندهاند؟ چگونه کاندیدایی که اعداد و ارقام خلاف و نجومی را بیان میکند و از درآمد دهها میلیاردی یکساله و حیف و میل شدن آن بهوسیله هرکس صحبت میکند، این ذهنیت را در جامعه پخش نمیکند که ظاهرا
این کشور بیبرنامه اداره میشود و موزائیکهای قدرت با توجه به توان و زور خود میتواند هر تصمیمی بگیرند. این نوع مناظرهها که در جهان پخش میشود و دیگران هم به آن توجه میکنند، جز بیاعتمادی حاصل دیگری ندارد. وقت تلویزیون ظاهرا بسیار ارزشمند است. نزدیک به پنج ساعت وقت تلویزیون گرفته شد، کاش این پنج ساعت را به آگهیهای تبلیغاتی اختصاص میدادند و درآمد آن را صرف فقرا میکردند نه اینکه هفت نفر بنشینند با رگهای گردن برافراشته اصل نظام را زیر سوال ببرند. نوع مدیریت 42 ساله را زیر سوال ببرند و کوشش کنند تا ثابت کنند این مدیریت ما را به این مسیر رسانده است. آیا متوجه این مهم نمیشوند در کشوردو جریان اصولگرا و اصلاحطلب به نوعی در اداره مملکت مشارکت دارند. وقتی که اداره مملکت را که نتیجه مدیریت دو گروه است، فاسد، بیبرنامه و خیلی از موضوعات دیگر میدانند، مردم سوال نمیکنند که پس باید به چه کسی پناه ببریم؟ همه این هفت نفر در طول 42 سال گذشته در مناصب مختلفی حضور داشتند و به میزان قدرت و نفوذ آن منصب میتوانستند جلوی کجرویها را بگیرند. اتفاقا مردم خواهند گفت این افراد کسانی هستند که در طول این مدت معمار وضع
موجود هستند. چرا باید دوباره عنان اختیار کشور را به دست اینان سپرد؟ مناظرهها قبل از آنکه گرهگشای سوالات و پرسشهای مردم باشد بر ابهامات افزود و اگر آماری موجود باشد، قبل از مناظرهها چه تعداد از افراد قصد داشتند درانتخابات شرکت بکنند و چه تعداد از افراد قصد داشتند اینبار در انتخابات شرکت نکنند والان یک آماری از این افراد گرفته میشد، به ضرس قاطع ریزشی که این مناظرهها در ذهن تکتک افرادی که هنوز مردد بودند، بهوجود آورد از هر حرکتی که درصدد بیاعتمادی بین مردم و نظام بودند، موثرتر واقع شد. کاش عقلای قوم یا تغییری در نوع مناظره بدهند که از مشاجره و افشاگری و هتک حرمت یکدیگر خارج شود یا تعطیل گردد، مردم خود عاقلتر از آنند که چهار نفر در تلویزیون بنشینند و چند سوال پیش پاافتاده که برای کلاسهای کنکور طرح میشود را طرح کنند و افرادی که پاسخگو هستند، بیتوجه به سوال طرحشده و خواسته مجری آنچه که دلشان خواست را بگویند. بساط مناظره را اگر میخواهید مشابه این دو جلسه ادامه بدهید، جمع کنید. به حکایت گلستان سعدی بیندیشیم که از فردی که با صدای ناخوش آواز قرآن میخواند پرسیده شد: چرا قرآن میخوانی؟ و پاسخ سعدی در
بیتی شیرین و وصفالحال آمده است که «گر تو قرآن بر این نمط خوانی، ببری رونق مسلمانی».
ارسال نظر