اندوه بزرگ پارسا مردی ساده زیست!
جعفر گلابی روزنامهنگار
آقای محتشمی پور را همه سیاسیون و بچههای جبهه و جنگ و مخلصان رهبرفقید انقلاب میشناختند وچون به سرگذشتش مینگریستند برشجاعت وصلابتش احترام میگذاشتند، اما من وی را در دوران روزنامه بیان که ایشان مدیر مسئولش بود از نزدیک شناختم و ارادت صادقانهام را به خود جلب کرد. وی بسیار کم سخن میگفت و پس از گوش سپردن به سخنان مختلف و اندیشیدن نظر خود را اعلام و بر آن استوار میماند. آقایمحتشمی پور فردی واقعا ساده زیست و بدون ادعا بود و صراحتی عجیب داشت که تحت هیچ شرایطی قادر به ترک آن نبود وقتی روزنامه بیان را راه انداخت حتی برای حقوق خبرنگاران در مضیقه بود و معلوم شد که با داشتن موقعیتهای عالی درجمع مال پرهیزکارانه رفتار کرده است وخودم از ایشان شنیدم که نگران قرضهایی بود که برای تاسیس روزنامه گرفته بود. آقای محتشمی با جراحات شدیدی که از حمله تروریستی اسرائیلی برجانش افتاده بود در امور شخصی سختی زیادی را تحمل میکرد ولی ندیدم و از دوستان نشنیدم که حتی یکبار اشارهای به این زحمات کرده باشد. برخلاف بعضی از تصورات صراحت و استحکام در اصول انقلاب باعث تعصب وی نمیشد، ضمن اینکه به وادی سادگی تنزل پیدا نمیکرد. در این رابطه خاطرهای از ایشان دارم که گفتنش خالی از فایده نیست؛ در مقطعی که اوضاع را بر ملی، مذهبیها تنگ گرفته بودند نظرش را جویا شدم وی درپاسخ چندان التفات نکرد و گفت که من بیشتر برای خودم رفع شر اسرائیل را هدفگذاری کردهام و شاکی بودکه اصلاحطلبان در این مورد کوتاهی میکنند و با خنده کنایهای هم نثارم کرد که این چیزها با پز روشنفکری که گرفتهاید سازگاری ندارد! من البته همیشه با هر بزرگی حتی در جناح مقابل جانب ادب وخضوع را هرگز از دست نمیدهم ولی بحثمان کمی به جدل کشیده شد اما در کمال تعجب فردای همان روز دیدم که در گفتوگوای از جفا به ملی مذهبیها شدیدا انتقاد کرد و اختلاف سلیقه و فکر را توجیهی برای ظلم و فشار به ایشان ندانسته بود. روزنامه بیان هم مثل بسیاری دیگر از روزنامهها توقیف شد، چرا که با تمام توان به نشر مشی اصلاحطلبی میپرداخت و متاسفانه ملاحظه نکردند که مدیر مسئول این روزنامه از یاران صدیق و نزدیک رهبر فقید انقلاب است. اخلاص و اعتقادش به امام خمینی(ره) چنان برجسته و پرقرینه بود که در هر موضوعی کوچک یا بزرگ سخنان و عملکرد وی را چونان ستاره راهنما نصبالعین قرار می داد و به جرائت میتوان ادعا کرد که در میان همه مبارزان و انقلابیون و ارادتمندان به آن فقید واقعا و عملا ممتاز بود. اتفاقا این علاقه و اعتقاد وافر مختص زمان اقتدار امام نبود و به سالها پیش در نجف و در غربت آیتا... خمینی باز میگشت و در خاطرات خودش و دیگران کاملا هویداست. به درستی گفتهاند که اگر میخواهید شخصی را بشناسید به مشاوران و اطرافیانش بنگرید! وی هنگامی که روزنامه بیان را باز کرد حتی در میان اصلاحطلبان شخصیتهایی را در سرویسهای روزنامه دعوت به همکاری کرد که همه با داشتن بینشهای روشن اهل جبهه و جنگ و افرادی ساده زیست و خاکی بودند که برخی بعدها به مقامات بلندپایه رسیدند و برخی دیگر به انزوا رانده شدند و نزدیکترینشان یعنی هادی نخعی آن انسان متواضع ودانا و هوشمند وخدمتگزار و محروم نواز و بذله گو نقاب بر خاک کشیده از این دنیا رفتهاند. آقای محتشمی پور ذخیرهای معنوی و ارزشمند برای مردم و مسلمانان وحتی حوزههای علمیه بود که با رفتنش فقدانی بزرگ را بهوجود خواهد آورد. وی پس از هرفراغتی از کارهای اجرائی به درس و بحث حوزوی اشتغال میورزید و شنیدهام که جلسههای درسش پرشور و زنده و از غنای بالا برخوردار بودهاند، فکر میکنم این جهان بدون محتشمیها چیزها کم دارد، همانگونه که با بودن برخی دیگر مردم در رنج و عذابند! درگذشت این انسان مخلص و معتقد و پرهیزکار و دردکشیده واقعا غمانگیز و ثلمه آفرین است. روحش شاد و قرین بحار رحمت حق باد.
ارسال نظر