راهکار صلح افغانستان؛ توزیع قدرت بر پایه قومیت
پیرمحمد ملازهی کارشناس مسائل شبه قاره
در مذاکرات صلح افغانستان به نظر میرسد ارادهای میان قدرتهای بزرگ برای پایان بخشیدن به جنگ افغانستان از طریق راهکار سیاسی به وجود آمده است. علاوه بر این، کشورهای منطقه و همسایگان افغانستان هم به همین نتیجه رسیدهاند که راهحلی برای صلح و ثبات افغانستان پیدا کنند اما برخی گروههای داخلی در تلاشند با بمبگذاری و ایجاد ناامنی اختلافاتی بین شیعه و سنی ایجاد کرده و مانع از شکلگیری صلح در افغانستان شوند. آمریکاییها هم به نوعی افغانستان را اشغال کردهاند و برای جلوگیری از شکست نظامی و کاهش هزینههای خود به دنبال یک راهحل سیاسی برای برونرفت از بحران افغانستان هستند. روسها هم به این نتیجه رسیدهاند که وضعیت موجود برای آنها هم خطرناک است؛ چون داعش از هرجومرج در افغانستان استفاده کرده و احتمالا نیروهایش را در شمال افغانستان متمرکز کند و بعدها ممکن است این نیروها در آسیای مرکزی و چچن وارد عمل شوند و امنیت منطقه را با تهدید مواجه کنند. دو ابتکار روسی و آمریکایی برای دستیابی به صلح در افغانستان وجود دارد و قرار است در مذاکرات استانبول در این زمینه گفتو گو شود. این اجلاس در واقع مکمل اجلاس مسکو است و به نظر میرسد پشتپرده بین آمریکاییها و روسها توافقی بر سر آینده افغانستان و ساختار قدرت آینده شده باشد؛ ساختاری که متفاوت از دولت فعلی خواهد بود. احتمالا نوعی ادغام میان نیروهای متضاد، طالبان، دولت کنونی و گروههای مدعی قدرت با سازوکار جدید بهصورت شراکتی شکل بگیرد و قانون اساسی متناسب با شرایط کنونی اصلاح یا تغییراتی در آن ایجاد شود یا نوعی تقسیم قدرت به شکل نظام فدرالی در افغانستان شکل بگیرد که چهار قومیت اصلی کشور در مناطقی که تحت تسلط قانونی آنها است، دولت محلی داشته باشند و سهمی از دولت مرکزی به آنها اختصاص یابد. تقسیم عادلانه قدرت سیاسی و شکلگیری دولتی شبیه لبنان میتواند به عنوان یک مدل از ساختار سیاسی برای پایانبخشی به بحران افغانستان مناسب باشد. اگر طالبان بعد از خروج آمریکاییها، کابل را تصرف کنند بروز جنگ داخلی قطعی خواهد بود چرا که نیروهای شمالی هم دست به سلاح خواهند برد و نتیجه آن چیزی جز تجزیه افغانستان نخواهد بود.
ارسال نظر